ستاره صبح، فائزه صدر: بیشتر خانوادههایی که فرزند دانشآموز دارند، با چالش یافتن مدرسه مناسب و هفت خوان ثبت نام روبهرو شدهاند. تعداد مدارس دولتی معمولا کم است. به طور مثال در منطقهای که نگارنده ساکن است (شهرک مرزداران- تبریز)، حتی یک مدرسه دولتی پسرانه در پایه متوسطه وجود ندارد. از سویی به دلیل تعداد بالای دانشآموز و کمبود امکانات کیفیت آموزش در مدارس دولتی کاهش چشمگیری پیدا کرده و این مدارس اولیا را راضی نمیکند. از این رو خانوادهها ناچار از ثبت نام فرزندان در مدارس غیرانتفاعی هستند. تا یکی دو دهه پیش ثبت نام در مدارس غیر انتفاعی کار آسانی بود اما امروزه این مدارس غربالی دارند و تنها دانشآموزانی را که میپذیرند که استاندارد های آنها را دارا باشند. عموم مدارس غیر انتفاعی تنها پذیرفته شدگان آزمون ورودی اختصاصی مؤسسه خود را ثبت نام میکنند. شهریه این مدارس در تبریز برای پایه متوسطه اول بین 50 تا 120 میلیون تومان است.
ستاره صبح در گفتوگو با سید مهدی ناظمی قره باغ، کارشناس آموزش، مدرس دانشگاه و نویسنده به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
سید مهدی ناظمی قره باغ با اشاره به معضل رها شدگی اموزش و پرورش گفت: در کشور یک تلقی سیاسی به وجود آمده است که میتوانیم نام آن را «رها شدگی امر مهم تصمیم گیری» بنامیم. در حوزه آموزش و پرورش از اصطلاح جذاب تری برای این وضعیت استفاده میشود و نام آن را خصوصی سازی یا نفی تصدی گری گذاشتهاند. وی افزود: واقعیت این است که هر نامی روی وضع موجود بگذاریم در حقیقت امر با رها کردن مسئولیت روبهرو هستیم. آموزش و پرورش ازکلیدی ترین، راهبردی ترین و سرنوشت ساز ترین حوزه های کشور است و رها کردن این بخش با هر توجیحی و تحت هر عنوان و برنامهای صحیح نبوده و نیست. ناظمی ضمن تاکید بر نقش دولت در ساماندهی وضعیت آموزش و پرورش گفت: آقای پزشکیان در روز های ابتدایی دوره ریاست جمهوری اش نزد آقای داوری اردکانی رفت و ایشان نکاتی را به رئیسجمهور گوشزد کرد. امروز اهمیت بی چون و چرای مسئله آموزش و پرورش برای رئیس دولت معلوم است. وی در رابطه با اهمیت نظام رسمی تربیت اضافه کرد: کشورهای توسعه یافته روی آموزش تمرکز ویژه دارند امروزه وقتی از کشوری موفق صحبت میکنیم در حقیقت از یک نظام آموزش و پرورش استاندارد حرف زدهایم که توانسته در تربیت نیروهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی موفق عمل کند. وی در ادامه گفت: امروز در ایران آموزش و پرورش به شکلی افسار گسیخته با اشتباهات آموزشی و تربیتی دست به گریبان است. آمورش و پرورش در مسئولیت گریزی و رها سازی تصمیم گیری است. مسئولان ذی ربط تمایلی به اجرای کارهای زیر بنایی و پر مشقت ندارند و شجاعت اخذ تصمیمات مهم و چالشی در مسئولین دیده نمیشود. این کارشناس آموزش با انتقاد از خصوصی سازی در آموزش و پرورش اظهار داشت: اجرای خصوصی سازی، بخش قابل توجهی از آموزش و پرورش کاری با دولت ندارد و هزینه خود را تأمین میکند. این بخش که ظرفیت بزرگی از جامعه دانشآموزی را در بر میگیرد، کاملا رها شده و با فاصلهای که گرفته دیگر آموزش و پرورش هم مسئولیت نظارت درست بر این بخش را نمیپذیرد. وی متذکر شد: خود مختاری بخش خصوصی آموزش در کشور مشکل بزرگی است که با معضل پارادایم، محتوای درسی و دیگر چالش های اخلاقی مربوط به این مؤسسات جدا است. برخی از این مدارس در حال شکار ثروت از طبقه مرفه جامعه هستند و به آموزش و تحصیل کمتر بها میدهند، برخی مدارس آمدهاند تا یقه سفید تربیت کنند، برخی فقط روی آموزش زوم کردهاند و مغز دانشآموزانشان مثل ربات در حال بلعیدن محتوای درسی است. برخی دانشآموزان را برای مهاجرت پرورش میدهند و... این مدرس دانشگاه با یادآوری چالش های طبقاتی شدن آموزش در کشور اضافه کرد: هر مدرسه و مؤسسه آموزشی غیر انتفاعی طیف و طبقهای از جامعه را مخاطب قرار داده و دانشآموزان دیگر گروهها را نمیپذیرد. عموما اقتصادی سیاسی و آلوده بر درآمد زایی این مؤسسات حاکم است و مسائل آموزشی و پرورشی تابع آن اقتصاد سیاه است. مشکل دیگر رقابت ناسالمی است که بین دانشآموزان این مؤسسات در جریان است. در برخی از این مؤسسات تمامی اصول انسانی، اخلاقی و قواعد تربیتی زیر پا گذاشته میشود تا دانشآموز رتبه برتر کنکور باشد. وی افزود: آموزش و پرورش مبدا شروع طبقاتی شدن جامعه شده است. نظام آموزش و پرورش به سمت کاستی شدن پیش میرود، یعنی طبقه به معنای صرف طبقه مطرح خواهد بود و تمام مناسبات بین فردی از جمله مناسبات اقتصادی، سیاسی، ازدواج و شراکت و... درون آن طبقه انجام میشود. این وضعیت مساوی از هم گسیختگی جامعه و فروپاشی مناسبت های اجتماعی است. ناظمی خاطرنشان کرد: سبک کنونی آموزش، آیندهای برای ما باقی نخواهد گذاشت. کودکان بسیاری به دلیل ناتوانی خانواده هایشان در تأمین هزینه های بالای تحصیل، مدرسه را ترک میکنند یا به دانشگاه نمیروند در مقابل بخشی ازخانوادهها فرزندان خود را به دانشگاه های خارجی میفرستند. این عده معمولا به کشور بر نمیگردند و این وضعیت ایران را در معرض خطر فروپاشی اجتماعی و فرهنگی قرار میدهد. این مؤلف و پژوهشگر تاکید داشت: این سبک از پیش ویرانی آینده در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد. ایران در چند حوزه از جهان متمایز شده و متأسفانه راه به ناکجاآباد را در پیش گرفته است. یکی آموزش و پرورش، دیگری بهداشت و درمان و سومین مورد مسکن. در این حوزهها اشتباهات سیاستگذار و نکات منفی آن چنان چشمگیر است که نمیتوانیم خود را حتی با بدترین کشورها مقایسه کنیم! علت این است که مسئولین این حوزهها را به حال خود رها کردهاند، تصمیماتی کوتاه مدت و مسکن وار میگیرند و در حال روزمرگی هستند. وی در ادامه یادآور شد: این بخشی از اتفاقاتی است که در آموزش و پرورش رخ میدهد و مسئله اصلی رها شدگی آموزش و پرورش ایران است. با وجود اینکه یک دهه از رخ نمایی آثار سوء این وضعیت گذشته، ولی دولت و حاکمیت حاضر نیست مسئولیت خود را بپذیرد. سید مهدی ناظمی قره باغ در پایان سخنان خود گفت: همین میزان اندک توسعه و پیشرفتی که امروز در کشور داریم، حاصل آموزش و پرورش سنتی ما است که حداقلی از انضباط، مسئولیت پذیری و سواد به معنی آموختن را در خود داشت.