سید محمود میرلوحی، معاون وزیر کشور در دوره اصلاحات، به جماران گفت: ما فکر میکنیم با دولت یکدست ممکن است یک سری مسائل به ظاهر حل شود ولی هزینههای ملت را بالا میبرد و هزینههای بینالمللی، منطقهای و داخلی بالا میرود. لذا ما فکر میکنیم مهمترین عاملی که امنیت و قدرت ملی و اعتبار بینالمللی را میتواند افزایش بدهد، «مشارکت حداکثری» است؛ و کسانی که حاضر هستند به خاطر پیروزی جناح خودشان از این مشارکت حداکثری عبور کنند و مسیر دیگری را طی میکنند، باید هزینههایش را بپردازند.در بخشی از گفتگوی وی با جماران آمده است:تا جایی که به خاطر دارم در خانه احزاب این بحث صورت گرفت و این انذارها داده شد و تقریبا ایشان نشنیده گرفتند؛ همان طور که بقیه اصواگرایان هم خیلی تمایل ندارند که به این قضیه توجه کنند و بحث «مشارکت حداکثری» را از دستور خارج کردهاند. الآن مدتی است که دیگر نظرسنجیهای مستقل اساسا سفارش داده نمیشود و خودشان هم چند مرکز نظرسنجی مثل صدا و سیما، وزارت اطلاعات و ایسپا داشتند و ظاهرا به آنها هم بنای اعتنا ندارند.
در سخنرانیها و اعلام مواضع که از مشارکت بالا حرف میزنند. خاطرم هست که مثلا آقای پورمحمدی دبیرکل جامعه روحانیت چند وقت پیش گفت حتی در صورت شکست هم تمایل دارند مشارکت در انتخابات بالا باشد. چطور شما به این استدلال رسیدهاید که این موضوع را از دستور کار خارج کردهاند؟
آقای لاریجانی و آقای پورمحمدی هم جزء افراد نزدیک به خالصسازی هستند و معلوم نیست چه وقتی نوبتشان خواهد شد. آنها دیگر جزء تصمیمگیرندگان نیستند و کسانی که تصمیمگیرنده هستند، خیلی به مشارکت حداکثری نزدیک نمیشوند. این استراتژی مهمی بود که تقریبا از سال 98 شروع شد و به نظر میآید ارادهای که پشت قضیه هست، همچنان همان نظر قبلی را دارد. رهبری عید امسال مطلبی را فرمودند و اصلا اعتنایی نمیکنند؛ ظاهرا خیالشان راحت است. اساسا جامعه باید احساس کند که مجلس محلی از اعراب دارد و خبرگان رهبری محلی از اعراب در تصمیمگیریها دارد. امام فرموده بود «مجلس در رأس امور است»(صحیفه امام، جلد 18، صفحه 228) اما حالا چه نشانهای از رأس امور بودن مجلس میبینید؟! آنقدر مراکز قانونگذاری موازی در کشور درست شده که مجلس در حاشیه است و در قانونگذاری جایگاهی ندارد. شورای نگهبان هم محکم ایستاده و آقای کدخدایی آلمان و ایتالیا را مثال میزند که میزان مشارکت مردم آنجا در انتخابات حدود 30 درصد است. در واقع به پیشواز وضعیت امروز رفتهاند و معتقدند که مهم نیست. اینکه تفاوت ایران با کشورهای دیگر چیست؟ بعد از انقلاب هر جا مردم بودند چه اتفاقی افتاد و هر جا نبودند چه اتفاقی افتاد؟ ظاهرا خیلی احساس نیاز و ضرورتی به این مسائل هم نمیکنند؛ وگرنه، مسأله ما با دنیا خیلی متفاوت است. گرچه همین الآن میبینید در انگلیس همین تفاوتهای مختصر میتواند باعث چه تحولاتی شود. یا فرانسه به خاطر اینکه انتخابات آنها لبه به لبه بوده میبینید گرفتاریهای مختلف دارند.