کد خبر : 82645 تاریخ : 1399/6/22 - 23:53
ستاره صبح در گفت‌وگو با دو تحلیلگر روابط بین‌الملل بررسی کرد پشت صحنه برقراری روابط بحرین و امـارات با اسرائیل اشاره: کشور بحرین که از سال ۱۷۶۵ تاکنون توسط خاندان «آل‌خلیفه» اداره می‌شود و تا نیم قرن پیش استان چهاردهم ایران بود، 49 سال پس از جدا شدن از خاک ایران، تبدیل به چهارمین کشور عربی پس از مصر، اردن و امارات متحده عربی شد که با اسرائیل روابط رسمی و دیپلماتیک برقرار می‌کند. این خبر را دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا جمعه‌شب در توییتر خود اعلام کرد و پیمان صلح میان اسرائیل و بحرین را یک توافق «تاریخی» نامید. در بیانیه مشترک بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل؛ ملک حمد بن‌عیسی بن‌سلمان آل‌خلیفه، پادشاه بحرین و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا آمده است: «این تحولی تاریخی برای پیشبرد صلح در خاورمیانه است که ثبات، امنیت و بهروزی در منطقه را افزایش خواهد داد.» وزارت امور خارجه ایران، در بیانیه‌ای ضمن محکومیت شدید عادی‌سازی روابط بحرین با اسرائیل، آن را اقدامی «ننگین و خفت‌بار» از سوی بحرین توصیف کرده و گفته بحرین ازاین‌پس «شریک جنایات» اسرائیل خواهد بود. رهبر انقلاب هم هفته گذشته در دیدار مجازی با اجلاس مدیران آموزش‌وپرورش، توافق اخیر امارات متحده عربی و اسرائیل در عادی‌سازی روابط را یک «خیانت» توصیف کردند. گروه‌های مختلف فلسطینی ازجمله «تشکیلات خودگردان فلسطین»، «جنبش اسلامی حماس» و «گروه جهاد اسلامی» این اقدام پادشاهی بحرین را «خیانت» توصیف کرده‌اند. مصر از این توافق استقبال کرده اما ترکیه به‌شدت آن را محکوم کرده است. عربستان سعودی هم که هفته گذشته، پیش‌شرط توافق با اسرائیل را تشکیل کشور مستقل فلسطینی تعیین کرده بود، هنوز درباره توافق بحرین و اسرائیل واکنشی نشان نداده است. به نظر می‌رسد آرایش سیاسی خاورمیانه در حال تغییر است و ممکن است برخی کشورهای عربی دیگر نیز به آنچه امارات و بحرین انجام دادند، تن در دهند. این فراند می‌تواند در کوتاه‌مدت و بلندمدت شرایط را در منطقه تغییر دهد. مثلث آمریکا، اسرائیل و عربستان به صورت پیدا و پنهان به دنبال ایجاد یک ائتلاف عبری-عربی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند و تشکیل دولت مستقل فلسطینی و بازگشت اسرائیل به پشت مرزهای 1967 را نیز به حاشیه رانده‌اند که موضوعاتی به زیان آوارگان است. در این ارتباط ستاره صبح در گفت‌وگو با فریدون مجلسی و قاسم محبعلی، دو تحلیلگر روابط بین‌الملل، پیامدهای برقراری روابط رسمی میان اسرائیل و بحرین را بررسی کرده که در ادامه می‌خوانید.

ستاره صبح-

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در توییتر خود از توافق "تاریخی" اسرائیل و بحرین و "پیمان صلح" میان دو کشور خبر داده است. ترامپ گفته که بحرین دومین کشور عربی است که در یک ماه گذشته با اسرائیل پیمان دوستی می‌بندد. ماه گذشته امارات متحده عربی با عادی‌سازی روابط خود با اسراییل موافقت کرد. از همان زمان زمزمه‌هایی درباره احتمال پیوستن بحرین به این حرکت مطرح‌شده بود. در بیانیه مشترک آمریکا، اسرائیل و بحرین آمده است که سران این سه کشور باهم صحبت کرده و توافق کردند که پادشاهی بحرین و اسرائیل روابط دیپلماتیک خود را به‌طور کامل آغاز کنند. رئیس‌جمهوری آمریکا در حساب توییتری‌اش نسخه‌ای از بیانیه مشترک میان سه رهبر -بنیامین نتانیاهو، ملک حمد بن عیسی بن سلمان آل خلیفه و دونالد ترامپ- را منتشر کرده است. در این بیانیه آمده: «این تحولی تاریخی برای پیشبرد صلح در خاورمیانه است که ثبات امنیت و بهروزی در منطقه را افزایش خواهد داد». خبر توافق اسرائیل و امارات متحده عربی را هم دونالد ترامپ اعلام کرده بود. امارات متحده عربی هم از این توافق تازه استقبال کرده و وزارت خارجه آن را موفقیتی تاریخی خوانده که در ثبات و بهروزی منطقه نقشی بزرگ خواهد داشت. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل این اتفاق را آغاز دوران تازه صلح در منطقه خوانده و مصر هم از آن استقبال کرده است اما یکی از مقام‌های فلسطینی این روز را روزی سیاه در تاریخ مردمش خوانده است. در عین حال مجلس شورا و پارلمان بحرین پس از اعلام دستیابی به توافقی «کامل» برای عادی‌سازی روابط میان منامه و تل‌آویو، بیانیه مشترکی را منتشر کرده و در آن از دولت این کشور خواستند هنگام اتخاذ هرگونه تصمیمی در آینده در این زمینه (عادی‌سازی) با دستگاه قانون‌گذاری بحرین مشورت کند.

اعراب و اسرائیل
وزارت خارجه تشکیلات فلسطینی سفیر خود را از بحرین فراخوانده و در بیانیه‌ای به نقل از رهبری فلسطینی از ضربه جدی که این کار به حقوق غیرقابل‌انکار فلسطینیان می‌زند سخن گفته است. فلسطینیان سال‌هاست که روی موضع یکپارچه کشورهای عرب در قبال خروج اسراییل از مناطق اشغالی و پذیرش کشور مستقل فلسطینی‌ حساب کرده‌اند. از زمان اعلام استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸، فقط چهار کشور عرب اسرائیل را به رسمیت شناخته‌اند؛ مصر در سال ۱۹۷۹، اردن در سال ۱۹۹۴، و امارات متحده عربی و بحرین هم به فاصله یک ماه در سال ۲۰۲۰ با اسرائیل توافق امضا کردند. اما امارات متحده عربی و بحرین اولین و دومین کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هستند که روابط خود را با اسرائیل آغاز می‎کنند. اسرائیل تا یک ماه پیش با هیچ‌کدام از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس روابط رسمی نداشت، اما روابط تجاری میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی این منطقه در جریان بود، بااین‌حال به دلیل حمایت این کشورها از فلسطینیان، رابطه دیپلماتیک برقرار نشده است. برخی کشورهای عرب ازجمله عربستان، از برقراری رابطه با اسرائیل سر باز زده‌اند و می‌گویند اول باید بحران فلسطین حل شود. لازم به یادآوری است که پس از سال‌ها تماس در پشت صحنه، سلمان بن‌حمد آل‌خلیفه، ولیعهد بحرین گفت‌وگوهای رسمی دیپلماتیک را با مقامات اسرائیلی در جریان اجلاس‌های مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳ آغاز کرد. در سال 2009 هم شیمون پرز، رئیس وقت اسرائیل و پادشاه بحرین در حاشیه کنفرانس سازمان ملل در نیویورک دیدار کردند.

نظر قاسم محبعلی
قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه در گفت‌وگو با ستاره صبح گفت: «برقراری روابط رسمی و دیپلماتیک میان اسرائیل با کشورهای امارات متحده عربی و بحرین خبرساز شده و مقامات ایرانی نسبت به این موضوع هشدار داده‌اند. البته برقراری رابطه دیپلماتیک میان همسایگان ایران با اسرائیل موضوع تازه‌ای نیست و امری مسبوق به سابقه است. پیش‌ازاین کشورهایی نظیر ترکیه، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و روسیه روابط دیپلماتیک، دوستانه و بعضاً نزدیک با اسرائیل داشته و دارند و حتی همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی با یکدیگر دارند. نکته تازه آن است که دو کشور عرب در همسایگی ایران دست به چنین اقدامی زده‌اند، درحالی‌که پیش‌ازاین کشورهایی نظیر مصر، اردن و مراکش روابط دیپلماتیک با اسرائیل داشته‌اند. البته کشورهای عرب منطقه مثل امارات، بحرین، قطر، عمان و... پیش‌ازاین روابط غیررسمی با اسرائیل داشتند و حتی نخست‌وزیر اسرائیل یک‌بار به عمان سفر کرد. اکنون تفاوت امارات و بحرین با دیگر کشورهای عرب منطقه این است که این روابط را رسمی کرده‌اند. اماراتی‌ها و بحرینی‌ها مدعی‌اند که موضوع برقراری رابطه با اسرائیل، تصمیمی علیه ایران نیست؛ بااین‌حال پیام این موضوع در ایران این‌گونه دریافت می‌شود که برقراری رابطه امارات و بحرین با اسرائیل در چارچوب استراتژی آمریکاست که قصد دارد ائتلافی بین اعراب و اسرائیل علیه ایران ایجاد کند و ایران را به‌جای اسرائیل، تبدیل به تهدید اول خاورمیانه علیه اعراب کند. ازآنجایی‌که در این سال‌ها روابط ایران با کشورهای عرب منطقه، به‌خصوص عربستان، روابط نزدیک و دوستانه‌ای نبوده، برداشت چنین پیامی نیز نمی‌تواند دور از ذهن باشد. درعین‌حال موضع‌گیری‌های تند مسئولان ایرانی علیه این موضوع می‌تواند بر اجماع اعراب اثر مستقیم داشته باشد. از طرفی قبلاً کشورهایی مثل ترکیه و روسیه روابط گسترده‌تری با اسرائیل داشته‌اند و این موضوع تأثیری بر روابط ایران با ترکیه یا روسیه نداشته است و حتی ایران روسیه را شریک استراتژیک و راهبردی خود می‌داند. بنابراین ادامه روابط تجاری با امارات متحده عربی بستگی به نیازهای ایران دارد و طبیعتاً بهتر است طرفین بر اساس منافع خود به این روابط ادامه دهند. به هر ترتیب پیدا کردن جایگزین برای امارات درزمینه تجارت برای ایران به‌سادگی میسر نیست و پیش‌ازاین قطر و عمان که روابط نزدیک‌تری با ایران داشتند، نتوانستند جای دوبی را در تجارت با ایران بگیرند. همچنین درصورتی‌که مناسبات ایران و امارات یا بحرین تیره‌تر شود و به سمت خصومت نظامی برود، امارات و بحرین که کشورهای کوچکی هستند برای حفظ امنیت خود به سمت آمریکا و اسرائیل خواهند رفت و هم‌پیمان نظامی با آنان خواهند شد. بنابراین همه‌چیز به نوع برخورد ایران با امارات و بحرین بستگی دارد. نباید از خاطر برد که آمریکایی‌ها علاقه‌مند هستند که رابطه ایران با کشورهای عربی تیره‌تر شود و اسرائیل از این فرصت به نفع خود بهره‌برداری کنند.»

نظر فریدون مجلسی
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با ستاره صبح گفت: «برقراری روابط میان اسرائیل با امارات و بحرین مسئله جدیدی نبوده و روابط بالقوه‌ای که از چند سال پیش آغازشده و همه از آن مطلع بودند، فقط شکل رسمی گرفته است. درواقع در عربستان که مهم‌ترین کشور عربی به شمار می‌رود و جایگاه تاریخی مصر را گرفته است، از زمان ملک عبدالله این موضوع کلید خورد. ملک عبدالله به‌جای جنگ که شش دهه ادامه داشت و صدمات زیادی به منطقه وارد کرد، تصمیم گرفت روابط را بر مبنای حقوق بین‌الملل و قطعنامه‌های شورای امنیت سامان دهد و به‌جای جنگ، از طریق حقوق بین‌الملل و دیپلماسی مسائل خود را با اسرائیل حل‌وفصل کند. قطعنامه 242 که استقلال فلسطین به پایتختی قدس و بازگشت اسرائیل به خطوط مرزی قبل از جنگ 1967 را الزام‌آور می‌کند، در این سال‌ها خواسته آن‌ها بوده و مجبورند در ادامه در قالب همان قطعنامه گام بردارند. البته می‌توان گفت دوستی کشورهای عربی (به‌خصوص عربستان) با اسرائیل به زمان مذاکرات ایران در برابر قدرت‌های جهانی بر سر برجام بازمی‌گردد که بسیار در برابر آن مقاومت علنی می‌کردند. بااین‌حال می‌توان گفت رابطه رسمی میان اسرائیل و امارات و سپس بحرین زودتر از سایر کشورهای عربی علنی شده است. با توجه به آنچه در سال‌های اخیر میان کشورهای عربی و اسرائیل گذشته، می‌توان انتظار داشت که به‌زودی سایر کشورهای عربی نیز روابط دوستانه خود با اسرائیل را آغاز خواهند کرد. احتمالاً عمان، قطر و عربستان هم از این توافق استقبال خواهند کرد. اگر چنین اتفاقی بیفتد و کشورهای عربی از توافق اسرائیل با امارات و بحرین حمایت کنند، اسرائیل در برابر دو مسئله قرار خواهد گرفت؛ یکی ایران که موجودیت اسرائیل را نمی‌پذیرد، یکی کشورهای عربی که پس از به رسمیت شناختن، به‌هرحال مجبورند حمایت از فلسطینی‌ها را در قالب جدیدی ادامه دهند. به‌هرحال مسئله پیچیده‌ای است و بسیاری از این کشورهای عربی در درون گروه‌ها و نیروهای متعصبی دارند که روابط با اسرائیل را به‌سادگی نمی‌پذیرند و علیه آن موضع خواهند گرفت. به هر ترتیب بسیاری از کسانی که در طول این سال‌ها در این کشورها به دنیا آمده‌اند، از ابتدا در موضع مخالفت با اسرائیل قرار داشته‌اند و اکنون ممکن نیست به‌سادگی چنین موضوعی را بپذیرند. هرچند به رسمیت شناختن اسرائیل در کشورهای عربی امری مسبوق به سابقه است و کشورهایی نظیر اردن، مصر و سودان نیز قبلاً دست به چنین اقدامی زده‌اند.»