ستاره صبح-این روزها مخالفان دولت از برخی تریبونها برای حمله به روحانی و کابینهاش استفاده میکنند؛ بدون آنکه دلیل اصلی مشکلات را ریشهیابی کنند و مشکلات را به پاستور و میرداماد و جاهای دیگر ربط میدهند. بدون شک پس از شکست ترامپ و ناکامی او برای حضور دوباره در کاخ سفید، شاهد تغییر و فضای متفاوت با دوران ترامپ در سیاستهای ایالاتمتحده خواهیم بود، اما مشکل کنونی اقتصاد ایران را باید متوجه سیاستهای خودمان بدانیم و با تغییر این سیاستها در راستای تأمین منافع مردم از فرصت تازه در سیاست خارجی حسن استفاده را ببریم. اگر با تکیهبر عقلانیت و تدبیر در جهت منافع ملی کشور حرکت کرده و سیاستهایمان را بر این منوال استوار کنیم، موفق خواهیم بود. اما اگر روش احساسی و هیجانی را در برنامهریزی سیاستها بناکرده و اعمال کنیم، بدون تردید، زیان جدی خواهیم دید. کما اینکه در بسیاری از موارد تاکنون شاهد اعمال اینگونه از سیاستها بودهایم. به عقیده نگارنده، مذاکره یک ابزار برای تأمین منافع ملی کشورها است بنابراین باید از این ابزار استفاده کرد. نویسنده باسیاست عدم تعامل با جهان مخالف است و اعتقاد دارد که خط قرمز دولت باید تأمین منافع ملی باشد. کافی است نگاهی به تجربه همسایه غربی خود بیندازیم و کمی هم از عراق یاد بگیریم. این کشور در حال حاضر تلاش میکند جای ایران را در اوپک بگیرد و به تأمین منافع مردم خود فکر میکند. اگر این اتفاق در ایران نیز بیفتد و شرکتهای غربی در صنایع ما سرمایهگذاری کنند، این اتفاق بیتردید به نفع ما و به ضرر تلآویو، ریاض و دولتهای مخالف ایران در منطقه خواهد بود. ما باید از هرگونه خودتحریمی در شرایط کنونی جلوگیری کنیم. در حال حاضر، متأسفانه تعامل و ارتباط سیستم بانکی ایران با دنیا، تقریباً قطعشده و بانکهای چین نیز با ما کار نمیکنند. با تأسف باید گفت که با روند کنونی، ایران بازارهای منطقه را ازدست خواهد داد و به سمت مبادله کالا با کالا بهعنوان یک روش منسوخ در جهان حرکت میکند. اگر خواهان رفاه جامعه هستیم، این اتفاق با ارتقای وضعیت تولید ملی محقق میشود و نه با شعار! به همین دلیل باید تعامل با جهان را در پیش بگیریم. درحالیکه عدم تعامل با جهان باعث شده فقر در جامعه افزایشیابد و فاصله طبقاتی بیشتر شود. در وضع کنونی، ما راهی جز پذیرش FATF نداریم و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام باید پاسخگوی عدم تصویب و تبعات تصمیم خود باشند. پرسش این است که چگونه است که کشورهای دوست و نزدیک به ما، مانند چین، روسیه، ترکیه و... از اعضای اصلی FATF هستند اما ما چرا نباید عضو این سازمان باشیم؟ کاش آنهایی که مخالف تصویب FATF هستند و هربار بهانهای را مطرح میکنند، توضیح دهند که دلیل مخالفت آنان با تصویب این لوایح چیست؟ چراکه این عدم پذیرش، هزینههایی را برای ملت ایران داشته و خواهد داشت. بنابراین راهی بهتر از پذیرش لوایح FATF و تعامل با جهان برای بهبود وضع اقتصاد وجود ندارد.