مجید خرقانیان-کنشگر
عرصه ایمان ایثار میشکفد و در میدان جهادشهادت عینیت مییابد.
و در معرکه عاشوراایثار و شهادت در قالب اسوههای ناب به بشریت معرفی میشوند. تا در هرلحظهای از زمان و در هر قطعهای از مکان الگویی پاک برای تاسی و تبعیت وجود داشته باشد.
عاشورا در کربلا وقتی الگو شد و الگوساز که زینب تمامی آنچه را که دیده، شنیده و چشیده بودزیبا و زیبایی معرفی کرد: ما رایت الاجمیلا
گوش و گوشوارهای که باهم ربوده شد.
مَشک خشکیدهای که اشک ریخت
عطشی که چشیده و اسارتی که کشیده شد
همه و همه از نگاه زینب، زیبا و زیبایی بود.
این است زیباییشناسی زینب در مکتب هنری حسین.
این واژهها و معانی جز در کتاب و فرهنگ لغاتی که در عاشورا با خون وخامه شهیدان به تحریر درآمد در جای دیگری دیده نمیشود.
همانگونه که این زیباییشناسی و این فرهنگ لغات مخصوص کربلا و زینب است، رسانه نیز در این فرهنگ و در این مکتب هنری معنا و مفهوم دیگری دارد. این رسانه، رسانهای است از جنس درد و داد که رنگش سرخ از زخمههای شمشیر و کبود از ضربههای تازیانه و پیامش هیهات مناالذله
بهراستی چه کسی سراغ دارد رسانهای را که جگرش سوخته و کمرش شکسته باشد. رسانهای که نه روزنامه، نه سینما، نه رادیو و نه اینترنت باشد و نه و نه...
آن رسانه زینب است، مثل زینب، با قافلهای از کودکان، زنان و اسیرانی خسته و پَرشکسته و بیماری که نهتنها پیامش و کلامش، حجت است، بلکه خود او نیز حجت است، خودش دلیلی بر اصالت قیامش و تأییدی برصداقت پیامش.
او چون زینب حجت است با آنچه از زیباییها دیده و آنچه از زیباییها بر او باریده و بر سرش آمده و آنچه از زیباییها آورده:
فرهنگ ایثار و اسارت، فرهنگ شهامت و شهادت
فرهنگ عشق و عدالت و فرهنگ رسانه و رسالت