گروه اجتماعی: سعید معیدفر، جامعهشناس برجسته تغییر و تحول و رویدادهای جامعه را از منظر علم جامعهشناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و یافتههایش را بیان میکند. وی در تازهترین اظهارنظر گفته «برخوردهای دفعی و حذفی جواب نداده و نمیدهند.» گزیده نظرات وی را به نقل از ایلنا در ادامه میخوانید:
سعید معیدفر، جامعهشناس بابیان اینکه جلوههای ثروت در تهران مشوق کار کودکان در خیابان است، گفت: فقر و نابرابری باعث میشود، افراد فقیر به محلههای برخوردار منتقل شوند و در آنجا بخشی از مشکلشان را حل کنند. رفع آسیب اجتماعی نیاز به متخصصانی دارد که بتوانند علت بروز بیماری و آسیب را تشخیص و آن را درمان کنند.
آسیبهایی مثل اعتیاد، کارتن خوابی یا کودکان خیابانی نشانه وجود بیماری در جامعه است که این بیماریها، ریشه دارد. یک راهحل این است که با صورت و ظاهر آن برخورد شود و بهطور مثال به سراغ طرحهای جمعآوری برویم و آسیبدیدهها را از سطح جامعه خارج کنیم تاکسی متوجه آنها نباشد. در جوامعی که میزان آسیبهای اجتماعی کم است، روانشناسان کمک میکنند تا آن تعداد کم درمان شوند. زمانی که آسیبهای اجتماعی زیاد است ریشه بیماری عمیق است . روانشناس و مددکار دیگر از پس اینها برنمیآیند و مستلزم شناخت عمیق مسئله است.
راهحل رفع آسیبهای اجتماعی
رئیس پیشین پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات گفت: جامعهشناس و اقتصاددان باید مشکلات را تحلیل کنند تا با اصلاح قوانین و شیوهها بتوانیم آسیبها را کاهش دهیم. سادهترین کار این است که اینها را از صورت جامعه پاککنید، ولی پاک شدنی نیستند زیرا آسیبها آنقدر وسعت دارند که با مداخلات سطحی مشکل حل نمیشود. برخوردهای دفعی و حذفی نشاندهنده سطح نگرش حداقلی در مواجهه با آسیبها و مسائل اجتماعی است.برای نجات جامعه از این آسیبها ما نیازمند پژوهشها و تحقیقات متعدد هستیم. ما برای مواجهه با هر مسئلهای نباید با صورت مسئله برخورد کنیم.
اگر قرار بود مشکل با راهحل سطحی حل شود که تاکنون این راهحلها جواب داده بود. ما دهههاست با همین استراتژی با پدیدههای اجتماعی برخورد میکنیم و هیچکدام آنها جواب نداده است. در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی نتوانستهایم یک گام به جلو برداریم. چون نگاه ما علت شناسانه، کارشناسی و علمی نبوده و قهری بوده است. برای مواجهه با علت آسیبها باید در هر منطقه با توجه به فرهنگ خاص آن، مسائل و مشکلات را حل کرد. برای مواجهه با اینکه چه علل ساختاری و ریشهای وجود دارد مستلزم مطالعه هستیم. باید بررسی کنیم آیا در منطقهای مثل مناطق حاشیهای فقر و مشکلات اقتصادی علت وجود آسیبها هستند یا مثلاً نابرابری اجتماعی و ... هستند.
نظریههای راهگشا
روند جامعهپذیری ناسالم ممکن است یکی از علتها باشد. ممکن است که نوع برنامههای توسعه اقتصادی -اجتماعی هم یکی از علتها باشد. در مواجهه با آسیبهای اجتماعی نظریههای زیادی داریم که هر کدام میتواند با توجه به شاخصههای آسیب در یک منطقه یا مکان و زمان خاص، راهگشا باشند. ممکن است این نظریهها در مقیاس جهانی باشند ولی با مطالعه میتوان آنها را متناسبسازی کرد. در دنیا برای پیدا شدن راهحلها زحمتهای زیادی کشیده شده است.
نابرابری اقتصادی و اجتماعی
معیدفر افزود: در تهران یا کلانشهری مثل کرج نابرابری بیشتر است. نابرابری در کلانشهرها با مناطق حاشیهای و مرزی زیاد است. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی زیاد است. جلوههای ثروت در تهران زیاد است از ماشین و خانه گرفته تا سبک زندگی. در نقطه مقابل آن جلوههای شدید فقر را هم میبینیم. در یک مکان حضور این دو جلوه خیلی میتواند تأثیرگذار باشد چون حاشیه کلانشهرها فقر گسترده وجود دارد. افراد حاشیه شهرها میتوانند با بالای شهر مرتبط باشند. فقر و نابرابری باعث میشود افراد فقیر به محلههای برخوردار منتقل شوند و در آنجا بخشی از مشکلشان را حل کنند. نابرابری اجتماعی باعث میشود تا افراد از منطقهای به منطقه دیگر کشیده شوند و مشکل خودشان را حل کنند درحالیکه اگر نابرابری زیاد نبود، شیوههای دیگری از حل مسئله وجود داشت و در نزدیکی همان مناطق که افراد زندگی میکنند فرصتهایی برای اشتغال و حل مشکل فقر وجود داشت.