کد خبر : 749689 تاریخ : 1404/5/28 - 02:00
ضیاء مصباح- کنشگر مکتب محمد مصدق تأمل در تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایران از سال 1320 تا 1332 می‌تواند زوایا و ابعاد گوناگون اندیشه ها و دلایل عملکرد این رهبرملی را که نهایتا منجر به کودتا علیه دولت ملی محمد مصدق گردید روشن‌تر سازد.

نهضت ملی شدن صنعت نفت، حکومت ملی پیشوای ملت و واقعه‌ی 28 مرداد و پیامدهای آن باعث شد صاحب‌نظران و آگاهان و حتی آنان که در صحنه حضور داشته‌اند،، کتاب‌ها و نشریات زیادی منتشر كرده و اطلاعات، اسناد و مدارک بسیاری جهت آگاهی در دسترس همگان قرار دهند.
سالهای 1320 الی 32 یک دوره مشخص و مهم در تاریخ معاصر ایران است، هر چند که به هم ریختگی و تا حدودی هرج‌ومرج سیاسی و اجتماعی در آن دوران به چشم می‌خورد و نابسامانی وضع اقتصادی و اشغال کشور توسط ارتش‌های بیگانه و پیامدهای آن، همه امور کشور را تحت تأثیر خود قرار داده بود.
در بستر این حرکات نامنظم و آشفتگی‌ها، یک جریان اصیل اجتماعی و تاریخی به تدریج در مسیر اصلی خود پدیدار گردید و برای اولین بار در تاریخ ایران- یک نمونه عملی و واقعی از روش دموکراسی را در قالب حکومت نمونه و ماندگار دکتر مصدق ارائه داد و می‌توان گفت: پیدایش این جریان اجتماعی و تاریخی بعد از سقوط استبداد رضا شاه، در واقع تجدید حیات مشروطیت بود.
محمد مصدق در جریان یک مبارزه‌ی فشرده برای ملی کردن صنعت نفت با همراهی مردم به قدرت رسید. هدف اصلی او در قبول پست نخست‌وزیری اجرای اصل ملی کردن صنعت نفت و قطع نفوذ انگلیس بود. او می‌خواست با آرمان‌ نهضت مشروطیت یعنی دموکراسی را تحقق بخشد و این آرمان، مجموع افکار و عقاید او به شمار می‌رفت.
شخصیت محمد مصدق در جریان انقلاب مشروطیت شکل گرفت و در طول مبارزات پنجاه ساله خود در این راه استوار شد و هیچگاه منحرف نشد و او را به عنوان یک شخصیت بارز در تاریخ ایران شاخص نمود.
طرفداران او درباره‌ی بعضی اقدامات یا خودداری وی از بعضی عملیات خرده گرفته‌اند و معتقدند که با بعضی از کارها می‌توانست مانع سقوط خود شود، در حالی که توجه نداشته‌اند که مصدق نمی‌توانست برای ادامه‌ی قدرت به هر عملی دست زند او در محدوده‌ی اعتقادات خود عمل می‌کرد و این اعتقادات بر رعایت اصول حکومت مشروطه یعنی احترام به آزادی‌ها و حقوق مردم استوار و مبتنی بر مقررات قانون بود،
اگرچه حکومت مصدق بر اثر کودتا ساقط شد شخصیت او و هدف‌های والای او با کودتا ساقط نشد و از میان نرفت.
*بعضی از کسانی که از دکتر مصدق حمایت کرده‌اند بیشتر نظر به مبارزات ضد استعماری او دارند ،آنان وی را مظهر استقلال کشور و رهبر مبارزه برای قطع نفوذ اجانب تلقی می‌کنند و بیشتر و یا منحصراً از این زاویه به مبارزات 50 ساله‌ی او می‌نگرند.
*گروهی دیگر به شخصیت فردی و اجتماعی او توجه کرده، صداقت در گفتار، اعمال و عدم انحراف در مبارزات سیاسی - اجتماعی در دوازده سال که در میان شخصیت‌های سیاسی ایران و جهان به نحو بارزی ممتاز نموده است.
مصدق اعتقاد راسخ به مشروطیت ایران و تحقق حقوق و آزادی‌های ملت بر مبنای قانون منبعث از اراده‌ی مردم داشت. مصدق به دموکراسی و تعیین سرنوشت توسط ملت اعتقاد داشت، تمامی فعالیت‌ها و مرارت‌های وی در طول مبارزات طولانی او در جهت تحقق این امر بود، رهبری مبارزات ضد استعماری و کوشش برای قطع نفوذ بیگانگان و ایادی داخلی انها و تأمین استقلال کشور و جلوگیری از حکومت فردی، یکی از جنبه‌های اساسی این اعتقاد بود و تقوای سیاسی او اصالت مصدق را در راهی که انتخاب کرده بود به اثبات می‌رساند . بنابراین تحلیل شخصیت واقعی این رهبر آزاده با شناخت هر سه بعد از شخصیت وی میسر خواهد بود و این سه جنبه همان است که در دوران بعد از سال 32 مکتب مصدق نامیده می‌شود.