ستاره صبح-
اندیشمندی برآمده از حوزه و دانشگاه زنده دکتر داود فیرحی سال ۱۳۴۳ در زنجان چشم به جهان گشود. وی علوم دینی را تا پایان مقدمات در مدرسه علمیه شهرستان زنجان گذراند و سپس سطح و خارج فقه و اصول را از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۰ در حوزه علمیه قم آموخت. او همزمان از سال ۱۳۶۶ در دانشگاه تهران در رشته کارشناسی علوم سیاسی قبول شد و این رشته را تا مقطع دکتری علوم سیاسی با گرایش اندیشه سیاسی از همین دانشگاه ادامه داد و رساله دکتری خود را با عنوان «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام» در سال ۷۸ اخذ کرد. پیش از این دکتر فیرحی در دوره کارشناسی ارشد هم رساله «اندیشه سیاسی شیعه در دوره قاجاریه» را نوشت. این رساله به اندیشه سیاسی فقیهان مشهور شیعه در دوره قاجار اختصاص دارد و کوشش میکند مهمترین مکاتب فقهی-سیاسی شیعه را که در دوره قاجاریه بسط یافته و حضور خود را کماکان در تحولات مشروطه (۱۲۸۴/۱۹۰۵) و انقلاب اسلامی (۱۳۵۷/۱۹۷۹) به بعد در ایران حفظ کرده است، تحقیق کند.
مختصری از پروژه فکری «شیخالاسلام محمدحسین نائینی»، مرجعی نامآشناست که نام او با دفاع از بنیان نظری و کیان مشروطه پیوند خورده و در زمانی که «شیخ فضلالله نوری» به تخطئه مشروطه و حکومت قانون مشغول بود، نائینی اثر مهم خود «تنبیهالامة و تنزیهالملة» را در دفاع از بنیان نظری مشروطه به رشته تحریر درآورد. پس از شیخ نائینی، پروژه فکری او به محاق رفت و شاید تنها اندیشمندی که پس از او به صورت جدی به این عرصه فکری پا نهاد و راه نائینی در دفاع از حکومت قانون و حتی یک گام جلوتر، یعنی دستیابی به مدرنیته از دل سنت اسلامی را ادامه داد، زندهیاد دکتر «داود فیرحی» بود. معلم و استادی که دانشآموخته همزمان حوزه و دانشگاه بود و تلاش داشت آنچه میان سنت دینی و مدرنیته تعارض ایجاد میکرد را یکبار برای همیشه حل کند. دکتر فیرحی در این مسیر آثاری چون «دین و دولت در عصر مدرن»، «فقه و سیاست در ایران معاصر؛ فقه سیاسی و فقه مشروطه»، «آستانه تجدّد؛ در شرح تنبیه الامة و تنزیه الملة» و «مفهوم قانون در ایران معاصر (تحولات پیشامشروطه)» به رشته تحریر درآورد که هر یک در نوع خود بیهمتاست. این استاد اندیشه سیاسی در پروژه فکری خود مطرح میکرد که آنچه مدرنیته را در غرب رقم زده، همانا از دل سنت مسیحی بیرون آمده و مدرنیته به معنای گسست از دین و سنت نیست. از این رو او تلاش میکرد برخلاف روشنفکران عصر مشروطه که عموماً تلاش داشتند مدرنیته را همانگونه که در غرب شکل گرفته در ایران بازنمایی کنند، تجدد و مدرنیته را از دل سنت دینی و اسلامی بیرون بکشد و ضرورت «حکومت قانون» را متذکر شود. آنچه زندهیاد فیرحی به دنبال آن بود، درواقع پیش از او و توسط کسانی چون «آخوند خراسانی»، «شیخالاسلام محمدحسین نائینی» و روشنفکرانی چون «میرزا ملکمخان» و «میرزا فرخخان امینالدوله» پیموده شده، اما به سرمنزل مقصود نرسیده بود. راهی که امید است شاگردان زندهیاد دکتر فیرحی و دیگر اندیشمندان و بزرگان این عرصه ازجمله استاد بلامنازع اندیشه سیاسی دکتر «سید محمدجواد طباطبایی» به آن دست یابند.
تجلیبخش وحدت حوزه و دانشگاه حجتالاسلام محسن غرویان از مدرسان فلسفه اسلامی در حوزه در گفتوگو با ستاره صبح و چگونگی آشناییاش با زندهیاد دکتر داود فیرحی میگوید: «آشنایی من با زندهیاد فیرحی به زمان ریاست آیتالله هاشمی رفسنجانی بر هیئت امنای دانشگاه آزاد بازمیگردد. در آن زمان مرحوم هاشمی جلساتی را تحت عنوان «آزاداندیشی» تشکیل دادند که یکی از اعضای آن جلسات مرحوم دکتر فیرحی بودند». حجتالاسلام غرویان فکر باز و اندیشه روشنفکرانه مرحوم فیرحی را ستایش میکند و او را دارای عمق اندیشه در فلسفه سیاسی و اسلامی میداند. وی میگوید: «دیدگاههای ایشان بسیار روشنگرانه و روشنفکرانه بود و عمیقاً به مسائل بنیادین فلسفه سیاست عشق میورزیدند. مرحوم فیرحی اهل سیاست نبودند، اما عمر خود را پای فلسفه سیاسی گذاشتند و از این جهت شخصیت بسیار ارزشمندی بودند». غرویان همچنین معتقد است: «مرحوم فیرحی از شخصیتهایی بودند که وحدت حوزه و دانشگاه را تجلی بخشیدند. ایشان تحصیلات مترقیانهای در حوزه داشتند و در دانشگاه منشأ خدمات بسیاری شدند». این استاد فلسفه اسلامی در حوزه همچنین معتقد است که زندهیاد دکتر فیرحی در حال پیمودن راه شهید مطهری و شهید بهشتی بودند و سعی داشتند میان حوزه و دانشگاه وحدت علمی برقرار کنند. حجتالاسلام غرویان در پایان نیز افزود: «مرحوم فیرحی در مسائل فکری و اندیشه سیاسی صاحبنظر بودند و دیدگاههای خوبی نسبت به جهان امروز داشتند و یکی از سرمایههای علمی حوزه و دانشگاه به شمار میرفتند».
نواندیشی که از دل سنت به دنبال تجدد بود حجتالاسلام فاضل میبدی، استاد دانشکده مفید قم نیز در گفتوگو با ستاره صبح در ارتباط با شخصیت درخشان زندهیاد دکتر داود فیرحی میگوید: «آشنایی من با مرحوم فیرحی به اوایل دهه 70 و مرکز تحقیقات استراتژیک بازمیگردد. طلبهای منظم، خوشفکر و شریف که همزمان با تحصیل در حوزه وارد دانشگاه شد و علوم سیاسی را تا مقطع دکترا در دانشگاه تهران خواند». حجتالاسلام میبدی با اشاره به اینکه زندهیاد فیرحی در عین تدریس در دانشگاه، دغدغههای حوزوی خود را رها نکرد، گفت: «مواجهه سنت با مدرنیته مهمترین دغدغه این اندیشمند فلسفه سیاست بود. دغدغهای که 200 سال بر روی آن توسط کسانی چون «سید جمالالدین اسدآبادی»، «محمد عبده»، «عبدالرحمن کواکبی»، «اقبال لاهوری»، «علی شریعتی»، «مهدی بازرگان»، «سید محمود طالقانی» و... کار شده بود». این استاد دانشکده مفید قم همچنین اشاره میکند که مرحوم فیرحی بیشتر متأثر از اندیشه «شیخالاسلام محمدحسین نائینی» و اثر او «تنبیهالامة و تنزیهالملة» بود و تلاش داشت این پروژه را از نگاه و زاویه دیگری مورد تحقیق قرار دهد. حجتالاسلام فاضل میبدی در ادامه میگوید: «زندهیاد فیرحی معتقد بود که سنت و شریعت اسلامی استعداد بازخوانی دارد و میتوان از دل آن مفاهیم مدرن را به گونهای بیرون آورد که تضادی با دنیای مدرن امروزی به ویژه در حوزه آزادی و دموکراسی نداشته باشد». وی همچنین با اشاره به تفاوت دیدگاه مرحوم فیرحی با دیگر اندیشمندانی که در زمینه سنت و تجدد در حال تحقیق و نظریهپردازی هستند گفت: «حرف مرحوم فیرحی این بود که نمود سنت در ایران دین اسلام است و نمیتوان با کنار گذاشتن دین و سنت اسلامی به مدرنیته راهی یافت. درحالی که برخی بر این عقیدهاند که سنت ما ایرانیان را میبایست در نمودهای باستانی این سرزمین جستجو کرد و دین را از معادلات اندیشهای کنار گذاشت».