ستاره صبح-
ایران هدف استراتژیک ایالاتمتحده است «مهدی مطهر نیا» تحلیلگر مسائل آمریکا درباره شرایط پیش روی ایران و آمریکا، اظهار داشت: از منظر تحلیل آیندهاندیشان باید بگویم که ایالاتمتحده آمریکا بر اساس سنت اقدام عملی خود علیه کشورهای دیگر در حال انجام اقداماتی است که نشاندهنده اهمیت پرونده ایران برای آینده حرکت این کشور در منطقه و نظام بینالملل است. ایران اکنون هدف استراتژیک ایالاتمتحده است و آمریکا در مرحله نخست در حال بستن تمام راههای حرکت ایران در نظم منطقهای و نظام بینالملل در ابعاد گوناگون ممکن است.
ایجاد فضای فشار علیه تهران این استاد آیندهپژوهی سیاسی گفت: آمریکا اقتصاد ایران را تحت تحریمهای حداکثری قرار داده است، تلاش میکند که کوششهای ایران در منطقه را محدود کند و هر آنچه که ایران در حال انجام آن است را در یک محدودیت استراتژیک قرار دهد و تلاش خود را در زمینه حمایت از اسرائیل در جهت شکلدهی به محاصره منطقه به انجام رسانده است. در گام تکمیلی معاهده صلح میان اسرائیل و اعراب را با مرکز ثقل امارات متحده عربی فراهم ساخته و در پی ایجاد فضای فشار بیشتر علیه تهران در مسیر فشار حداکثری در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ است. از سوی دیگر آژانس بینالمللی انرژی هستهای توانسته اجازه بازدید از مکانهای دیگری خارج ازآنچه که قبلاً توافق شده را از ایران بگیرد. اگرچه ایالاتمتحده نتوانست در شورای امنیت سازمان ملل متحد با رای مثبت مورد درخواست خود عملیات یا مکانیزم ماشه را فعال کند اما با جهتگیری فردی خود در پی اجرایی کردن آن است. دلار ۲۵ هزارتومانی در تهران وی افزود: همانگونه که قبل از خروج آمریکا از برجام گفته میشد آمریکا تنها میتواند تحریمهایی که یکطرفه علیه ایران وضع کرده است را عملی کند، اما اکنون اثر آن بر دلار ۲۵ هزارتومانی در تهران خود را بهخوبی نمایش میدهد، لذا واقعیتهای موجود نشان از آن دارد که از سال ۲۰۱۸ به اینسو که آمریکا از برجام خارجشده است ایران هدف استراتژیک آمریکا است.
سه چالش جدی ایران مطهر نیا درباره عادیسازی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل برای فشار بیشتر بر ایران بابیان اینکه ایران در سه لایه با چالش جدی روبرو است، اظهار داشت: در لایه داخلی دچار بیاعتمادی ملت از دولت شده است و نظام باید در برابر ناهمگونی بنیادین در مسیر مثبت و بازگشایی فضای حرکت همه جناحهای موجود در جامعه ملی، برای ایجاد یک وحدت و اتحاد درونی بازتر عمل کند. در بعد منطقهای، زمانی که «ملک عبدالله اردنی» از «هلال شیعی» سخن گفت بارها بیان کردیم که این مطلب در چارچوب تئوری جنگهای نامتعادل و برای بزرگنمایی دولت ایران و تبدیل ایران به تهدیدی برای نظم منطقهای و اتحاد غیر شیعی در مرحله علیه ایران است؛ اما ایران و قرائت حاکم بر ایران از این گزاره، بهعنوان یک پیروزی بهره برد و تلاش کرد تا در منطقه بدون توجه به فرودها و پیامدهای چنین رویکردی زمینههای نفوذ بیشتر در منطقه را با تکیهبر نفت فراهم کند. بدین ترتیب موجب نوعی مشکلات منطقهای شد. از طرف دیگر در ابعاد منطقهای فرصت درخشان اوباما در جهت حلوفصل همه مسائل ایران ازدسترفته است. اوباما حاضر بود در پرونده هستهای میان تهران و واشنگتن به گفتوگو بنشیند و به حلوفصل همه مسائل دست یازد، اما با توجه به موضع صریحی که دستگاه سیاست خارجه ایران در این زمینه داشت، به این مهم دست نیافت. اکنونکه ایالاتمتحده آمریکا از برجام خارجشده است و بالغبر دو سال از این خروج میگذرد ایران نتوانسته حتی گامهای ۶۰ روزه خود برای خروج از برجام را امتداد بخشد، اما از سویی همین برجام اکنون موجب شده است تا حدودی تهران بتواند به ایجاد شکاف میان اتحادیه اروپا و آمریکا در ارتباط با فعال کردن مکانیزم ماشه نائل آید. چالشهای اقتصاد، فرهنگ، تکنولوژی و فناوری، سیاست و ... اکنون با چالش روبرو هستند و این نیازمند یک تحول بزرگ در حوزه سیاست ورزی در ایران است.