پایگاه خبری «اسپکتِیتور» در گزارشی به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و کشیده شدن این انتخابات به دور دوم و رقابت تنگاتنگ میان «امانوئل مکرون» رئیسجمهور کنونی فرانسه و «مارین لوپن» از جبهه ملی فرانسه پرداخته است. این پایگاه خبری، انتخابات جاری در فرانسه را حساس ارزیابی کرده و معتقد است که این انتخابات به محلی برای عیان شدن شکافهای عمیق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه فرانسه تبدیل شده است. شکافهایی که میتوانند جامعه فرانسه را به بحرانی تمامعیار وارد کنند و عملاً شعلههای ناآرامیهای اجتماعی در این کشور را که پیشتر در قالب جنبشهایی نظیر «جلیقه زردها» برافروخته شدهاند، بیشازپیش در فرانسه گسترش بخشند.
اوجگیری تظاهرات خشونتبار
در ادامه این گزارش آمده است: بار دیگر «امانوئل مکرون» و «مارین لوپن» در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به یکدیگر رسیدند. اتفاقی که حداقل برای میلیونها فرانسوی چیزی جز یک چشمانداز ناراحتکننده نیست.
در این راستا، اندکی پس از اعلام نتیجه دور اول انتخابات فرانسه، این کشور بهویژه در شهر «رِن» (واقع در منطقه برتاین)، شاهد اوجگیری تظاهرات خشونتبار معترضانی بود که خشم خود را علیه آنچه «فاشیسم» و «سرمایهداری» میخواندند (نسبتهایی که به مکرون و لوپن میدادند)، نشان دادند. بسیاری از مردم فرانسه از اینکه بار دیگر مجبورند میان مارین لوپن و امانول مکرون یکی را برگزینند، ابراز ناامیدی میکنند.
شکاف نسلی در انتخابات فرانسه
بااینحال باید توجه داشته باشیم که همین افراد هستند که قرار است نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را رقم بزنند. «ژان لوک ملانشون» دیگر کاندیدای مطرح انتخابات فرانسه، 21.9 درصد آرا را به خود اختصاص داد (حدوداً 7.6 میلیون نفر از رأیدهندگان). رأیدهندگانی که اکثریت آنها در بازه سنی 18 تا 34 سال بودهاند. این در حالی است که مارین لوپن در میان افراد گوناگون با بازه سنی 35 تا 64 سال، آرا قابلتوجهی را کسب کرد (وی پس از ملانشون در گروه سنی 25 تا 34 سال، نفر دوم شد). تنها گروه سنی که بهصورت قاطع به مکرون رأی دادهاند، افراد بالای 65 سال بودهاند. گروه سنی که مکرون با اختلاف بالا در میان آنها از محبوبیت برخوردار بوده است. باید توجه داشته باشیم که هر فردی پیروز انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شود، عملاً باید کشوری را مدیریت کند که چند تکه شده و غرق در تنش است و هر لحظه نیز احتمال وقوع شورش و ناآرامیهای گسترده در آن میرود. این وضعیت به نحو قابلملاحظهای برای فرانسه خطرناک است.
چه قشری از امانوئل مکرون
حمایت میکنند؟
آنهایی که عمر کاریشان به پایان رسیده و آنهایی که بهطورکلی از حقوق مستمری خوبی برخوردارند و زیر فشار وامهایی نظیر وام مسکن نیستند، از امانوئل مکرون رئیسجمهور کنونی فرانسه راضی هستند. اینها همچنین همان گروههای جمعیتی هستند که بیشترین رضایت را از سیاستهای سختگیرانه دولت مکرون جهت مقابله با بحران شیوع ویروس کرونا، موضوعات مهاجرتی و پاسپورت، استفاده از ماسک و رعایت دیگر پروتکلهای بهداشتی و همچنین سرکوب جامعه از سوی دولت مکرون دارند. این نسل، سالها قبل در جامعه فرانسه گروههایی انقلابی را تشکیل میدادند بااینحال اکنون از این تفکرات فاصله گرفتهاند و بیش از همه طرفداران رئیسجمهور کنونی فرانسه هستند که بهزعم بسیاری، رئیسجمهور ثروتمندان این کشور است.
شکاف در عرصه
معادلات سیاسی و اجتماعی
البته بر اساس آمارهای دور اول انتخابات فرانسه، تعداد زیادی از سالمندان فرانسوی به مکرون رأی ندادهاند. مسئلهای که مخصوصاً بین زنان و مردان طبقه کارگر این گروه جمعیتی بهوضوح قابلمشاهده است. این موضوع نمایشدهنده گسل و شکاف شومی است که در پنج سال گذشته در عرصه معادلات سیاسی و اجتماعی فرانسه ظاهر شده است.
در این راستا بهطور خاص، تحلیلگران فرانسوی نیز از تقابل فزاینده دو بلوک و گروه فرهنگی و اجتماعی در این کشور خبر میدهند؛ گروه اول حامیان مکرون هستند. افرادی که بهطور خاص به طبقات اجتماعی و فرهنگی رده بالای فرانسه تعلق دارند (نظیر بازنشستگانی که از حقوق مکفی بازنشستگی برخوردارند) و حامیان مارین لوپن که عمدتاً از میان افرادی هستند که حقوق کمی دارند، هنوز کار میکنند و مشکلات فراوانی با قشر مرفه جامعه و بازنشستگان فرانسوی دارند. مجموع این مسائل موجب شدهاند که برخی ناظران و تحلیلگران مسائل فرانسه به این موضوع تأکید داشته باشند که شکاف جاری در جامعه فرانسه، میان گروههای سیاسی و اجتماعی چپ و راست نیست بلکه نقطه اصلی این شکاف را باید میان «داراها و ندارها» در این جامعه دانست.
شعار فرانسویهای معترض
باید توجه داشت که «جنبش جلیقه زردهای فرانسوی»، نمود و تجلی عینی این شکافهای جدید در جامعه فرانسه است. جنبشی که از افرادی تشکل میشود که خود را «فراموششدگان» در چهارچوب جامعه فرانسه ارزیابی میکنند. البته که ناهمگونیهای فراوانی در جامعه فرانسه، بهویژه در سال قبل که هزاران فرانسوی جهت اعتراض به ایده «پاسپورت کرونا» به خیابانهای فرانسه ریختند و دست به اعتراض زدند نیز مشاهده میشود. در این راستا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران براثر تجارب عینی خودی میگویند که نه در اعتراضات جنش جلیقه زردها و نه در اعتراضات مرتبط با ایده پاسپورت کرونا، هیچیک از معترضان، شعارهای حمایت از مارین لوپن و یا ملانشون را سر ندادهاند (حداقل اگر خود را مخالف سیاستهای مکرون میدانند). آنها تنها یک جمله را بهصراحت به زبان آوردهاند: «مکرون، استعفا بده!» بسیاری از فرانسویهای معترض در طی ماههای اخیر این شعار را در حین اعتراضات خود در خیابانهای شهرهای مختلف فرانسه فریاد زدهاند.
مهمترین چالش برنده انتخابات ریاست جمهوری فرانسه
این در حالی است که امانوئل مکرون توجهی به این اعتراضات نداشته و قویاً سعی دارد که در انتخابات ریاست جمهوری جدید فرانسه پیروز انتخابات شود. هرچند که شواهد و قرائن از رقابت تنگاتنگ و نزدیک وی با مارین لوپن حکایت دارند. بااینهمه، باید توجه داشته باشیم که برنده انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، بایستی بر یک کشور چند تکه که هر لحظه امکان دارد وارد فاز آشوب و ناآرامیهای اجتماعی شود، حکومت کند. مسئلهای که موضوعی خطرناک و پُر ریسک است. در پایان باید بگوییم که فرانسه پیشتر نیز در چنین وضعیتی قرار داشته است. بااینحال، سرانجام و پایان چنین وضعیتی درگذشته هم برای این کشور چندان خوب نبوده است.