ستاره صبح، فائزه صدر: وزیر کشور در حالی برای توصیف انتخابات، از واژه "حماسه" استفاده کرده است که آمار و ارقام منتشر شده از تعداد رأی دهندگان در روز جمعه، نشان دهنده حداقل مشارکت در دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم است. مشاهدات میدانی نیز از خلوت بودن حوزه های رأی گیری حکایت داشت. تا جاییکهع محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی در پاسخ به وزیر کشور گفت: "احتمالا منظورشان از "حماسه"، آن "عدم مشارکت ۹۲ درصدی" در تهران است." ستاره صبح در گفتوگو با شمس الله شریعت نژاد، نماینده مجلس دهم به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
دلیل عدم مشارکت رأی دهندگان در دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم و ثبت مشارکت حداقلی در شهرهایی مثل تهران، تبریز و دیگر شهر های کشور چیست؟ چرا وزیر کشور چنین مشارکتی را حماسه میخواند، آیا این حرف نشان دهنده آن است که مشارکت حداقلی پذیرفته شده است؟ متأسفانه قدرت طلبی و ولع انحصار موجب میشود تا انسان چشم روی واقعیت ببندد. در چنین شرایطی وقتی فقط حفظ مقام، موقعیت و قدرت اقلیتی اهمیت پیدا میکند، نه تنها خواسته اکثریت نادیده گرفته میشود، بلکه مطالبات اکثریت از اساس برای انحصارطلبان مهم نیست و مردم اهمیتی ندارند. امروزه حفظ قدرت برای گروهی مهم شده و این گروه دیگر همچون سال های اول انقلاب قدرت را از آن مردم و برای مردم نمیبینند و مشروعیتی برای خواسته مردم قائل نیستند. چند دوره است که رنگ و بوی انتخابات از بین رفته، به ویژه در انتخابات میان دورهای دو روز گذشته نشانهای از شور و اشتیاق مردم برای انتخاب نمایندگان خود وجود نداشت. آقایان میگویند همه چیز خوب است و مردم استقبال کردهاند و نمیبینند که تهران که تعداد واجدین شرایط رأی در این شهر 7 میلیون و 775 هزار نفر است در دور دوم انتخابات تنها 7 درصد مشارکت داشت. آیا این میزان مشارکت حماسه است؟! این اظهار نظر چه معنایی دارد؟! چنین اقداماتی در حکومت اسلامی کار درستی نیست.
به عنوان یکی از نمایندگانی که تجربه مشارکت حداکثری مردم و حضور در مجلس دهم را داشتید، چه پیش بینی از موانع و مشکلات پیش روی مجلس دوازدهم دارید؟ مجلس دوازدهم ضعیف تر از مجلس یازدهم خواهد بود. مجلس دیگر مثل گذشته نیست. مهندسی انتخابات به مرور مجلس را به نهادی ضعیف تبدیل کرده است. مجلس نباید خواست مردم را روی زمین بگذارد و به سفارش این و آن طرح صیانت و عفاف و حجاب و... را با هزینه کلان تدوین کند و نتواند به نتیجه برساند. این عملکرد مجلس مردمی نیست. مگر مردم این کارها را از نماینده خواسته بودند؟! این مجالس وکیل الملت نیستند، چون رأی اکثریت را ندارند بلکه وکیل الدولت هستند. با انگیزههایی متفاوت و جدا از نیات اصیل یک نماینده مجلس آمدهاند. نیامده به دنبال افزایش حقوق و مزایای خودشان هستند. شاسی بلند میگیرند و جوابگوی کسی نیستند. مجلس باید نماد اراده ملت باشد، مجلس اقلیت نمیتواند اراده ملت را نشان بدهد. وقتی ملت نمایندگان خودش را بین این افراد منتخب پیدا نکند، پای صندوق حاضر نمیشود. در این شرایط چطور میتوان ادعا کرد که مجلسی مردمی داریم؟ با انتخاباتی مثل مجالس یازدهم و دوازدهم و این درصد مشارکت پایین نمیتوان هدف والای مردم سالاری را محقق کرد. در چنین مجالسی خبری از تضارب آرا و اندیشهها نیست. این آقایان آنقدر اجازه و اختیار دارند که تنها در محدوده خاصی اظهار نظر کنند. نمایندهها در تصمیمات کشور تأثیر گذار نیستند. از پارلمان پوستهای مانده است.
به نظر شما در آینده تبعات یکدست سازی مجلس چگونه بروز و ظهور خواهد داشت؟ امروز حاکمیت با نوع تأیید صلاحیتها و با قوانین و آیین نامههایی که گذاشته اجازه نمیدهد افرادی از بدنه جامعه و از جریان اکثریت وارد مجلس شوند. همین امر انگیزه رأی دهنده را کاهش داده است. حمید رسایی، منتخب دوم تهران به درستی گفت که اگر مردم به صحنه بیایند به ما رأی نمیدهند از این رو سیاست این گروه دفع مردم از صحنه انتخابات است. مجلس به هر حال تشکیل خواهد شد، ولی مهم این است که این مجلس کارایی و کارآمدی خواهد داشت یا خیر؟ در قانون اساسی آمده است که تمام قراردادهای خارجی باید به تصویب مجلس برسد آیا این طور عمل میشود؟! آیا مجلسیها اطلاعاتی از قراردادهای کلان کشور دارند؟ در برخی مسائل سران قوا تصمیم میگیرند و اجرا میکنند و نیازی به نظر خواهی از نماینده مجلس نیست شورا های دیگری هستند که قانون گذاری میکنند و مصوبه میدهند. اهمیت و نقش مجلس تضعیف شده است.