با توجه به تحریمهای وضعشده علیه ایران آیا طبق ادعای وزیر خارجه میتوان به مذاکرات بر محور سند سپتامبر خوشبین بود یا خیر؟
بنده تصور میکنم تحریم برخی رسانهها و مسئولان برای مقابله با فشار جمهوری خواهان و افکار عمومی است. با توجه به سالگرد ناآرامیهای سال گذشته کشورهای غربی میخواهند به مخالفان در خارج بگویند که ما علیه جمهوری اسلامی اقداماتی را انجام دادیم و منفعل نبودهایم.
بنابراین تحریمها و فشار ها مصرف داخلی دارد و هر کشوری برای ساکت کردن جریان داخلی خود اقداماتی را در راستای تنش با جمهوری اسلامی انجام میدهد. بهطور مثال بایدن، بلینکن و کاملاً هریس در بیانههای جداگانه ادعا کردهاند که از مردم ایران حمایت میکنند. البته به عقیده من این سخنان درست نیست. متأسفانه مخالفان جمهوری اسلامی هجمه زیادی علیه دولتهای غربی ایجاد کردهاند. خصوصاً پس از توافق تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا تحرکات برای مخالفت با مذاکره با ایران افزایش پیداکرده است. غرب از تحریم ایران به دنبال یک تعادل بین مسائل حقوق بشری و حفظ منافع ملی کشورهاست.
نظر شما در ارتباط با نحوه هزینه کرد پولهای آزاد شه چیست؟ آیا اطلاع دقیقی دارید که این منابع چگونه هزینه خواهد شد؟
وقتی مذاکرات شروع میشود هر دو طرف آن را چکشکاری میکنند. آمریکا در داخل تحتفشار است. در غرب دولتها توجه زیادی به افکار عمومی دارند. آنچه که بنده تصور میکنم پولهای آزادشده برای استفاده در راستای کالاهای غیر تحریمی میباشد.
یعنی علاوه بر غذا و دارو برخی کالاهای دیگر هم هست. لذا فکر میکنم بیشتر از غذا و دارو میشود از این پول استفاده کرد.
به نظر بنده این پول به دست ایران میرسد و خیلی هم تفاوت نمیکند که چگونه باید آن را هزینه کند. هزینه واردات مواد غذایی و دارو بالاست و این پول برای میزانی که ما نیاز داریم رقم بالایی نیست. بنابراین بحث خوبی نیست که روی این موضوع تمرکز کنیم و بگوییم چرا دولت چنین توافقی را انجام داده است. به نظر بنده نباید این بحثها را کش داد.
نظر شما در ارتباط با سخنان علی باقری در حمایت از مذاکره چیست؟
علی باقری قبلاً که با سعید جلیلی همکاری میکرد مواضع متفاوتی نسبت به امروز در رابطه با مذاکره داشت. اما امروز که خودشان در مذاکرات مسئولیت دارند متوجه شدهاند کار چقدر سخت و پیچیده است و افراد قبلی کار بزرگی را انجام دادهاند.
وقتی فردی مذاکرهکننده اصلی میشود احساس مسئولیت در مقابل کشور میکند و دستورات مقامات شاخص کشور را اجرا میکند و تفاوت میکند با سایر مسئولان مانند یک نماینده مجلس.
فرد مسئول باید دقیق باشد و منافع کشور را در داخل و خارج بهخوبی درک کند. متأسفانه برخی در داخل کشور که در مجلس هستند از 20 سال پیش تاکنون با مذاکره مخالفت میکردند و حرفهای بیربطی زده و میزنند. این افراد وقتی برجام امضا شد 150 صفحه مطلب علیه برجام نوشتند.
باقری در مقابل این سنگاندازیها به نظر میر سد که از کوره در رفته است و پاسخ داده است.
به نظر شما دغدغه مخالفان مذاکره چیست؟ درک درستی از منافع ملی ندارند یا اینکه پای منافع خودشان در میان است؟
بنده تصور میکنم این مخالفتها منافع است. برخی اوقات منافع شخصیتی است و برخی اوقات منافع مالی. یعنی اگر اوضاع سیاست خارجی ایران با طرف آمریکایی و کشورهای غربی عادی شود این افراد دیگر محلی از اعراب ندارند که بخواهند خودشان را در مجلس و رسانهها جلوه دهند. بنابراین این منافع شخصیتی است و باعث تنزل جایگاه سیاسی آنها میشود.
برخی از مخالفان مذاکره هم منافع مادی دارند و به باندهای قدرت و ثروت وصل هستند و با این موضع رأی میآوردند.
به نظر بنده علی باقری موضع خوبی گرفت و نشان داد که منافع ملی برایش مهم است و برای اینکه مذاکرات را به نتیجه برساند جدی است. هرچند در دو سال گذشته وقفهای ایجاد شد و کشور دچار خسارت شد اما امروز به این نتیجه رسیدهاند که باید مذاکرات به نتیجه برسد.
مذاکرهکننده ارشد باید بیش از این با مردم و رسانههای حرف بزند و آنهایی را که با منافع مردم و منافع ملی در تضاد هستند معرفی کند تا با آنها برخورد شود.