کد خبر : 739431 تاریخ : 1404/5/7 - 12:29
شعر غزه شعر غزه سروده محمود درویش و ترجمه عبدالحسین فرزاد را در ادامه می خوانید.

غزه زیباترین شهرها نیست
ثروتمندترین شهرها نیست
مترقی‌ترین شهرها نیست
بزرگترین شهرها نیست
اما غزه، معادل تاریخ یک ملّت است
زیرا غزه کابوس دشمنان است.
زیرا پرتقال غزه، مین‌گذاری شده است
و کودکانش دوران کودکی ندارند
و کهنسالانش، دوران کهولت ندارند..
هم ازاین جاست که
غزه برای سمساران و دلالان، تجارتی زیانبار است.
و هم ازاین جاست که
غزه گنج معنویت و اخلاق است
که تمامی عرب‌ها چنین گنجی ندارند...
از زیبایی غزه بگویم
هیچ چیز او را اشغال نمی‌کند
هیچ چیز مشت گره کرده او را
از صورت دشمن، به سوی دیگری نمی‌گرداند
آری دشمنان بر غزه پیروز می‌شوند
و استخوان‌هایش را می‌شکنند
و در احشاء کودکان و زنانش
تانک‌های زرهی می‌کارند
و آنها را به دریا یا ریگزار و خون می‌ریزند امّا:
او اکاذیب را تکرار نمی‌کند و به جنگجویان( آری) نمی‌گوید
غزه همواره در انفجار در حرکت است
او مرگ نیست ،انتحار نیست
اما این روش غزه است
که اعلانیه زنده بودنش را
بردیوارهایش می‌چسباند
و همواره در انفجار در حرکت است.
اگر از تو درباره غزه سؤال کردند
بگو: در غزه شهیدی است که شهیدی او را بردوش می‌کشد
و شهیدی از او عکس می‌گیرد، و شهیدی با او وداع می‌کند
و شهیدی بر او نماز می‌خواند..