کد خبر : 760250 تاریخ : 1404/6/29 - 01:36
دیپلماسی ابزار عبور از تحریم و جنگ کاوه رحمانی: تاریخ روابط بین‌الملل مملو از اختلافات عمیق و به ظاهر غیرقابل حلی بود که در نهایت با اراده سیاسی، دیپلماسی هوشمند و گاه تغییر شرایط جهانی، به صلح و همکاری تبدیل شده‌اند.

بررسی این موارد می‌تواند چراغ راهی برای خروج از بن‌بست‌های کنونی مانند مناقشه بین ایران و آمریکا باشد. نمونه‌های موفق گذشته نشان می‌دهند که حتی عمیق‌ترین شکاف‌ها می‌توانند پرشوند.

جنگ سرد
پایان جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی مثال بارزی است. نزدیک به نیم قرن، این دو ابرقدرت درگیر یک رقابت ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی تمام‌عیار بودند که جهان را بارها تا آستانه جنگ هسته‌ای پیش برد. این درگیری ریشه در اختلافات بنیادین در نظام‌های سیاسی و اقتصادی داشت. با روی کار آمدن رهبران جدیدی مانند میخائیل گورباچف در شوروی و رویکرد دیپلماتیک رونالد ریگان و بوش در آمریکا فضای تنش‌زدایی ایجاد شد. مذاکرات خلع سلاح و مهم‌تر از همه تمایل طرفین برای کاهش هزینه‌های رقابت نظامی، منجر به فروپاشی بلوک شرق و پایان جنگ سرد بدون درگیری مستقیم شد. این روند ثابت کرد که گفت‌وگو حتی بین دشمنان دیرینه، با وجود اختلافات گسترده، ممکن و ضروری است.

تنش‌زدایی مرزی
روابط چین و هند پس از جنگ مرزی سال ۱۹۶۲ برای دهه‌ها بسیار تیره بود. اختلافات ارضی حل‌نشده منجر به درگیری‌های پراکنده و بی‌اعتمادی عمیق شده بود. با این حال، از دهه ۱۹۸۰ به بعد، دو طرف به تدریج روند آهسته اما پیوسته‌ای از دیپلماسی و گفت‌وگو را آغاز کردند.

توافقنامه الجزایر
ایران و عراق یکی از بحرانی‌ترین روابط را در منطقه داشتند. اختلافات مرزی بر سر اروندرود و ادعاهای ارضی روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داده بود. سال ۱۹۷۵، دو کشور با میانجیگری الجزایر، توافقنامه الجزایر را امضا کردند. این پیمان اختلافات مرزی را حل کرد و روابط دو کشور را تا قبل از سقوط شاه ایران و حمله صدام به ایران در سال 1357 به حالت عادی بازگرداند. این مثال نشان می‌دهد که حتی در توافق بر سر اصول مشخص می‌تواند صلح را برقرار کند. هرچند این توافق پایدار نماند، اما اثبات کرد که راه‌حل دیپلماتیک برای مشکل وجود دارد.

عادی‌سازی روابط ایران و عربستان
توافق عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان سعودی که با میانجیگری چین رخ داد مثال تازه‌ای است. این دو کشور برای سال‌ها در منطقه، سوریه، عراق و لبنان درگیر بودند و روابط شان قطع بود. این دشمنی ریشه در رقابت هژمونی، مسائل مذهبی و امنیتی داشت. با این وجود تغییر در محاسبات راهبردی، دو طرف را به میز مذاکره کشاند. این توافق نشان داد که تغییر شرایط می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای یافتن راه‌حل باشد، حتی اگر اختلافات اساسی کاملاً از بین نروند.

درس از تاریخ
*اراده سیاسی رهبران شرط اولیه است. همان‌طور که گورباچف و ریگان تصمیم گرفتند.
*دیپلماسی گام به گام ضروری است. نمی‌توان از دشمنی کامل به دوستی کامل رسید؛ بلکه باید با توافق‌های کوچک شروع کرد (مانند تبادل زندانیان یا محدودیت‌های هسته‌ای).
*شناخت منافع متقابل حتی در دل اختلافات، کلید است. هم ایران و هم آمریکا از کاهش تنش‌ها در خلیج فارس، مبارزه با تروریسم و ثبات منطقه سود می‌برند.
*تغییر بستر منطقه‌ای و بین‌المللی می‌تواند فرصت‌های جدیدی ایجاد کند.
*توافق، سازش یا صلح بین ایران و آمریکا اگرچه دشوار به نظر می‌رسد، اما غیرممکن نیست. تاریخ به ما می‌گوید که دشمنی‌های عمیق‌تر نیز با عقلانیت، صبر و دیپلماسی حل شده‌اند.