کد خبر : 83097 تاریخ : ۱۳۹۹/۹/۹ - 00:08
دکتر سید جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد پیامدهای ترور دانشمند هسته‌ای ایران و تأثیر آن بر آینده سیاسی منطقه اشاره: بعدازظهر روز جمعه عناصر تروریستی، خودرو حامل محسن فخری‌زاده رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع را در آبسرد دماوند موردحمله قراردادند و این مدیر دانشمند را به شهادت رساندند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در واکنش به ترور و شهادت محسن فخری زاده در پیامی که در توییتر خود منتشر کرد نوشت: «این عمل بزدلانه (با نشانه‌های جدی نقش اسرائیلی‌ها) نشان‌دهنده جنگ‌افروزی جنایتکاران است.» بدین ترتیب ظریف تلویحاً اشاره کرد که ردپای اسرائیل در این حمله دیده می‌شود. این حمله تروریستی در شرایطی اتفاق افتاد که هفته گذشته بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در سفری «مخفیانه» و شبانه به عربستان سعودی رفت و با محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور و مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا دیدار کرد. دیداری که به معنای اتحاد محور عبری-عربی برای بهره‌برداری حداکثری از حدود پنجاه روز باقی‌مانده از فعالیت ترامپ در کاخ سفید و ایجاد موانع جدی برای دور تازه مذاکرات برجامی احتمالی میان تهران و واشنگتن بود. موضوعی که حسن روحانی، رئیس‌جمهور هم در پیام خود به مناسبت ترور شهید فخری‌زاده به آن اشاره کرد و نوشت: «برای دشمنان مهم است که حداکثر استفاده را از این روزها ببرند تا بتوانند شرایط نامطمئنی را در منطقه به وجود بیاورند». در همین ارتباط ستاره صبح به سراغ دکتر سید جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در انگلستان و نماینده سابق مجلس رفت تا نظر او را درخصوص پیامدهای ترور شهید فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران و تأثیر آن بر آینده سیاسی منطقه جویا شود که در ادامه می‌خوانید.

ستاره صبح-

  جناب آقای ساداتیان؛ به نظر شما پیام انتخاب تیم سیاست خارجی بایدن برای جهان و ایران چیست و وقایع اخیر چقدر در دریافت این پیام از سوی ایران تأثیرگذار خواهد بود؟
من از برهان خلف استفاده می‌کنم؛ نگران شدن اسرائیل و عربستان و جریانات بیرونی که نمود آن در ترور اخیر نمایان است نشان می‌دهد نزدیک شدن بایدن به ایران و اعلام او به برگشت به برجام و انتخاب تیمی که می‌خواهد در راستای کار با ایران فعالیت کند نشان می‌دهد که ایران برای آمریکا اهمیت دارد و آمریکا می‌خواهد روابط خود با ایران را از سطح تنش حداکثری خارج کند. ترامپ و تیم او فشار بر ایران را به حداکثر خود رساندند و در 50 روز باقیمانده نیز برخی از تحلیلگران عقیده داشتند شاید ترامپ حادثه‌آفرینی داشته باشد و اجازه ندهد بایدن در وضعیتی عادی بر سرکار بیاید و شرایط را مخاطره‌آمیز کنند و تضاد ایران و آمریکا را در اوج خود قرار بدهند. درحالی‌که بایدن نشانه‌هایی را بروز می‌دهد اولین مسئله بازگشت او به برجام است و دوم اینکه تیمی را انتخاب کرده که در مذاکرات قبلی حضور داشتند. به نظر من این‌ها گام‌هایی است که می‌خواهد کاهش تنش بدهد و شرایط را قدری نرمال‌تر کند.

  آیا در قالب برجام زمینه‌هایی برای مذاکرات بیشتر بین ایران و آمریکا فراهم می‌شود یا خیر؟
پاسخ به این سؤال بحث بعدی است و باید به آن رسید. ولی آنچه امروز به آن نیاز داریم این است که این تنش کم شود و ایران بتواند به بازارهای بین‌المللی دسترسی پیدا کند و وضعیت مردم را بابا پیدا کردن بازار برای فروش محصولات نفتی که به‌عنوان سرمایه پشتوانه کار قرار داده می‌شود بهبود ببخشند و همچنین برای سایر محصولات بازاری فراهم کنند و گردش مالی ایجاد شود و در اقتصاد کشور رونق فراهم شود. این وضعیت مردم را از مخاطراتی که در آن قرار دارند خارج می‌کند. ولی به همین منظور باید حواسمان به دعواهای داخلی جمع باشد تا در راستای آنچه اسرائیل می‌خواهد قرار نگیریم. خلاصه سؤال شما همین است این تیم پیامی را به ایران می‌دهد. این تیم می‌خواهد تنش بین ایران و آمریکا را با بازگشت به برجام کاهش دهد و شرایط را مساعدتر کند. البته این مسئله به‌هیچ‌وجه به معنی مذاکره برای حل همه مسائل بین ما و آمریکا در کوتاه‌مدت نیست. مسئله به این بستگی دارد که بازگشت به برجام و برداشتن تحریم‌ها به چه صورتی باشد و چگونه پیش برود. و اعتماد دیپلماتیک ایران به عدم بدعهدی آمریکایی‌ها جلب شود و بدانند که قصد بایدن و تیم او واقعاً کاهش تنش در منطقه است.

  به نظر می‌رسد جو بایدن نمی‌تواند به همان سرعتی که ترامپ از برجام خارج شد، به برجام برگردد و احتمالاً در داخل امریکا نیز با موانعی مواجه خواهد شد؛ عمده موانع بازگشت آمریکا به برجام چه مواردی هستند؟
بازگشت آمریکا به برجام باید با توافق مجموعه عوامل مؤثر در برجام صورت بگیرد. اما این نکته که این برگشت به‌عنوان قراردادی به کنگره برود یا نه بحث بعدی است. ابتدا نیازی نیست که از آن‌ها برای بازگشت اذن بگیرند. این اختیار رئیس‌جمهور و تیم او است که می‌توانند به برجام برگردند. لذا بایدن اعلام کرد برمی‌گردد ولی این نکته که کدام‌یک از تحریم‌ها فوراً و بدون اشکال برداشته می‌شود مسئله‌ای است که باید احصا شود چون ظاهراً بنا بر قوانین آمریکا ایشان تا شش ماه نمی‌تواند به این موارد دست بزند. سومین نکته موانع سیاسی و امنیتی است من بیشتر خوف این موانع را دارم. عربستان و اسرائیل به دنبال این هستند که کاری صورت بدهند و به تعریف عامیانه توی کاسه بایدن بگذارند تا نتواند برگردد و جو آن‌چنان مسموم باشد که او هم نتواند شرایط را عادی کند من بیشتر به این بعد قضیه فکر می‌کنم تا موانع حقوقی که در ابعاد سیستماتیک ماجرا مانع ایجاد می‌کنند.

  به سنگ‌اندازی عربستان و اسرائیل و موضوع ترور شهید فخری‌زاده اشاره کردید؛ رئیس سابق سیا در دوران اوباما در توییتی اعلام کرده بود مقامات ایران باید خویشتن‌داری کنند. آیا واکنش ایران سریع و سخت خواهد بود؟
اسرائیل نیز همین را مطرح کرده بود و گفته بود هدف حوزه هسته‌ای ایران است و ایران واکنش نشان نمی‌دهد اسرائیل خود این را می‌داند چون این کشور از مدت‌ها قبل در سوریه به برخی از مواضع ایران حمله می‌کرد به این اعتبار که ایران واکنشی نشان بدهد ولی ایران واکنش نشان نمی‌داد چون ایران به‌خوبی این را می‌فهمد که اسرائیل به دنبال این است که آمریکا را درگیر جنگ تمام‌عیاری در منطقه بکند و برای این کار مسائلی ازجمله این ترور را طراحی می‌کند تا ایران دست به تحرکاتی بزند و ترامپ به ورود به جنگ تحریک شود و ناتو درگیر شود. چون اسرائیل می‌داند که او و عربستان حریف ایران نیستند. به‌زعم آن‌ها با درگیر کردن آمریکا و ناتو می‌توانند ضرباتی کاری به ایران وارد کنند. بر این اساس نه حالا بلکه از مدت‌ها قبل و از زمانی که خانم کلینتون وزیر خارجه آمریکا بود اسرائیل سعی داشت آمریکا را درگیر جنگ ایران کند خود من در سخنرانی طولانی و بدون یادداشتی از خانم کلینتون دیدم که در ابتدا کمی از اسرائیل تعریف کرد که امنیت اسرائیل در حوزه تعهدات امریکا است و ما باید این امنیت را حفظ کنیم و به دنبال آن هستیم ولی پشت سر این حرف بسیار محکم به اسرائیل اولتیماتوم داد تا دست از پا خطا نکند و با همین صراحت مطرح کرد که اگر اسراییل بخواهد دست از پا خطا کند و بخواهد وارد فضایی شود که دست آمریکا را در پوست گردو بگذارد که این بیان و تعبیر من است با او برخورد می‌شود.

   چرا اسرائیل و عربستان از عادی شدن یا حداقل کاهش تنش میان تهران و واشنگتن تا این اندازه هراس دارند؟
اسرائیل همواره در تلاش بود تا آمریکا را درگیر به جنگ با ایران کند در دور دوم اوباما او نتانیاهو را تحویل نگرفت و به او بی‌اعتنایی کامل کرد و حتی در کنگره با صراحت به او گفت که حرف او را نیز گوش نمی‌کند و برخوردی کاملاً اهانت‌آمیز با او داشت. ترامپ بهترین فرصت را به نتانیاهو داد زیرا کوشنر داماد ترامپ یهودی صهیونیست است پمپئو نیز تأییدشده گروه آی‌پک بود و ازاین‌رو نتانیاهو به همه‌چیز رسید و پایتختی قدس را دریافت کرد و انضمام بلندی‌های جولان را گرفت و رونمایی از روابط با کشورهای عربی منطقه را داشتند. عربستان خطاب به ترامپ می‌گوید که در صورت حمله آمریکا به ایران تمام هزینه‌های جنگ را می‌پردازد. بابت هزینه‌های تبلیغاتی ترامپ چک سفید امضا داد کمک‌های فراوانی به ترامپ داشت و در زمان بر سرکار آمدن ترامپ فقط یک‌میلیون دلار هدیه و دستخوش به او دادند. عربستان تمام این کارها را در مخالفت و دشمنی با ایران انجام می‌دهد. ولی می‌دانند که ایران از پتانسیل و ظرفیتی برخوردارند که اگر روابط این کشور کمی با آمریکا عادی شود این پتانسیل و این ظرفیت رشد خاص خود را خواهد داشت پی منافع آن‌ها در این است که تا می‌توانند آمریکا را از ایران دور نگه‌دارند و به دنبال این هدف هستند.

  به عقیده شما در ایران باید چه واکنشی درخصوص رویکرد مثبت تیم بایدن مبنی بر بازگشت به برجام و استفاده از ابزار دیپلماسی ابراز شود؟
ایران اعلام می‌کند که به لحاظ تئوری فرقی بین بایدن و ترامپ وجود ندارد اما در حقیقت موقعیت‌هایی فراهم‌شده که ما باید با هوشیاری و هوشمندی از این موقعیت‌ها بهره بگیریم و در راستای وحدت کلمه داخلی حرکت کنیم. بخش دیپلماسی نمی‌تواند در مسیر خود باشد و نظامیان هم در مسیر دیگری حرکت کنند. این نهادها باید در کنار هم باشند و هرکدام کار خاص خود را انجام بدهند تا منافع ما تأمین شود. راه‌حل ما استقبال از آقای بایدن است منظور من از استقبال این است که حداقل در سیستم حاکمیتی به احساساتی که در فضای مجازی و توسط برخی از گروه‌های تندرو دامن زده می‌شود توجه نشود و در مسیری که اسرائیل مایل است قرار نگیریم. اما درهرصورت باید در زمان مناسب و به شیوه صحیح به اسرائیل نیز پاسخ داده شود

  و به‌عنوان سؤال پایانی، شما فکر می‌کنید در مواجهه عقل و احساس در روابط بین‌الملل، کدام‌یک باید مدنظر قرار گیرد؟
آنان که تصور می‌کنند صرفاً با تکیه‌بر دیپلماسی بدون پشتوانه عناصر قدرت می‌توانند پیروزی‌های باثبات و همیشگی کسب کنند، باد می‌کارند و در مقابل،  آنان که دائم بر طبل جنگ و تحریک احساسات بدون توجه به عقلانیت و محاسبه و گفتگو می‌دمند نیز ره به خطا می‌برند، امروز هم جمهوری اسلامی در همه صحنه‌ها از هر دو بال بهره برده است و اگر نبود این هر دو در کنار هم، همچون شرایط قرارداد گلستان و ترکمانچای، امروز هم باید بسیار بیشتر امتیاز می‌دادیم و کمتر و یا حتی هیچ دریافت نمی‌کردیم. چرخش اروپائی‌ها در بیانیه اخیرشان را برای پنهان‌سازی عملکرد ضعیفشان در دوران ترامپ و درخواست از ایران برای بازگشت بدون قید و شرط به انجام تعهدات برجامی را به‌عنوان خوشامدگوئی به بایدن در راستای حفظ موقعیت خود درروند مذاکرات برجامی باید ارزیابی نمود. به عبارت روشن‌تر همه نگران آن شده‌اند که ایران، ولو در چارچوب برجام، بخواهد مستقیم با امریکا گفتگو کند! در چنین موقعیتی بعضی در داخل این‌چنین پرحرارت ابراز نگرانی می‌کنند که نکند با بایدن وارد مذاکره شویم. آیا به‌راستی اینان در راستای منافع ملی و حقوق مردم ایران نگران‌اند؟! بنابراین منافع ملی را قربانی تصورات جناحی و جریانات مختلف نکنیم، بگذاریم از همه امکانات کشور در راستای تأمین حقوق و آرامش و امنیت مردم بهره‌برداری کنیم و آن کنیم که با دو بال عقل و عشق هم‌زمان امکان‌پذیر است.