کد خبر : 83111 تاریخ : ۱۳۹۹/۹/۱۰ - 00:12
اسماعیل کهرم، بوم‌شناس و فعال محیط‌زیست در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد فرصت‌ها و تهدیدهای دوران کرونا برای محیط‌زیست اشاره: همه‌گیری ویروس کرونا در سراسر جهان مدت‌هاست که باعث توقف و یا کاهش چشمگیر بسیاری از تولیدات، حمل‌ونقل و حتی برخی کشمکش‌های سیاسی و جنگ‌ها شده است. شاید در نگاه اول تصور عموم مردم این باشد که این نتایج برای محیط‌زیست که در سال‌های اخیر توسط انسان‌ها به تاراج رفته بود، فرصتی برای بازیابی و تجدیدقوا و یا حداقل به‌مثابه استراحتی باشد. به عقیده بسیاری از افراد حالا بهتر می‌توان محیط‌زیست را تماشا کرد؛ بسیاری پرسه حیوانات کمیاب را در نزدیکی شهرها شاهد بودند یا فرصتی تازه یافتند تا به آسمان آبی محل سکونتشان نگاهی دوباره بیندازند؛ اما اکنون‌که یک سال از شیوع ویروس کرونا گذشته، پرسش این است که آیا همه‌گیری ویروس کرونا روزهای بهتری برای محیط‌زیست به دنبال داشته يا این‌که بشر با سرعت و شتابی بيشتر به سمت تغييرات اقليمی و تخریب محیط‌زیست پيش می‌رود؟ دراین‌ارتباط ستاره صبح به سراغ اسماعیل کهرم، بوم‌شناس و فعال شناخته‌شده محیط‌زیست رفت تا نظر او را در خصوص فرصت‌ها و تهدیدهای دوران کرونا برای محیط‌زیست جویا شود که در ادامه می‌خوانید. (گفت‌وگو: مصطفا صباغ)

ستاره صبح-

آمار و ارقام نشان از کاهش چشم‌گیر آلودگی هوا و گازهای گلخانه‌ای در مدت همه‌گیری ویروس کرونا دارد. کاهشی که نشست‌های متعدد سازمان ملل قادر به عملی ساختن آن نبودند. به‌طور مثال در چین که رتبه اول  تولید گازهای گلخانه‌ای را دارد شاهد کاهش این گازها بوده‌ایم. آمریکا و اروپا با رتبه دوم و سوم در تولید این گازها نیز به دلیل کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی از این قاعده مستثنا نبوده‌اند. به‌طوری‌که انتظار می‌رود کشور صنعتی آلمان به هدف خود در کاهش گازهای گلخانه‌ای در سال ۲۰۲۰ برسد.

احیای محیط‌زیست
بیش از نیمی از جمعیت جهان در قرنطینه و یا شبه قرنطینه به سر می‌برند که این امر  نه‌تنها به معنی کاهش تردد بلکه کاهش مصرف‌گرایی است. سؤال مهم و تعیین‌کننده این است که آیا با توجه به وقایع اخیر نقطه عطفی مثبت برای محیط‌زیست حاصل‌شده است؟ در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که محیط‌زیست و منابع آن به‌سرعت شهرها و جاده‌ها و صنایع طی هفته‌ها و ماه‌ها قابل‌بازسازی نیستند. این نکته‌ای است که بیش‌ازپیش نیاز همزیستی مسالمت‌آمیز و محتاطانه ما را با محیط‌زیست عیان می‌سازد. به‌طور مثال احیای آب‌های زیرزمین به‌شرط فراهم بودن شرایط دهه‌ها طول خواهد کشید. جنگل‌ها و اکوسیستم‌های مربوطه بعد از آتش‌سوزی گاه سده‌ها برای احیا زمان لازم دارند.  طبق آمار سازمان ملل ۶۰ درصد از جمعیت جانوری از سال ۱۹۷۰ از بین رفته است. جانوران و گیاهان منقرض‌شده مثال‌هایی از غیرقابل احيا بودن بسیاری از منابع محیط‌زیست می‌باشند.

آشتی یا انتقام؟
درصورتی‌که محیط‌زیست و منابع آن همچنان قربانی منفعت و قدرت‌طلبی انسان باشد حتی دوران ناخوشایندتری نسبت به قبل از پاندمی کرونا قابل‌تصور است،  زیرا اولاً تجربه نشان داده است در زمان مشکلات اقتصادی حفاظت از محیط‌زیست در اولویت نیست. دوما جبران عقب‌ماندگی اقتصادی با سرعتی بیشتر از پیش دور از انتظار نیست. همانطورکه مدت کوتاهی بعد از رکود اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸-200۹ میزان تولید گازهای گلخانه‌ای به‌سرعت ۵ درصد افزایش یافت. به‌طورکلی بسته به اینکه سیاست‌مداران و قدرت‌های جهانی چگونه و با چه اولویت‌بندی و استراتژی اقتصاد خود را بازیابی نمایند می‌توان شاهد تخریب بیشتر و یا آرامش بیشتری برای محیط‌زیست بود.

کاهش بودجه حفاظت
اسماعیل کهرم، بوم‌شناس و فعال محیط‌زیست در گفت‌وگو با ستاره صبح در خصوص تاثیر کرونا بر محیط زیست گفت: «اوایل ما فکر می‌کردیم به محیط‌زیست خدمت می‌کنیم؛ زیرا برای مثال جانورانی در نزدیکی آمریکا و کانادا بودند که سال‌ها پیدایشان نشده بود یا اینکه آسمان تهران به خاطر محدودیت‌های ترافیکی درست مثل ایام عید شد که مردم از تهران سفر می‌کنند و آسمان تهران پاک و آبی و آفتابی می‌شود. ولی ما بعداً دیدیم که وقتی فعالیت‌های اقتصادی متوقف می‌شود کارهای مربوط به محیط‌زیست هم متوقف می‌شود؛ یعنی ما دیدیم که وقتی بودجه‌ها کم شد، سفرهای مأمورین محیط‌زیست و منابع طبیعی در ایران و جهان کاهش پیدا کرد و تعداد کسانی چون شکارچیان متخلف هم زیاد شد. ما این را دیدیم که تلاش‌ها درزمینه  حفظ محیط دریاها و خشکی‌ها کاهش پیدا کرد. برای ما بسیار سخت است که این‌ها را در دو کفه ترازو بگذاریم و ببینیم کدام‌یک سنگین‌تر است آیا به نفع محیط‌زیست بود یا به ضرر آن بود. در ابتدا به نظر می‌رسید این تنفسی برای کره زمین است ولی آیا می‌ارزید که این تعداد کشته در جهان به‌جا بماند؟ در کشور ما امروز بیش از 900 هزار نفر درگیر هستند آیا می‌ارزید؟! اگر روز اول به ما گفته بودند که ما این را در مقابل این داریم آیا ما کسی بودیم که این‌همه تلفات و بیماری و هزینه و نیروی درمان و مقابله را به منافع آن ترجیح بدهیم؟! من شک می‌کنم.»

حافظه کوتاه‌مدت بشر
کهرم در پاسخ به این پرسش که با توجه به تولید بیشتر زباله و پلاستیک در دوران کرونا، چقدر به محیط‌زیست آسیب وارد می‌شود، تاکید کرد: «من فکر می‌کنم این بیماری خسارت خود را به جهان زده است. یک جنبه و یک برش کوچک از کیک جهان مسائل اقتصادی و سیاسی و نظامی و بهداشت و... است. محیط‌زیست و بخش محبوب من یعنی پرندگان نیز آسیب‌دیده است؛ زیرا به آن‌ها هم کمتر پرداخته شد و امروز می‌بینیم که آن نیرو و توانی که به این کیک جهانی و برش‌های متعدد و مختلف آن می‌رسید، صرف آی‌سی‌یو و درمان بیماران و پیدا کردن واکسن و... می‌شود. تصور می‌کنم خسارتی که به جهان خورده است مدتی طولانی می‌خواهد تا جبران شود. البته حافظه بشر بسیار کوتاه‌مدت است؛ ما 100 سال گذشته در جهان آنفولانزای اسپانیایی داشتیم که 50 میلیون نفر را کشت ولی کسی صحبتی از آن نمی‌کند؛ بنابراین مسئله کرونا نیز فراموش می‌شود و از بین می‌رود ولی آثار آن می‌ماند. حافظه نزدیک ما این مسائل را که روزی بغرنج‌ترین مسئله بودند فراموش می‌کند. طاعون در اروپا یک‌چهارم جمعیت این قاره را از بین برد ولی فراموش شد؛ بنابراین کرونا فراموش خواهد شد ولی آثار آن خواهد ماند.»

خواب خرگوشی سازمان
این کارشناس برجسته محیط‌زیست درخصوص آسیب‌هایی که در دوران کرونا به محیط‌زیست ایران وارد شد نیز خاطرنشان کرد: «به نظر من مسئول بودن آدم‌هایی غیرمتخصص و غیر متعهد بیش از کرونا به محیط‌زیست آسیب می‌زند. سازمان حفاظت از محیط‌زیست در حدود سه سال و نیم است که در خواب خرگوشی است. خرگوش وقتی می‌خوابد چشمش باز است تا وقتی روباهی به‌طرف او می‌آید فکر کند چشم او باز است و بااحتیاط با او رفتار کند؛ و این‌طور گول می‌زند. سازمان محیط‌زیست ما با به‌کارگیری افرادی غیرمتخصص و غیر متعهد و غیرعلاقه‌مند و غیرکارشناس بیش از کرونا به محیط‌زیست آسیب‌زده است. خطر این‌ها بیش از کرونا است. اتفاقاً کرونا باعث شد ما کمتر از برخی آدم‌های بی‌کفایت یاد کنیم و همه تقصیرها را به گردن کرونا بیندازیم. ولی کرونا به‌اندازه آن‌ها به ما آسیب نزده است.»

درس‌های این دوران
در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که لازمه تداوم کاهش فشار بر روی محیط‌زیست تغییر رویه از توسعه ناپایدار به پایدار، اولویت دادن به حفاظت از محیط‌زیست، جایگزینی سوخت‌های فسیلی با انرژی‌های تجدید‌پذیر و آموختن از این دوران پاندمیک است. عکس‌العمل سریع و وسیع اکثر کشورها در مدیریت و مواجه با پاندمی کرونا می‌تواند الگو و تمرینی خوب برای برخورد و مدیریت مشابه در مواجه با تغییرات اقلیمی باشد که مشکلی بس بزرگ‌تر و پیچیده‌تر از کرونا بوده، هرچند شاید هنوز برای بسیاری قابل احساس و درک نباشد. این دوران باعث تجربه زندگی آگاهانه‌تر، قدرشناسی از حضور در طبیعت و نعمت‌های فراوان آن شد. مديريت فراكشوری، استفاده گسترده و بهينه از اینترنت در زندگی روزمره ازجمله دورکاری، آموزش به‌صورت مجازی و همبستگی و همدلی در این دوره می‌تواند توشه راهی برای آینده باشد که هستی در این برهه از زمان در اختیارمان قرار داده است.