کد خبر : 82673 تاریخ : ۱۳۹۹/۶/۲۹ - 00:07
ستاره صبح در گفت‌وگو با دو صاحب‌نظر و تحلیل‌گر روابط بین‌الملل بررسی کرد پیامدهای توافق «صلح ابراهیم» بر منطقه و انتخابات آمریکا اشاره: سه‌شنبه هفته گذشته، توافق صلح یا عادی‌سازی روابط با حضور دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا؛ بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل؛ عبدالله بن‌زاید وزیر امور خارجه امارات متحده عربی و عبداللطیف بن‌راشد الزیانی وزیر امور خارجه بحرین در حیاط پشتی کاخ سفید و در مقابل چشمان حدود 700 ناظر حاضر در محوطه کاخ سفید از جمله تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین انگلیس به امضا رسید. این سومین توافق صلح میان اعراب و اسرائیل است که با محوریت آمریکا به سرانجام رسیده است. اولین توافق را جیمی کارتر، رئیس‌جمهور دموکرات وقت آمریکا بین انور سادات، رئیس‌جمهور مصر و مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ (42سال پیش) میانجیگری کرد که به پیمان «کمپ دیوید» معروف شد. هرچند انور سادات، تاوان تابوشکنی خود را داد و به سبب این اقدامش، دو سال بعد در هنگام یک رژه نظامی، توسط خالد اسلامبولی و دیگر اعضای گروه جهاد اسلامی مصر ترور شد. دومین توافق هم بیل کلینتون، دیگر رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا در 26 اکتبر 1994 (26سال پیش) میانجی توافق اسحاق رابین، نخست وزیر اسرائیل و ملک حسین بن‌طلال پادشاه اردن، دیگر کشور عربی منطقه بود که با عنوان معاهده «وادی عربه» شناخته شد. البته در فاصله بین این دو توافق، نخستین موافقت‌نامه رودرروی حکومت اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) که با عنوان «پیمان اسلو» معروف است، در ۱۳ سپتامبر 1993 (27سال پیش) با حضور یاسر عرفات، اسحاق رابین و بیل کلینتون به امضا رسید. البته در این ارتباط اسحاق رابین هم به سرنوشت انور سادات دچار و ترور شد. بدین ترتیب ترامپ نخستین رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه آمریکاست که واسطه رابطه اسرائیل با دو کشور عربی، آن هم به‌صورت هم‌زمان می‌شود. ازآنجایی‌که این توافق به سه زبان انگلیسی، عبری و عربی، یعنی زبان پیروان بزرگ‌ترین ادیان ابراهیمی یعنی مسیحیت، یهودیت و اسلام نوشته‌شده، نام آن را «توافق ابراهیم» گذاشته‌اند. توافق ابراهیم در حالی امضا شد که تنها 45 روز تا انتخابات سرنوشت‌ساز و پرحاشیه ریاست جمهوری آمریکا باقی‌مانده است و ترامپ که علاوه بر جو بایدن، با بحران‌های متعددی ازجمله بحران کرونا و تبعات اقتصادی ناشی از آن و نارضایتی‌های ناشی از تبعیض نژادی رقابت می‌کند، سعی کرد تا با این نمایش، دستاوردهای اندک خود در حوزه سیاست خارجی را جبران نموده و در آستانه انتخابات دوپینگ کند! در این ارتباط ستاره صبح با دو صاحبنظر و تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده و نظر یک تحلیلگر آمریکایی-فلسطینی در یک رسانه آمریکایی را مرور کرده که در ادامه می‌خوانید.

ستاره صبح-

دکتر حسن لاسجردی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با ستاره صبح درباره پیامدهای توافق صلح ابراهیم گفت: «پیامد این قرارداد در منطقه بیشتر یک شوک به دو کشوری خواهد بود که تلاش کردند در شرایط فعلی قرارداد توافق همکاری امضا کنند. به این معنا که آمریکایی‌ها و به‌ویژه شخص ترامپ تلاش می‌کنند تا چیدمان حوزه سیاست در منطقه خاورمیانه به‌گونه‌ای رفتار کند که این رفتار حداکثر امتیاز را هم برای خود و هم برای اسرائیل داشته باشد. درعین‌حال از سوی دیگر نتیجه فشارهایی که آمریکایی‌ها به کشورهای عرب منطقه آورده‌اند، تاکنون این شده که دو کشور کوچک به این توافق‌نامه ورود کنند و بقیه کشورها بنابر ملاحظات سیاسی و مردمی، هنوز به این حوزه وارد نشده‌اند. نکته دیگر شاید واکنش‌های مختلف به این موضوع باشد که در چند روزی که از این توافق می‌گذرد، واکنش‌های مختلفی از کشورها، ملت‌ها، نخبگان، مراکز آکادمیک، افکار عمومی و سازمان‌های مردم‌نهاد مطرح‌شده که نشان‌دهنده این است که اصل این موضوع هنوز برای عده قابل‌توجهی حل‌نشده است. در شرایطی که ترامپ نیازمند یک فضای مثبت برای رأی آوری است، این پرسش وجود دارد که چرا این دو کشور کوچک، بهترین فرصت را به او داده‌اند. از طرف دیگر در ارتباط با موضوع داخل آمریکا، همه معتقدند که این توافق همکاری اسرائیل با امارات و بحرین، بیش از آن‌که برای طرفین امتیاز داشته باشد، برای ترامپ امتیازآور است. چراکه ترامپ حداقل در منطقه خاورمیانه، از پرونده‌های مهم و متعدد مثل عراق، سوریه، یمن، ایران، لبنان و... تقریباً نتوانست امتیاز مهمی کسب کند و شاید این توافق‌نامه بتواند برای او کمی رأی آوری را تسهیل کند. واقعیت امر نیز آن است که خود این موضوع بیش از آن‌که واقعی و تأثیرگذار در عالم سیاست باشد، آن بعد تبلیغاتی و شوآف آن بسیار مهم است که در حال حاضر آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها و کشورهای عربی تلاش می‌کنند روی این موضوع متمرکز شوند. درنهایت آنچه اهمیت دارد این است که این قرارداد در قدم‌های نخست شکل‌گیری است و مثل کاری که درروند صلح خاورمیانه صورت گرفت، به‌مرورزمان می‌تواند با چالش‌ها، موانع و مخالفت‌ها یا همراهی‌های همراه شود که تأثیرات آن را در آینده خواهیم دید.»

ایران، جهان اسلام و آمریکا
دکتر علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با ستاره صبح در خصوص امضای قرارداد عادی‌سازی روابط بین بحرین و امارات با اسرائیل در کاخ سفید موسوم به توافق ابراهیم گفت: «علت این امر آن است که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس به این نتیجه رسیده‌اند که نمی‌توانند برای همیشه خود را درگیر جنگ فلسطین و اسرائیل کنند که هفت دهه است ادامه پیداکرده و بدون نتیجه باقی‌مانده است. از سوی دیگر شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس که نوعی ناامنی از سوی ایران به‌عنوان یکی از قدرت‌های منطقه را احساس می‌کردند و دچار توهم ایران‌هراسی شده‌اند، بر اساس این شعار که «دشمنِ دشمن من، دوست من است» با فشار آمریکا به اسرائیل نزدیک شدند. این اتفاق نادر، آغاز دوران جدیدی از حیات شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس ارزیابی می‌شود؛ به‌خصوص که تصمیم امارات متحده عربی و بحرین برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل ممکن است به سایر شیخ‌نشین‌های منطقه نیز سرایت کند. اما در خصوص ایران، از منظر سیاسی، نظامی و امنیتی موضوع حساس است؛ زیرا اسرائیل که چند هزار کیلومتر با خاک ایران فاصله داشت و دشمن شماره یک ایران بوده است، اکنون در فاصله 50 کیلومتری ایران قرارگرفته است. این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک، اسرائیل در کشورهایی مثل امارات و بحرین که با آن‌ها روابط عادی خود را آغاز کرده و احتمالاً آن را به برخی شیخ‌نشین‌های منطقه تسری خواهد داد، دست به تأسیس پایگاه‌های نظامی در این کشورها بزند؛ هرچند که فعلاً ابوظبی اعلام کرده که دست به چنین اقدامی نخواهد زد. بنابراین نقطه تعارض امنیتی و نظامی برای ایران حساس شده و می‌تواند ایجاد خطر کند. درنتیجه رفتار ایران در منطقه باید سنجیده و کنترل‌شده باشد. به‌هرحال حوزه امنیتی ایران با محدودیتی جدید روبروست و ایران باید در سیاست‌های منطقه‌ای خود با مدارا و دقت رفتار کند. علاوه بر این‌ها، تصمیم امارات و بحرین مبنی بر عادی‌سازی روابط با اسرائیل، نوعی جدایی و تفرقه در جهان اسلام هم به وجود آورده و خواهد آورد و برخی کشورها ازجمله خود ایران به این موضوع اعتراض کرده‌اند. بااین‌حال این اعتراضات در تصمیمی که شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس با فشار آمریکا اتخاذ کرده‌اند، تغییری به وجود نخواهد آورد. ضمن آن‌که دوبی مدتی است که رونق اقتصادی قبلی خود را ازدست‌داده است و با این تصمیم، توریست‌های بیشتری را به سمت خود جذب خواهد کرد. موضوعی که اقتصاد امارات را با آغاز دور تازه‌ای از سرمایه‌گذاری‌های خارجی روبرو خواهد کرد. بااین‌حال مسئله‌ای که بیش از اقتصاد اهمیت دارد، همان مسئله سیاسی و امنیتی است که محصول آن، ممکن است برای منطقه تهدید باشد. ضمن آن‌که با توجه به این‌که آمریکایی‌ها اعلام کردند که برقراری رابطه اسرائیل با امارات و بحرین، با میانجیگری آن‌ها صورت گرفته، این موضوع می‌تواند برگ برنده‌ای در پرونده سیاست خارجی ترامپ هم به‌حساب بیاید. ازآنجایی‌که کارنامه ترامپ در حوزه سیاست خارجی ضعیف بود و نتوانسته بود با ایران، کره شمالی، ونزوئلا، چین و... کنار بیاید، اکنون در تلاش است این نقص را جبران کند. حالا معادله رقابت بین ترامپ و بایدن با این اتفاقات ممکن است تغییر کند و ازاین‌جهت نیز این موضوع برای ایران اهمیت دارد.»

نقض حقوق‌بشر
نورا عریقات، وکیل حقوق بشری آمریکایی-فلسطینی و موسس مرکز مطالعات سیاسی عرب در شهر واشنگتن دی‌سی در یادداشتی که برای شبکه ان‌بی‌سی آمریکا نوشته، برقراری روابط سیاسی میان اسرائیل و امارات و بحرین که دونالد ترامپ «پیمان تاریخی صلح» در خاورمیانه خوانده را در خدمت اقتدارگرایی و سرکوب معترضان در بحرین دانسته و نوشته است: «هرچند ترامپ ممکن است در آستانه انتخابات بخواهد چند پوئنی تحت عنوان رهبر صلح‌آور برای خودش منظور کند اما در حقیقت این توافق چیزی نیست مگر تقویت ارکان تسلیحاتی، اقتصادی و دیپلماتیک حکومتی که سرکوب‌گر جنبش‌ دموکراسی‌خواه و جویای آزادی بحرین است... امارات در سایه برقراری روابط با اسرائیل اکنون قرار است از آمریکا تسلیحات پیشرفته نظامی چون پهپاد و جنگنده فوق پیشرفته اف ۳۵ خریداری کند و بحرین هم (همسو با ابوظبی) به دنبال تحکیم نیروی دفاع هوایی خود است. این دو کشور در حالی به دنبال جلب حمایت و همکاری نظامی با ارتش‌های برتر و قوی هستند که بهبود روابط دیپلماتیک آن‌ها (با آمریکا و اسرائیل) به آن‌ها نوعی مصونیت در برابر نقض گسترده حقوق بشر و نادیده گرفتن قوانین جنگی را اعطاء خواهد کرد. عفو بین‌الملل در حدفاصل ژوئن ۲۰۱۷ تا ژوئن ۲۰۱۸ دست‌کم ۱۶۹ مورد از احضار، بازجویی، تعقیب، زندانی‌کردن و ممنوع‌السفر کردن مخالفان دولت بحرین یا اعضای خانواده آن‌ها را ثبت کرده است (کشوری که اکثریت جمعیت آن شیعه است اما تحت حکمرانی سنی‌هاست). تنها دریکی از این موارد، در ماه مه ۲۰۱۷، مقام‌های دولت بحرین ابتسام السایق، فعال حقوق بشری در بحرین را بازداشت و شکنجه کردند و درحالی‌که چشمانش را بسته بودند او را مورد ضرب‌وجرح و آزار جنسی قراردادند. ضمن آن‌که با توجه به مشارکت بحرین در ائتلاف به سرکردگی عربستان در جنگ یمن، حکومت این کشور همچون ریاض مسئول کشتار غیرنظامیان و فاجعه انسانی در این کشور است که در گزارش‌های متعدد سازمان ملل متحد به آن اشاره‌شده است. همچنین اسرائیل که مدعی برخورداری از بهترین نظام دموکراتیک در منطقه است به علت نادیده گرفتن مسائل حقوق بشری در بحرین متهم است و برقراری رابطه میان اسرائیل و بحرین، چراغ سبز بنیامین نتانیاهو برای ادامه سرکوب اعتراضات مردم بحرین است.»