دیدگاههای خاص خود را داریم و این تفاوت امری طبیعی است. مقام معظم رهبری ستون و از نظر ایشان باید تبعیت کرد. هیچ سیاستی در ارتباطات بینالمللی و مذاکرات، بدون هماهنگی با رهبری از سوی دولت مطرح و پیگیری نمیشود و مبنای عمل دولت چهاردهم است. اگر پایهها و چارچوب انسجام ملی خدشهدار شود، کشور آسیب خواهد دید. در دوران جنگ و بمبارانها، انتظار داشتند در کشور شورش و اختلاف ایجاد شود و به این مسئله امید دل بستهاند. هیچکس نمیتواند خود را حق مطلق و دیگران را کفر مطلق بداند. در جنگ 12 روزه شاهد بودیم حتی افرادی که در زندان بودند، برای دفاع از کشور بیانیه صادر کردند. باید دلها را نسبت به دیگران و همسایگان گشود. باید پرسید چگونه بدون برنامهریزی و آیندهنگری، تهران، کرج و حاشیههای این شهرها توسعه یافتهاند. امروز با کاهش 45 درصدی بارندگی و خالیشدن پشت سدها، منابع آبی ما در حال نابودی است. امروز باید پرسید با کسانی که مدیریت نکردهاند و عامل بروز مشکلات بودهاند، چگونه میتوان مسائل را حل کرد؟ وضعیت دخل و خرج دولت روشن است. در دوران جنگ، بسیاری از منازل مردم، تأسیسات و مناطق نظامی و واحدهای صنعتی آسیب دیدند و بمباران شدند و حل این مشکلات با منابع محدودی که در اختیار داشتیم کار سادهای نبود. چند میلیارد دلار برای واردات بنزین تخصیص مییابد، در حالی که نباید قشری که نیازی به بنزین یارانهای ندارند، بنزین 1500 تومانی مصرف کنند. هرگز در بازدیدهای سرزده به دنبال نمایش نبودیم و نیستیم وحتی گروه خبری را همراه خود نمیبریم. برای مثال چندین مرتبه به سازمان برنامه و بودجه مراجعه کردم تا بودجهریزی سال 1405 به مدل عملیاتی تغییر یابد. معتقدم باید نظام پرداخت بر اساس عملکرد و اثربخشی یکی از محورهای اصلی بودجهریزی سال 1405 باشد. بسیاری از مؤسسات و بنیادها بودجه دریافت میکنند، بدون آنکه خروجی ملموسی در جامعه داشته باشند؛ در حالی که در تأمین معیشت مردم با مشکل روبهرو هستیم، منابع مالی صرف امور دیگری میشود.
معتقدم تا زمانی که نان مردم تأمین نشده، اولویت باید با معیشت باشد و حتی اگر لازم است از کالابرگ استفاده شود. توسعه بدون تأمین نیازهای اساسی ممکن نخواهد بود و حل مشکلات ساده نیست. دکتر پزشکیان ادامه داد: هر کسی که ادعا دارد میتواند به دولت کمک کند، دولت آماده است به او اختیار بدهد، اما در بسیاری از موارد انتخابی جز اقدام اجباری برای ما باقی نمانده است. امروز نمیتوان مشکلات اساسی را نادیده گرفت، چرا باید به افرادی که چهار کارت سوخت دارند، یارانه بنزین داده شود؟
معتقدم همانطور که با زور نمیتوان حجاب را بر سر مردم گذاشت، با زور هم نمیتوان آن را از سر برداشت. امروز 80 هزار مسجد در کشور داریم و به ازای هر 1000 نفر یک مسجد وجود دارد، بنابراین میتوان با منطق و گفتوگو این موضوع را پیش برد. من با دختر خودم هم نمیتوانم با زبان زور صحبت کنم و باید با گفتوگو و همراهی، موضوعات را پیش برد. نباید به دنبال دیندار کردن اجباری مردم باشیم. باید آنان را به سمت هدایت سوق دهیم، نه اینکه با رفتارهای نادرست در جامعه تنفر ایجاد کنیم. در جریان جنگ 12 روزه، افرادی با پلاکاردهای «جانم فدای رهبر» و «مرگ بر اسرائیل» به خیابان آمدند و از کشور دفاع کردند که تصور آن را هم نمیکردیم. سال 1401 را به یاد بیاورید که به دلیل یک اشتباه، به رهبری بیاحترامی شد.
معتقد به بیحجابی نیستم و نخواهم بود، اما با زورگویی و تحمیل مخالفم. حل مسئله حجاب باید از مسیر مدرسه و مسجد آغاز شود. بسیاری از روحانیون در مساجد و مدارس حضور دارند و رسانه ملی نیز باید با فرهنگسازی و تولید محتوای درست، در این زمینه نقشآفرینی کند. موضوع حجاب در خیابان قابل حل نیست. البته معتقدم برهنگی هم امری پسندیده نیست و باید چارچوب داشته باشد، همانگونه که در سراسر دنیا چارچوب دارد.
ما در آموزش دچار بیعدالتی محض هستیم. در حالی که برخی خانوادهها در شهرها با پرداخت مبالغ میلیونی از دستاوردهای آموزشی قابل توجهی بهرهمند میشوند، بسیاری از دانشآموزان در روستاها حتی از آموزشهای اولیه محروماند. این در حالی است که ما خود را یک کشور اسلامی میدانیم. تسلیم شدن در ذات ما نیست، اما باور من این است که با دعوا هم به جایی نمیرسیم. همانگونه که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند، اگر به صلحی تو را دعوت کردند، آن را رد نکن. نباید احساسی برخورد کرد.