ژاپن در این زمینه نمونهای بارز است. در این کشور، مقامها و مدیران در قبال کوچکترین خطا، حتی اگر خودشان مستقیم مقصر نباشند، مسئولیت اخلاقی را میپذیرند. این رفتار ریشه در سنت ساموراییها و فلسفه بوشیدو دارد؛ جایی که شرافت و آبرو بر همه چیز مقدم بود. امروز، استعفا یا عذرخواهی رسمی جایگزین آیینهای سختگیرانه آن دوران شده است، اما همچنان نشانهای از صداقت و شجاعت محسوب میشود. نمونههای عینی این فرهنگ کم نیست. پس از فاجعه نیروگاه هستهای فوکوشیما در سال ۲۰۱۱، مدیران شرکت تپکو بارها در برابر دوربینها سر فرود آوردند و عذرخواهی کردند و حتی استعفا دادند. یا در کره جنوبی، پس از غرق شدن کشتی «سِوول» در سال ۲۰۱۴، نه تنها مدیران شرکت کشتیرانی بلکه وزیر آموزش نیز عذرخواهی کرد و کناره گرفت. این نمونهها نشان میدهد که در شرق آسیا، عذرخواهی همراه با پذیرفتن مسئولیت واقعی است و پیام روشن دارد: «اعتماد مردم مهمتر از مقام است.» در حوزههای غیرسیاسی هم این سنت ادامه دارد. در ژاپن، اگر قطار تنها چند دقیقه تأخیر کند، مدیر ایستگاه بهطور رسمی از مسافران پوزش میطلبد و حتی گواهی عذرخواهی برای ارائه به کارفرما صادر میشود. در کره جنوبی، مدیران شرکتهای فناوری در صورت نقص خدمات یا افشای اطلاعات کاربران در برابر رسانهها رسماً عذرخواهی میکنند. این رفتارها نشان میدهد که مسئولیتپذیری در شرق آسیا یک ارزش فرهنگی است، نه نمایش مقطعی. اما در کشور ما، عذرخواهی مقامها اغلب فاقد بار عملی است و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و درحد کپی برداری از نمونه های خارجی مانده است. وقتی عذرخواهی همراه با اقدامی عملی و پذیرش واقعی مسئولیت باشد، میتواند اعتماد عمومی را بازسازی کند و بهجای یک حرکت نمادین، به نیرویی برای تغییر مثبت تبدیل شود.