ستاره صبح-دنیا در تب و تاب اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. شمارش آراء در ایالتهای کلیدی پنج روز پس از انتخابات، هنوز به پایان نرسیده است. با همین شرایط دو کاندیدا رکورد رأی کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا را شکستهاند. هر کس رئیسجمهور آمریکا شود، بیش از هفتاد میلیون رای دارد. همه کشورها، اخبار این انتخابات را به جد دنبال میکنند. مردم ایران، از پیگیرترین مردم دنیا در تعقیب این انتخابات هستند، حتما به این دلیل که فکر میکنند با انتخاب سیاست مناسب، میتوان از این فرصت به نفع منافع ملی استفاده کرد. گروههای اجتماعی پر شده از مطالب جدی و طنزی که نشان از تعقیب انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد. جالب است بعضی طنزهای ایرانیان در این مورد، در فضای مجازی و حتی رسانههای بینالمللی انتشار یافته است، اما صرف نظر از اینکه بگوییم تغییر رئیسجمهور در آمریکا، آیا تاثیری بر سیاستهای ما دارد یا خیر، بررسی این انتخابات ریاست جمهوری، میتواند شناخت دقیقی از ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا را در اختیار مردم قرار دهد، شناختی که ممکن است با شناخت تاریخی ما از آمریکا متفاوت باشد. شناخت تاریخی ما از آمریکا می گوید که ابرقدرت آمریکا، قدرت اول سیاسی و اقتصادی دنیاست و فکر میکنیم که برای سرنوشت دنیا و از جمله ایران طرح و برنامه دارد، رئیسجمهور آمریکا هم قدرتمندترین فرد آمریکا و دولت آمریکا هم قدرتمندترین نهاد در ساختار آمریکاست. شناخت تاریخی ما از آمریکا میگوید که قدرتهای در سایه اقتصادی-سیاسی نظام سرمایهداری هستند که رئیسجمهور آمریکا را انتخاب میکنند، نه مردم آمریکا. ولی همین رئیسجمهور اگر قدرتمندترین فرد و دولتش قدرتمندترین نهاد در ساختار آمریکاست، پس چرا همین مدعی تقلب و دخالت در انتخابات میشود؟ صرفنظر از اینکه ادعای تقلب و دخالت در انتخابات، تا چه حد درست و قانونی است، همین ادعا، اعترافی بر این است که قدرتهایی قدرتمندتر از رئیسجمهور و دولت آمریکا وجود دارد که میتوانند بر سرنوشت انتخابات تاثیر بگذارند، پس رئیس جمهور قدرتمندترین فرد و دولت فدرال آمریکا، ضرورتا قدرتمندترین نهاد در این کشور نیست. جالب است که دولت فدرال، نقشی اساسی در برگزاری انتخابات ندارد. در حال حاضر رئیسجمهور مدعی تقلب، شکایت خود را به دادگاههای ایالتی برده و تاکنون یا این شکایتها به شکست انجامیده یا هنوز موفقیتی حاصل نشده است. همین رئیسجمهور در یک سخنرانی زنده، مدعی آراء غیرقانونی میشود و بسیاری از رسانهها، سخنرانی زنده او را قطع میکنند و این توضیح را به بینندگان خود میدهند که در انتخابات، آراء غیرقانونی نداریم. همین رئیسجمهور قدرتمند، به در و دیوار میزند که شمارش انتخابات را در همین لحظه متوقف کنید، شاید نتیجه به بقاء خودش بینجامد.به این ترتیب میتوان گفت که در آمریکا فقط قدرت در اختیار رئیسجمهور و دولت نیست، بلکه قدرت در ساختار اجتماعی، رسانهای، اقتصادی، ایالتی و قضایی توزیع شده است. پس آیا اگر رئیسجمهور آمریکا منتخب بیش از هفتاد میلیون آمریکایی است، میتوان این دولت را منتخب مردم ندانست؟ میتوان گفت ما به دنبال ارتباط با مردم آمریکا هستیم، ولی دولت آمریکا از مردم آمریکا جداست؟