کد خبر : 82649 تاریخ : ۱۳۹۹/۶/۲۳ - 00:03
تحلیل و تفسیر حادثه ۱۱سپتامبر پس از نوزده سال استفاده‌ آمریکا از قدرت در قالب دکترین مبارزه با تروریسم اشاره: نوزده سال پیش در روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ (مصادف با ۲۰ شهریور ۱۳۸۰)، سلسله‌ای از حملات انتحاری توسط گروه تروریستی القاعده به رهبری اسامه بن‌لادن در خاک ایالات‌متحده انجام شد. طی این حملات که بزرگ‌ترین عملیات تروریستی تاریخ آمریکا محسوب می‌شود، عناصر القاعده با هواپیما به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک حمله کردند و با منهدم کردن ۲۹۷۴ نفر را کشتند. این حادثه پیامدهای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی برای جامعه جهانی به دنبال داشت و مقدمه اتفاقاتی شد که هنوز تبعات آن ادامه دارد. ضمن آن‌که پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا، دوره جدیدی از ترس به وجود آمد و سوءاستفاده ایالات‌متحده از قدرت علیه میلیون‌ها تن در سراسر جهان دچار چرخش عظیمی شد. پس‌ازآنکه قوی‌ترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان، دکترین مبارزه با تروریسم را طراحی کرد و در قالب آن نخست به افغانستان و سپس به عراق حمله کرد و طالبان را تارومار کرد و صدام را از اریکه قدرت به پایین کشید؛ مردم آمریکا بیش‌ازپیش حس امنیت را از دست دادند و دچار ترس شدند. خبرگزاری آناتولی ترکیه در گزارشی به پنج سوءاستفاده دولت آمریکا از قدرت از زمان حملات ۱۱ سپتامبر و اینکه چگونه آن‌ها جامعه آمریکا و در کل، نظم جهانی را تغییر شکل دادند، پرداخته که در ادامه می‌خوانید.

ستاره صبح-

همان‌طور که در رساله کلاسیک قرن هفدهم توماس هابز در مورد دولت تحت عنوان «لویاتان» پیشنهادشده است، مردم آمریکا جمهوری خود را به یک کشور واحد قدرتمند باقدرت مطلق تبدیل کردند که جنگ به راه می‌انداخت، شکنجه می‌کرد و این‌ها به نام امنیت عمومی صورت می‌گرفت.

جنگ‌های خاورمیانه
پس از جنگ در افغانستان علیه طالبان و القاعده، درست پس از حملات یازده سپتامبر، آمریکا به عراق حمله کرد، کشوری که هرگز به آمریکا حمله نکرده بود و هیچ نقشی در حملات سال ۲۰۰۱ نداشت. هدف نظامی اعلام‌شده، رد هرگونه پناهگاه امن برای گروه‌های تروریستی یا «سلاح‌های کشتارجمعی» اما هدف اقتصادی آن کنترل منابع طبیعی این کشور نفت‌خیز بود. ازقضا، انقلاب نفت و گاز شل در ایالات‌متحده که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد، منجر شد تا ایالات‌متحده در اواخر سال ۲۰۱۸ به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت خام جهان تبدیل شود. درحالی‌که تا به امروز ایالات‌متحده هنوز هزاران سرباز در عراق دارد، حضورش در آنجا قیام‌های محلی گسترده‌ای را علیه حضور ایالات‌متحده رقم زد و درگیری‌های بی‌وقفه‌ای در سراسر خاورمیانه به وجود آورد که نه‌تنها منطقه را ایمن‌تر نکرد، بلکه دقیقاً برعکس. برآورد شمار تلفات در جنگ عراق، هم نظامی و هم غیرنظامی، از ۱۵۰ هزار تن تا بیش از یک‌میلیون تن است اما یک امر قطعی است و آن آوارگی اجباری میلیون‌ها تن و بازداشت و شکنجه هزاران تن به شکلی غیرقانونی است.

شکنجه در زندان‌ها
ربایش غیرقانونی و بازداشت و شکنجه مردم به دست دولت آمریکا، چه شهروندان آمریکایی و چه خارجی‌ها، به امری عادی پس از ۱۱ سپتامبر، آن‌هم به بهانه امنیت ملی تبدیل شد. اردوگاه بازداشت گوانتانامو در یک پایگاه دریایی واقع در کوبا، با شکنجه، چاله‌ای تاریک که افراد را برای مدت نامشخصی بازداشت می‌کردند، آن‌هم اغلب در شرایط نامناسب و بدون هیچ‌گونه اتهام و محاکمه‌ای مترادف شد. تخلفات دولت آمریکا در این اردوگاه موردانتقاد شدید عفو بین‌الملل قرار گرفت و همچنین مخالف کنوانسیون ژنو و نقض متمم‌های ۵ و ۱۴ قانون اساسی آمریکا بود. زندان ابوغریب در عراق تأسیسات معروف دیگری بود که در آن ارتش آمریکا و پرسنل سیا مرتکب مجموعه‌ای از موارد نقض حقوق بشر علیه زندانیان ازجمله آزار جسمی، شکنجه، تجاوز و قتل شدند. تصاویر وحشتناک منتشرشده توسط رسانه‌ها در آوریل ۲۰۰۴ منجر به محکومیت گسترده‌ای در ایالات‌متحده و سراسر جهان شد؛ اما، جورج بوش رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، به طرز غیرقابل‌تصوری ادعا کرد که این سوءرفتارها حوادث معدودی بوده که به‌طور سیستماتیک انجام‌نشده است. گمان می‌رود تا به همین امروز دولت ایالات‌متحده اردوگاه‌های بازداشت و زندان‌های بسیاری در سراسر جهان و همچنین در آب‌های بین‌المللی برای دور زدن قوانین بین‌المللی و حتی هواپیماهای بازداشت با استفاده از حریم هوایی دارد.

بازداشت، شنود و جاسوسی
بسیاری از آژانس‌های دولتی ایالات‌متحده، مانند وزارت دفاع، اف‌بی‌آی و امنیت داخلی، در دوره پس از ۱۱ سپتامبر و با پیوستن سیا به جاسوسی علیه مردم در آمریکا و سراسر جهان افزوده‌اند. گرچه نقش سیا جمع‌آوری اطلاعات از کشورهای خارجی است، اما اقدامات غیرمجاز بی‌شماری را در خاک آمریکا بر روی شهروندان آمریکایی برای جمع‌آوری اطلاعات انجام داده است. هفته‌ها پس از حملات ۱۱ سپتامبر، آژانس‌های دولتی ایالات‌متحده بدون هیچ‌گونه اتهام رسمی یا محاکمه‌ای، هزاران مسلمان در آمریکا را به‌طور غیرقانونی دستگیر و مورد بازجویی قراردادند، درحالی‌که شهادت آن‌ها هرگز تضمین نشد. آژانس امنیت ملی (NSA)، بخشی از وزارت دفاع و بزرگ‌ترین آژانس اطلاعاتی آمریکا، اقدام به شنود غیرمجاز و غیرقانونی علیه مردم آمریکا و ارتباطات شرکت‌ها از طریق تلفن کرد. پس از شنود تلفنی، کنترل فضای مجازی صورت گرفت. از سال ۲۰۰۱، استفاده از اینترنت و رسانه‌های اجتماعی به‌طور چشمگیری در سراسر جهان رشد کرده است که نه‌تنها به معنای داده‌های بیشتر بلکه به معنای سطح بسیار بالاتری از جاسوسی است. جمع‌آوری، استخراج، ردیابی، ذخیره‌سازی و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به سنگ بنای قدرت اطلاعاتی ایالات‌متحده تبدیل شده‌اند، چیزی که نه‌تنها حریم خصوصی آمریکایی‌ها بلکه هر شخصی را در هر جای دنیا تهدید می‌کند. گمان می‌رود ذخیره اطلاعاتی اف‌بی‌آی به حدود ۶۰۰ میلیون پیشینه افزایش‌یافته است، تقریباً دو برابر جمعیت ۳۳۱ میلیونی آمریکا.   درحالی‌که فناوری‌های جدید ارتباط و دسترسی بیشتری برای مردم فراهم می‌کند، آن‌ها همچنین به دولت در ثبت اطلاعات اجتماعی، نظارت، درک عادات و رفتار و مکان‌یابی سریع و آسان هر شخصی در جهان کمک می‌کنند.

سانسور و پنهان‌کاری
 چهارمین مورد در این فهرست سانسور است که دولت ایالات‌متحده با استفاده از آن، صداهای منتقد در رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و جامعه ایالات‌متحده را سرکوب کرد. درحالی‌که واشنگتن سعی در پیگرد برخی از روزنامه‌نگاران منتقد جنگ در افغانستان و عراق را داشت، روشنفکران دانشگاهی رشد سوءاستفاده این دولت و از بین رفتن آزادی‌های مدنی را مورد سؤال قراردادند. «قانون میهن‌پرستی» که چند هفته پس از حملات یازده سپتامبر در تاریخ ۲۶ اکتبر با امضای بوش به قانون تبدیل شد، به اف‌بی‌آی اجازه داد تا صدها هزار آمریکایی را بدون اینکه رسماً آن‌ها را مطلع کند، تحت نظارت قرار دهد و البته، تقریباً هیچ‌کدام از آن‌ها هیچ‌گونه ارتباطی با تروریسم نداشتند. درحالی‌که این قانون توانایی‌های مقام‌های اجرای قانون در ایالات‌متحده در نظارت بر افراد داخلی را گسترش داده، مجازات جنایات تروریستی را هم افزایش داده است. دولت بوش همچنین از وجود شفافیت کمتر اطمینان حاصل کرد و موضع محرمانه‌تری را در مورد حجم و ماهیت عملیات‌های نهادهای دولتی با مردم و جهان اتخاذ کرد. بسیاری از اسناد با عنوان «حساس» یا «محرمانه» به‌عنوان بخشی از امنیت ملی تغییر نام یافتند، درحالی‌که «قانون آزادی اطلاعات» تضعیف شد.

اخراج‌های مهاجران
وزارت امنیت داخلی آمریکا که در سال ۲۰۰۲ به دست دولت بوش ایجاد شد، ۲۲ سازمان دولتی ایالات‌متحده را ادغام کرد. از آن زمان نقش، اندازه و قدرت این آژانس جدید به‌طور گسترده‌ای توسعه‌یافته است. کشوری که روزگاری به‌عنوان «پناهگاه مهاجران» شناخته می‌شد و روی مجسمه آزادی آن آمده است که «به من بدهید وامانده‌های خود را، مسکینان خود را، توده‌های درهم کزکرده‌ی خود را که آرزوی تنفس در آزادی رادارند» از زمان ۱۱ سپتامبر آمار اخراج‌های خود را نجومی کرده است. در طول سال‌های ۱۸۹۲ تا ۱۹۹۷، ایالات‌متحده بیش از ۲ میلیون تن را اخراج کرد، اما در زمان بوش، این تعداد تنها ظرف مدت هشت سال به دست آمد؛ این در حالی است که ریاست جمهوری باراک اوباما که وعده دوری شدید از سیاست‌های بوش را می‌داد، بیش از ۳ میلیون تن را در مدت حضورش در رأس قدرت اخراج کرد. براساس گزارش موسسه سیاست مهاجران، مستقر در واشنگتن، از ۱۹۹۰ حذف مهاجران از آمریکا از ۳۰ هزار تن به حدود ۴۰۰ هزار تن در سال افزایش یافت. با توجه به ادامه کار دولت ترامپ در اختصاص دلارهای مالیات‌دهندگان آمریکایی برای ساخت دیواری در امتداد مرز آمریکا-مکزیک و اتخاذ موضعی سخت‌تر علیه چین و دیگر دانشجویان خارجی در آمریکا، انتظار می‌رود این آمار بازهم بالاتر رود.