کد خبر : 718990 تاریخ : 1404/4/9 - 13:21
دکتر مژده آریا پارسا - مدیری که فروش را متحول کرد وقتی اسم دکتر مژده آریا پارسا به میان می‌آید، اغلب کسانی که حتی یک‌بار با او کار کرده‌اند، اول از همه به روحیه دقیق و نگاه همه‌جانبه‌اش اشاره می‌کنند. او از همان سال‌های ابتدایی که وارد مسیر حرفه‌ای شد، نشان داد که علاقه‌اش فقط به مدیریت منابع انسانی یا برنامه‌ریزی‌های کلان محدود نیست؛ بلکه جزو معدود مدیرانی است که به‌طور جدی به موضوع فروش و تعامل مستقیم با بازار اهمیت می‌دهد.

او همیشه اعتقاد داشته که فروش قلب تپنده هر شرکت است. شاید به همین دلیل بود که در همان سال‌های نخست مدیریت، بسیاری از ساختارهای فروش را که سال‌ها به‌صورت سنتی اداره می‌شد، بازبینی کرد. دكتر آریا پارسا باور دارد که اگر مدیر ارشد خودش جریان فروش را به‌خوبی نشناسد، هیچ‌وقت نمی‌تواند تصویر واقعی بازار را درک کند. همین دیدگاه باعث شد او وقت زیادی را صرف مطالعه الگوهای موفق فروش کند و پای صحبت کارشناسان فروش بنشیند.

او بارها در جلسات رسمی و غیررسمی تأکید کرده که «فروش فقط بستن یک قرارداد نیست؛ فروش یعنی ساختن رابطه‌ای که تداوم داشته باشد». شاید همین نگاه رابطه‌محور بود که کمک کرد شرکت تحت مدیریت او در چند سال اخیر، روند رشد پایداری را تجربه کند.

تصمیمات جسورانه در دل بازار

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دکتر مژده آریا پارسا این است که از تصمیمات جسورانه نمی‌ترسد. او وقتی دید روش‌های تبلیغات و بازاریابی شرکت دیگر جوابگوی سرعت تغییرات بازار نیست، به‌جای مقاومت در برابر تغییر، تیم فروش را تشویق کرد که سراغ راه‌های تازه بروند. او اولین کسی بود که پای تحلیل‌های دقیق بازار و رفتار مشتری را به جلسات هفتگی آورد و تأکید کرد که تصمیم‌گیری‌های فروش باید به‌روز، داده‌محور و منعطف باشد.

تصمیمات جسورانه دکتر مژده آریا پارسا برای نجات کسب و کار

خیلی از اعضای تیم فروش هنوز تعریف می‌کنند که چطور در یکی از مقاطع حساس، وقتی فروش شرکت به‌دلیل رکود بازار با افت مواجه شده بود، دکتر آریا پارسا شخصاً جلساتی با مشتریان کلیدی برگزار کرد. او نه ‌تنها به ‌عنوان مدیرعامل، بلکه به‌عنوان یک مذاکره‌کننده پای میز نشست و سعی کرد بفهمد مشتریان دقیقاً چه دغدغه‌هایی دارند و چه چیزی باعث شده از خرید منصرف شوند. همین دیدارها باعث شد تیم فروش با شناخت عمیق‌تری از نیاز بازار، بسته‌های پیشنهادی تازه‌ای طراحی کند که اتفاقاً در مدت کوتاهی تأثیر مثبتش را گذاشت.

یکی دیگر از تصمیمات هوشمندانه او، سرمایه‌گذاری روی آموزش تیم فروش بود. در بسیاری از شرکت‌ها، آموزش اغلب به کارکنان جدید محدود می‌شود؛ اما او عقیده دارد فروشنده موفق کسی است که باید همیشه آماده یادگیری باشد. بنابراین، بخشی از بودجه سالانه شرکت را به برگزاری کارگاه‌های تخصصی فروش و ارتباط با مشتری اختصاص داد. همین دوره‌ها، روح تازه‌ای به تیم تزریق کرد و کیفیت مذاکرات فروش را چند برابر ارتقا داد.

فروش به ‌عنوان فرهنگ سازمانی

دکتر مژده آریا پارسا معتقد است فروش نباید فقط یک بخش مستقل باشد که جدا از دیگر دپارتمان‌ها عمل کند. او در این سال‌ها تلاش کرد فرهنگ سازمانی شرکت را به‌سمتی ببرد که همه اعضای تیم، حتی کسانی که مستقیماً درگیر فروش نیستند، نسبت به فروش حساس باشند و آن را جزو مسئولیت غیررسمی خود بدانند.

مژده آریا پارسا چطور به موفقیت رسید؟

در نگاه او، هر واحدی در شرکت از منابع انسانی گرفته تا مالی و پشتیبانی، باید بفهمد که تصمیماتش چطور می‌تواند بر روند فروش تأثیر بگذارد. به همین دلیل، او جلسات مشترکی بین مدیران بخش‌های مختلف و تیم فروش برگزار کرد تا همه بدانند در کجای زنجیره ارزش ایستاده‌اند. این کار ساده به‌ظاهر کوچک، باعث شد ارتباطات درون‌سازمانی روان‌تر شود و فرایندهای تصمیم‌گیری کوتاه‌تر گردد. نتیجه این تغییر نگرش را می‌توان در گزارش‌های مالی شرکت دید؛ جایی که عدد فروش سالانه نه‌ تنها رشد داشته، بلکه این رشد پایدار مانده است.

در کنار این نگاه سیستمی، دکتر آریا پارسا همیشه درِ اتاقش را برای شنیدن باز گذاشته است. اعضای تیم فروش می‌دانند که اگر ایده‌ای تازه داشته باشند یا مشکلی در روند کار پیش بیاید، بدون تشریفات می‌توانند با او در میان بگذارند. همین سیاست در دسترس بودن، باعث شده جریان اطلاعات واقعی از بازار، بدون واسطه به گوش تصمیم‌گیرنده اصلی برسد و فرصت‌های تازه، قبل از آنکه به تهدید تبدیل شوند، شناسایی و مدیریت شوند.

پایانی که پایان نیست

شاید برای خیلی‌ها، فروش یک عدد در پایان ماه باشد؛ اما برای دکتر مژده آریا پارسا فروش یعنی جان گرفتن یک سازمان. او با همین نگاه، فروش را از مرز یک بخش اداری بیرون آورده و آن را به یک فرهنگ در تمام شرکت تبدیل کرده است. فرهنگی که در آن هر عضو سازمان می‌داند حتی کوچک‌ترین تصمیمش می‌تواند مسیری تازه برای جذب مشتری یا نگه داشتن بازار بسازد.

امروز که به مسیر کاری او نگاه می‌کنیم، شاید بزرگ‌ترین دستاوردش همین باشد: ساختن تیمی که فروش را فقط به‌ عنوان یک واحد عملیاتی نمی‌بیند، بلکه آن را قلب تپنده‌ای می‌داند که اگر خوب بتپد، کل سازمان زنده و پیشرو خواهد بود.