از زمان پیدایش، طرفداران بیتکوین آن را «طلای دیجیتال» نامیدند که به دلیل عرضه محدود و ماهیت غیرمتمرکزش، میتواند سپری نفوذناپذیر در برابر کاهش قدرت خرید ارزهای فیات (پولهای رایج دولتی) باشد. اما آیا این ادعا در دنیای واقعی و با استناد به آمار و ارقام، صحتسنجی شده است؟ این مقاله به تحلیل آماری عملکرد بیتکوین به عنوان یک محافظ تورمی میپردازد و نشان میدهد که واقعیت، بسیار پیچیدهتر از یک شعار ساده است.
منطق پشت نظریه «بیتکوین به عنوان محافظ تورم» بر چند ستون اصلی استوار است. مهمترین و قدرتمندترین استدلال، کمیابی دیجیتال آن است. برخلاف ارزهای ملی که بانکهای مرکزی میتوانند بدون محدودیت نظری به چاپ آنها ادامه دهند، پروتکل بیتکوین به گونهای طراحی شده که تعداد کل واحدهای آن هرگز از ۲۱ میلیون فراتر نخواهد رفت. این عرضه ثابت و قابل پیشبینی، در تضاد کامل با سیاستهای پولی انبساطی دولتها قرار دارد که اغلب به تورم منجر میشود. طرفداران این نظریه معتقدند همانطور که کمیابی طلا به آن ارزش پایدار بخشیده، کمیابی بیتکوین نیز آن را در برابر فرسایش ارزش ناشی از تورم مصون میدارد.
دومین ستون، عدم تمرکز است. بیتکوین تحت کنترل هیچ دولت یا نهاد مالی واحدی نیست. این استقلال به آن معناست که ارزش آن مستقیماً تحت تأثیر تصمیمات سیاسی، بحرانهای اقتصادی یک کشور خاص یا سیاستهای نرخ بهره یک بانک مرکزی قرار نمیگیرد. در تئوری، این ویژگی باید به بیتکوین اجازه دهد تا در زمان بیثباتیهای اقتصادی و پولی، به عنوان یک لنگرگاه ثبات عمل کند. این روایت، به ویژه در سالهای پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و در میان افزایش بیاعتمادی به سیستمهای مالی سنتی، طرفداران بسیاری پیدا کرد.
با وجود جذابیت تئوریک این ایده، دادههای آماری سالهای اخیر، به ویژه در دوره اوجگیری تورم جهانی بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳، تصویر متفاوتی را ترسیم میکنند. اگر بیتکوین یک محافظ تورمی واقعی بود، انتظار میرفت که با افزایش شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در اقتصادهای بزرگ مانند ایالات متحده، قیمت آن نیز افزایش یابد یا حداقل ارزش خود را حفظ کند. اما شواهد چیز دیگری را نشان میدهند.
یکی از تکاندهندهترین نمونهها، عملکرد بیتکوین در سال ۲۰۲۲ بود. در حالی که تورم در ایالات متحده به بالاترین سطح خود در چهل سال اخیر رسید، قیمت بیتکوین نه تنها افزایش نیافت، بلکه سقوطی ۶۵ درصدی را تجربه کرد. این حرکت دقیقاً در جهت عکس چیزی بود که نظریه «سپر تورمی» پیشبینی میکرد. مطالعات آماری نیز این عدم همبستگی را تأیید میکنند. تحلیلها نشان میدهد که همبستگی بین قیمت بیتکوین و نرخ تورم در سالهای اخیر به طور قابل توجهی ضعیف و در برخی دورهها حتی منفی بوده است. به عبارت دیگر، دادهها نشان میدهند که تورم، عامل اصلی تعیینکننده قیمت بیتکوین نبوده است.
در مقابل، یک همبستگی آماری بسیار قویتر و معنادارتر کشف شده است که آن هم همبستگی بیتکوین با بازارهای سهام، به ویژه شاخص S&P 500 و نزدک است. دادهها به وضوح نشان میدهند که بیتکوین بیشتر شبیه به یک دارایی پرریسک (Risk-On Asset) عمل میکند تا یک پناهگاه امن (Safe Haven). زمانی که خوشبینی در بازارها حاکم است و سرمایهگذاران به سمت داراییهای پرریسک هجوم میآورند، قیمت بیتکوین نیز همراه با سهام شرکتهای فناوری افزایش مییابد. برعکس، زمانی که ترس و بلاتکلیفی بر بازارها سایه میافکند، بیتکوین نیز همراه با سهام سقوط میکند.
برای مثال، در سال ۲۰۲۲ که شاخص S&P 500 حدود ۱۹ درصد کاهش یافت، بیتکوین ۶۵ درصد سقوط کرد. در سال ۲۰۲۳ که S&P 500 با ۲۶ درصد رشد به کار خود پایان داد، بیتکوین با جهشی ۱۴۷ درصدی، عملکردی بسیار بهتر از بازار سهام داشت. این الگو نشان میدهد که بیتکوین نه به عنوان یک محافظ در برابر ریسکهای سیستماتیک، بلکه به عنوان یک «اهرم» بر روی احساسات کلی بازار عمل میکند؛ یعنی نوسانات بازار سهام را با شدتی چند برابر تکرار میکند. این رفتار، دقیقاً نقطه مقابل عملکردی است که از یک دارایی محافظ تورم انتظار میرود.
علاوه بر این، مقایسه با طلا نیز روایت «طلای دیجیتال» را به چالش میکشد. ضریب همبستگی بین بیتکوین و طلا در طول زمان بسیار ناپایدار بوده و اغلب نزدیک به صفر در نوسان بوده است. این بدان معناست که این دو دارایی اغلب مسیرهای قیمتی مستقلی را طی میکنند و بیتکوین نتوانسته است به عنوان یک جایگزین دیجیتال مستقیم برای طلا در سبد سرمایهگذاران عمل کند.
اگر تورم عامل اصلی حرکت بیتکوین نیست، پس چه چیزی قیمت آن را تعیین میکند؟ شواهد آماری به یک متهم اصلی اشاره دارند که آن هم سیاستهای پولی فدرال رزرو آمریکا و سایر بانکهای مرکزی بزرگ است. به نظر میرسد قیمت بیتکوین بیش از آنکه به نرخ تورم فعلی حساس باشد، به شرایط نقدینگی در بازارهای مالی و انتظارات از نرخ بهره آینده واکنش نشان میدهد.
در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، زمانی که بانکهای مرکزی در پاسخ به همهگیری کرونا، نرخ بهره را به صفر نزدیک کرده و با تزریق پول گسترده، سیل نقدینگی را به راه انداختند، بیتکوین به همراه سایر داراییهای پرریسک، رشدهای انفجاری را تجربه کرد. این پول ارزان و فراوان، به دنبال بازدهیهای بالا، به سمت بازارهای نوظهور مانند ارزهای دیجیتال سرازیر شد. اما از اواخر سال ۲۰۲۱، با جدی شدن خطر تورم، فدرال رزرو تغییر مسیر داد و یکی از سریعترین دورههای انقباض پولی و افزایش نرخ بهره در تاریخ را آغاز کرد. این اقدام، نقدینگی را از بازارها خشکاند و هزینه استقراض را افزایش داد که نتیجه مستقیم آن، سقوط شدید قیمت بیتکوین و سایر داراییهای پرریسک در سال ۲۰۲۲ بود. بنابراین، به نظر میرسد بیتکوین نه یک محافظ در برابر تورم، بلکه بیشتر یک «محافظ در برابر سیاستهای پولی انبساطی» است و به محض معکوس شدن این سیاستها، جذابیت آن نیز کاهش مییابد.
تحلیل فوق عمدتاً از منظر یک سرمایهگذار در یک اقتصاد توسعهیافته با ارزی نسبتاً باثبات (مانند دلار آمریکا یا یورو) انجام شده است. اما اگر لنز تحلیل را تغییر دهیم و به کشورهایی با تورمهای افسارگسیخته و بیثباتی پولی شدید مانند آرژانتین، ترکیه یا ایران نگاه کنیم، داستان کاملاً متفاوت میشود.
برای شهروندان این کشورها که شاهد تبخیر روزانه ارزش پول ملی خود هستند، مسئله اصلی، محافظت در برابر تورم دلاری نیست، بلکه فرار از نابودی کامل قدرت خرید پول داخلی است. در این زمینه، بیتکوین عملکردی درخشان داشته است. در حالی که قیمت بیتکوین بر حسب دلار آمریکا نوسانات شدیدی را تجربه میکند، قیمت آن بر حسب پزوی آرژانتین یا لیر ترکیه، روندی عمدتاً صعودی داشته و به رکوردهای تاریخی جدیدی دست یافته است. برای یک فرد آرژانتینی، خرید بیت کوین در چند سال گذشته، راهکاری بسیار مؤثرتر برای حفظ ثروت در مقایسه با نگهداری پزو بوده است.
در این اقتصادها، بیتکوین نه به عنوان یک دارایی سفتهبازی، بلکه به عنوان یک ابزار حیاتی برای حفظ ارزش و یک سیستم مالی جایگزین عمل میکند که خارج از کنترل دولتهای ناکارآمد قرار دارد. بنابراین، ادعای «سپر تورمی بودن» بیتکوین، بسته به اینکه «کدام تورم» مد نظر است، میتواند درست یا غلط باشد. بیتکوین در برابر تورم ۵ تا ۱۰ درصدی دلار عملکرد ضعیفی از خود نشان داده، اما در برابر تورمهای بالای ۵۰ درصد در ارزهای ملی، یک پناهگاه مؤثر بوده است.
تحلیل آماری نشان میدهد که برچسب سادهانگارانه «محافظ تورم» برای توصیف بیتکوین کافی نیست. دادههای مربوط به اقتصادهای توسعهیافته به وضوح نشان میدهد که بیتکوین در سالهای اخیر به عنوان یک دارایی پرریسک، با همبستگی بالا با بازارهای سهام و حساسیت شدید به سیاستهای پولی بانکهای مرکزی عمل کرده و نتوانسته است نقش یک سپر قابل اتکا در برابر تورم را ایفا کند. از این منظر، روایت «طلای دیجیتال» حداقل در شرایط کنونی، بیشتر یک آرزو بوده تا یک واقعیت آماری.
با این حال، این تمام ماجرا نیست. در گوشهای دیگر از جهان، در کشورهایی که با بحرانهای ارزی و تورمهای ویرانگر دست و پنجه نرم میکنند، بیتکوین نقشی کاملاً متفاوت و حیاتی ایفا کرده است. در آنجا، این دارایی دیجیتال به یک قایق نجات برای فرار از کشتی در حال غرق شدن پول ملی تبدیل شده است. در نهایت، بیتکوین داراییای چندوجهی است که عملکرد و ماهیت آن به شدت به زمینه اقتصادی و جغرافیایی بستگی دارد. پاسخ به این سؤال که «آیا بیتکوین در برابر تورم مصون است؟» یک «بله» یا «خیر» ساده نیست، بلکه یک «بستگی دارد» پیچیده است؛ بستگی به اینکه در کدام نقطه از جهان ایستادهاید و در برابر کدام نوع از بیثباتی مالی به دنبال پناهگاه میگردید.