محمد مصدق 26 خرداد 1261 در تهران متولد شد، مسئولیت های اجرایی داشت و چندبار نماینده در مجلس شورای ملی بود. او دانش آموخته علم حقوق بود و به زمانه خودش آگاه بود. مصدق از سنگر مجلس به پا خاست تا صنعت نفت ایران را که تا آن زمان در اختیار انگلیس بود با ملی کردن آن از چنگ انگلستان خارج کند. چون زور ایران به لحاظ نظامی به انگلیس نمیرسید مصدق وقتی نخستوزیر شد از حربه گفتوگو، مذاکره، مصالحه و بهره گیری از ظرفیت های بینالمللی مثل دیوان بینالمللی لاهه استفاده کرد و در آن جا با استدلال های حقوقی، نه توپ و تشر و مرگ بر این و آن، قضات دادگاه را قانع کرد تا به نفع ایران و علیه انگلستان رأی بدهند. این اتفاق باعث خوشحالی ایرانیها شد و حس غرورشان را برانگیخت. به همین دلیل مردم به طور طبیعی به مصدق لقب«پیشوا» دادند. در آن زمان میلیونها ایرانی قلب شان برای مصدق میتپید و حاضر بودند جانشان را فدای او و برنامه هایش کنند.مصدق دولت ملی و تکنوکرات تشکیل داد. مردم در ایران تاکنون به سه نفر عنوان دادند. در جریان انقلاب اسلامی به آیتالله خمینی لقب امام و به علی شریعتی عنوان معلم انقلاب دادند. یعنی در طول تاریخ مردم به سه نفر عنوان دادند که یکی از آن سه نفر مصدق بود که به او لقب پیشوا دادند. مصدق در آن زمان دچار خطای محاسباتی شد و حاضر نشد با آمریکا و بانک جهانی توافق کند. اگر مصدق با آمریکا توافق میکرد، انگلیس در کودتا تنها میماند و قادر نبود دست به کودتا بزند.
واهمه از خطر کنونی مصدق به همه احزاب و گروهها از جمله حزب توده اجازه فعالیت آزادانه داده بود. این اقدام مصدق که حق همه ایرانیان به داشتن آزادی بود باعث شد تا عدهای به روحانیون القا کنند که مصدق قصد دارد کشور را به کمونیستها واگذار کند. به همین دلیل عبدالقاسم کاشانی که در جریان ملی شدن نفت با مصدق همراه بود به تدریج از او فاصله گرفت و پشت او را خالی کرد. وقتی شکاف پیش آمد انگلیس و آمریکا 10 میلیون دلار پول گذاشتند تا آن را بین برادران رشیدیان و اراذل و اوباش تهران توزیع کند. طبق شنیدهها فقط 10 هزار دلار هزینه شد تا اراذل و اوباش در 28 مرداد از جمله برادران هفت کچلان به میدان بیایند و به خانه مصدق حمله و او را فراری دادند. مصدق بازدداشت شد و در دادگاه نظامی محکوم و در حصر خانگی در قلعه احمدآباد و در روز 14 اسفند 1345 درگذشت. مصدق طرز تفکر و نوع نگاهش به جامعه و حکومت هنوز در بین ایرانیان با وجود گذشت 72 سال طرفدار دارد. مصدق طرفدار انتخابات آزاد بود و بی سوادان را از رأی دادن محروم کرد چون عقیده داشت رأی افراد بی سواد توسط ملاکین خریداری میشود و دست دربار و ارتش را نیز در دخالت انتخابات کوتاه کرد.