کد خبر : 718939 تاریخ : 1404/4/7 - 02:34
پونه ندایی - سردبیر مجله شوکران روان‌کاوی آن‌ها که در شهر ماندند وقتی ترامپ به تهرانی‌ها هشدار ترک فوری شهر را داد، نوشتم: «به من نگو از تهران بروم. من می‌مانم تا شهر را برای آنان که تاب ماندن نداشتند، نگه دارم.»

شهروندانی که در طول حمله متجاوزان به دلایل مختلف مثل شجاعت، استقامت، بی تفاوتی، نداشتن ویلای خارج شهر، نداشتن امکان خروج از شهر، نداشتن پول کافی سفر، اجبار به بیمارداری، مراقبت از حیوانات خانگی و... در تهران ماندند، سرمایه زیستی و انسانی تهران در طول جنگ 12 روزه به شمار می‌آیند، زیرا نهادهای بی تفاوت حقوق بشری لااقل حضور مردم را در پایتخت بزرگ ایران می‌دیدند.
نمی‌دانم در زمانه بیرحمی که انسان معنای اصیل خود را در آفرینش دارد از دست می‌دهد، شاید ماندن و معنا کردن مفهوم بودن مهم باشد.
بدو آن که درباره سفرکرده‌های جنگ قضاوتی نمی‌کنم، زیرا با توجه به وضعیت‌های ذهنی و سنی متفاوت، واکنش‌ها به ماندن و ترک تهران را حق هر نفر می‌دانم.
اما درباره ماندن خودم، خانواده‌ام و دوستانم در این 12 روز حسابی فکر کردم. شاید یک بار هم از تصمیم ماندن در تهران نلغزیدم. درست است که ویلای خارج شهر یا خانه اجدادی در روستایمان ندارم، اما در صورت داشتن چنین امکانی باز هم امکان دل کندن از شهر و خانه برایم مقدور نبود. غیر از خانواده و گل‌ها و گربه‌هایم، حتی «تنها گذاشتن شهرم برایم دشوار بود». در میانه رویدادهای جنگ، گاهی فکر می‌کردم نکند حس‌های زیستی یک انسان که شامل ترس و رفتن در حالت بقا است را از دست داده‌ام. آیا به خاطر تجربه هشت سال جنگ تحمیلی عراق، به نوعی آبدیده و دنیادیده به حساب می‌آیم؟ آیا من آنقدر از زندگی ناامیدم که زنده بیرون آمدن از جنگ برایم چندان مهم نیست؟ آیا من به نوعی شجاعت زیستن در بحران را در خود پیدا کرده‌ام؟
شاید همه این حس‌ها و پرسش‌ها را آنهایی که خودخواسته در تهران ماندند، با خود مرور کرده‌اند. به راستی روانکاوی ما که در آن 12 روز غمبار در تهران ماندیم ارزش دارد و نتیجه آن کشف نکته‌ای ناگفتنی است برای بهره مندی نسل‌های جوانتری که تجربه جنگ را ندارند.
چیزی که در دل من ته نشین است، حس مبارزه و نگهداری از خاک و وطن در شرایط بحرانی است، حتی اگر توانمندی در این زمینه نداشته باشم، اما نیت مایی که در تهران ماندیم و قابل عرض و بیان نیست، حس محافظت از خاک است، زیرا نیروی خواستن برترین نیرویی است که می‌تواند اهریمن را به زانو درآورد.
بر این باورم که آن‌هایی که در آن 12 روز از تهران رفتند نیز یاد خاک و خانه را در دل با خود برده‌اند و با نیرویی تازه برای حفظ میهن به شهر بازگشته‌اند.
شگفتا که این روزها قدردانی از خاک و وطن در دل‌های ما نیرویی دوباره گرفته است.