کد خبر : 739582 تاریخ : 1404/5/14 - 03:05
یدالله اسلامی - روزنامه‌نگار و نویسنده تهدیدها و امیدها دامنه نگرانی‌ها بسیار و امید به تغییرات اندک است. سیاست، هنر درک واقعیت‌ است، نه اسیر شعار شدن. آن‌ها که با شعار دادن برای کشور خطر می‌آفرینند، انگار خود را رها از درک واقعیت‌ها می‌دانند و حصار امن خویش رادارند و از رنج مردم اثر نمی‌پذیرند. امروز ایران هزینه‌هایی را پرداخت می‌کند که ناشی از رؤیا فروشی‌ها به‌جای درک و دانستن و درست فهمیدن تحولات جهانی است.

صدا و سیمایی که در جهانی دیگر سیر می‌کند ونمی تواند ملت را نمایندگی کند و هزینه‌ها به کشور تحمیل می‌کند. صرف این‌همه بودجه برای شعار وبی توجهی به خواست ملت شگفت‌انگیز است و اینکه این سیاست‌های نادرست از سوی مقامات تحمل می‌شود پرسش‌برانگیز است! خطبه‌های برخی از امامان جمعه اگرچه برای مردم. چندان ارزشی ندارد ولی به تکمیل پرونده‌های ضد ایرانی کمک‌کننده است، تنها رفتن کاظم صدیقی از نماز جمعه کافی نیست.

دیگرانی هم هستند که باید جای خود را به افراد آگاه‌تر، آینده‌نگرتر مردمی‌تر بدهند. برای ماندگاری کشور گاه باید تصمیم‌های سخت گرفت. مگر بنیان‌گذار جمهوری اسلامی برای پایان جنگ باآن‌همه سخن بر ادامه جنگ، شجاعانه قطع‌نامه 598 شورای امنیت سازمان ملل را نپذیرفت، آن تصمیم اگرچه جام زهر خوانده شد ولی هوشمندانه‌ترین و خرد روزانه‌ترین تصمیم تاریخی بود.

به جان خریدن همه خطرها و تهدیدها و پرداخت همه هزینه‌ها شجاعانه نیست. ترس گاهی نشانه آگاهی از پیامدهای غیرقابل‌جبران است، ترس و شجاعت و تدبیر و خردورزی که به هم‌آمیخته شوند تصمیم درست جای تصمیم هیجانی شعاری می‌نشیند. سخن وزیر خارجه که می‌گوید ما در پی نابودی اسرائیل نیستیم سخنی بر پایه منافع ملی است. سال‌ها پیش باید چنین گفته می‌شد. با همه شعارهای مرگ بر این‌وآن گفتن شوربختانه سهم مردم ما از مرگ افزون‌شده است.
فاصله گرفتن از شعارهای بی‌فایده چه سودی دارد که برخی دست کشیدن از آن‌ها را تابو ساخته‌اند، مگر سال‌ها فرصت گفت‌وگو و حل مشکل را از دست دادن به بهتر شدن جایگاه ایران وزندگی مردم منجر شد؟ لازم است در شرایط بحرانی کارکشته‌ترین و توانمندترین و آگاه‌ترین نیروها را به خدمت خواند، ولی تنگ‌نظری‌ها فرصت بهره‌گیری از توان ملی را به بهانه‌های سطحی و بسته اندیشی ذهنی از کشور دریغ کرده است.. بازهم فرصت‌هایی هست که باید به‌درستی مورداستفاده قرار گیرند و کشور را از تهدید و خطر برهانند.

آقای عراقچی به درستی گفته است که اورانیوم غنی‌شده ایران درهمان تأسیسات بمباران‌شده است و از سرنوشت آن‌ها خبری ندارد، آیا نباید سراغ کسی رفت که به‌دروغ از جابه‌جائی اورانیوم غنی‌شده 60 درصدی پیش از حمله به‌جای امنی سخن گفت؟ او به هر دلیل که این شعار نسنجیده و بیهوده را سر داد برای کشور خطر و تجاوز دیگری را تدارک و بهانه به دست سه کشور اروپایی، آمریکا و اسرائیل داد. خدمت به بیگانه که شاخ و دم ندارد. مخالفان به حرف این‌چنینی استناد می‌کنند و می‌گویند محل اختفای اورانیوم غنی‌شده را نشان دهید.