بررسی مجموع اظهارنظرها از شخصیتهای ذینفوذ و تاثیرگذار مانند علی لاریجانی و محمدجواد ظریف نشان میدهد که ایران برای مذاکرات جدید آمادگی دارد و رفتار طرف مقابل را رصد میکند. در حال حاضر گفتوگوهای مقدماتی میان ایران و سه کشور اروپایی به علاوه اتحادیه اروپا آغاز شده و گفتوگوهای بعدی نیز برنامهریزی شده است. اما در این میان نکتهای وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. مذاکرات رفع تحریمهای ایران با اروپا به نتیجه نمیرسد و در نهایت باید با آمریکا پای میز مذاکره نشست. به دست آمدن یک توافق جدید در صورتی امکان پذیر است که ایران با تمام قدرتهای جهانی از آمریکا تا روسیه و چین به مذاکره بپردازد.
در شرایط فعلی دو مساله مهم وجود دارد. ابتدا این که ایران نباید نسبت به دولت ترامپ منفعل باشد و باید به کنشگری بپردازد. چرا که در حال حاضر رقبا و دشمنان ایران که دارای لابی و ارتباطات قدرتمند در واشنگتن هستند، تلاش میکنند سیاست دولت بعدی ایالات متحده و دونالد ترامپ در قبال ایران را شکل دهند. ما نباید صبر کنیم تا ۲۰ ژانویه و روز معارفه ترامپ فرا برسد.
مساله دوم آن است که ایران برای خروج از این وضعیت به تعامل، مذاکره و تفاهم جدید نیاز دارد. در حال حاضر ایران طبق آمار رسمی روزانه یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت از طریقی که همه در جریان هستند میفروشد و پول آن را با سختی به کشور منتقل میکند. فروش نفت نیز منبع درآمد اصلی کشور و وضعیت اقتصادی ما با این دستفرمان، همین است که در آن قرار داریم. ایران برای این که بتواند با شرق و غرب به صورت عادی کار کند باید به روند تجارت بینالملل برگردد و تحریمهای سخت آمریکا مانع این مسیر است. میتوان تمام این تحریمها را دور زد، اما هزینههای گزافی به کشور وارد میکند. شنیدههای خبرنگار فرارو نشان میدهد که پیشنهاد احتمالی ترامپ بررسی خواهد شد.
ایران از یک طرف به مذاکره نیاز دارد و از طرف دیگر، تفکری که عملکرد و افکارش باعث نیازمندی ایران به گفتوگو با کشورهای قدرتمند برای خروج از این وضعیت شده است، از هیچ سنگاندازی در این مسیر کوتاهی نمیکنند. آنها در دوران پیشین که توافق هستهای ۲۰۱۵ منعقد شد تمام تلاش خود را همنوا با نیروهای ضدایرانی خارجی به کار بستند که توافق به نتیجه نرسد. امروز نیز که تعامل با طرف مقابل در حد گفتوگوهای مقدماتی برای به دست آوردن درک متقابل و زمینهسازی مذاکرات اصلی آغاز شده، وارد عمل شدند و در تلاش هستند که این روند را متوقف کنند یا هزینههای آن را بالا ببرند. تندروها از دو طرف به یکدیگر میرسند و خواسته یا ناخواسته در یک مسیر حرکت میکنند.
بد عهدی طرفهای غربی پس از توافق هستهای بر هیچ کس پوشیده نیست. یکجانبهگرایی آمریکا، خروج از برجام و تشدید تحریمها مسائلی است که در تاریخ ثبت شده است. همانطور که محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیسجمهور در فارن افرز نوشت: پس از بیش از ۲۰ سال محدودیتهای اقتصادی، ایالات متحده و همپیمانان غربی آن باید بپذیرند که ایران به فشار تسلیم نمیشود. اقدامات فزاینده آنها همواره به خودشان آسیب زده است. در اوج آخرین کارزار فشاری ایالات متحده و فقط چند روز پس از ترور دانشمند هستهای پیشرو ایران، محسن فخریزاده مجلس ایران قانونی را تصویب کرد که به دولت دستور داد تا برنامه هستهای خود را به سرعت جلو ببرد و نظارت بینالمللی را کاهش دهد.
تعداد سانتریفیوژهای ایران از سال ۱۳۹۷ زمانی که رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، از توافق هستهای خارج شد به شدت افزایش یافته و سطح غنیسازی از ۳.۵ درصد به بالای ۶۰ درصد رسیده است. تصور اینکه هیچیک از این موارد رخ داده باشد اگر غرب رویکرد همکاری را رها نمیکرد، دشوار است. در این زمینه، ترامپ که در ژانویه دوباره به مقام ریاستجمهوری باز میگردد و شرکای واشنگتن در اروپا، تنها باید خود را برای پیشرفت مستمر هستهای ایران سرزنش کنند.
به جای افزایش فشار بر ایران، غرب باید به دنبال راهحلهای مثبت و سودآور باشد. توافق هستهای نمونهای منحصربهفرد است و غرب باید به احیای آن بپردازد. اما برای این کار، باید اقدامات مشخص و عملی شامل اقدامات سیاسی، قانونی و سرمایهگذاریهای مشترک سودآور انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که همانطور که وعده داده شده است ایران میتواند بهطور اقتصادی از این توافق بهرهبرداری کند. اگر ترامپ تصمیم به انجام چنین اقداماتی بگیرد، ایران آماده است تا گفتوگویی داشته باشد که به نفع تهران و واشنگتن باشد.
برگرفته از: فرارو