ترامپ فردی است که بر هر چه شعار دموکراسی، آزادی و برادری در غرب و آمریکا بود خط بطلان میکشد و به هر کجا و همه جا که خود تشخیص دهد یورش میبرد و خودمختار عمل میکند و نه تنها دوست دارد که همه تحت سلطه وی باشند بلکه باید جهان در تبعیت از قانون جنگل او باشند و لاغیر.
او کسی است که اشتهای فراوانی برای جنگ افروزی ناگهانی دارد. وی آغازگر جنگ و طراح آتش بس است! او نه به تصمیم کنگره نیاز دارد و نه نیازی به مشورت قانونی. ابزار او برای صلح، استفاده از قدرت نظامی و بمب افکن های پیشرفته است. وی کسی است که همزمان جنگ طلب و صلح طلب است. ترامپ صلح را در قدرت میبیند نه در اخلاق و انصاف! دوست دارد جایزه صلح نوبل را تصاحب کند و در حمایت از جلاد بینالمللی یعنی نتانیاهوکوتاهی نکند. برای نمونه؛ به نام تغییر حکومت در ایران در جنگ تحمیلی 12 روزه، به جهانیان القا میکند ایران در صدد دسترسی به بمب اتم است! در این اثنا به گونهای عمل میکند که گویا این ایران است که برای جهان خطرناک شده نه ترامپ و نتانیاهو و زرادخانههای آنها! او در این مسیر، حرفهای عمل میکند و ممکن است چنین بیندیشند اگر ترامپ نبود دنیا به هم میریخت و نابسامانی کل جهان را فرامیگرفت.
خود را ناجی جهان میداند اما میداند که یک بازیگر سیاسی دغل بازی است که دست او را خواندهاند.
اما ترامپیستها کسانی هستند که از طیف منفعت طلبان افراطی، سلطنت طلبان تا سرمایهداران و سرمایه سالاران و جلادان را شامل میشود. در هر جای دنیا، هر گروه، دسته، شرکت، نحله و یا سازمانی که در پی حفظ منافع دار و دسته خود باشد، انسانیت و حق و حقیقت را فدای ارزشها و خواستههای خودش کند در دسته ترامپیسم قرار میگیرند.
حلقه ترامپیستها در آمریکا، اکثریت هواداران حزب جمهوری خواه، در خاورمیانه و در اروپا سران دولتهای آلمان، انگلیس و فرانسه هستند که قرابت رفتاری، اخلاقی با هم دارند و در تلاش هستند تا هر آنکه با آنان نیستند را نابود کنند. ابزار آنها برای رسیدن به اهدافشان، شعارهای ظاهرفریب مانند آزادی، صلح و مسائلی از این دست هستند در حالی که هدف اصلی آنها به مسلخ بردن ارزشهای اخلاقی و انسانی در پهنه هستی است و تعطیلی این ارزش در دنیا است.