صدها غیرنظامی جان خود را از دست دادهاند، زیرساختهایی آسیب دیده و روح جمعی جامعه جراحت دیده است. اما پشت هر عدد و آمار، خانوادهای از هم پاشیده، کودکی دچار آسیب روحی شده و آیندهای به سرقت رفته وجود دارد. راهحلهای نظامی نه تنها علت بحران را حل نمیکند، بلکه شکاف را عمیقتر میکند. دیپلماسی، راهی برای حرکت به سوی آینده است. گفتوگو مبتنی بر احترام متقابل و رعایت مقررات بینالملل، میتواند در حل اختلافات مؤثر باشد و از خونریزی بیشتر جلوگیری کند. جامعه جهانی، از جمله قدرتهای بیطرف و نهادهای منطقهای، باید برای ایجاد صلح وارد عمل شوند. نیروی نظامی شاید در کوتاهمدت دستاوردی داشته باشد، اما دیپلماسی است که میتواند پایهگذار صلح پایدار شود. تاریخ نشان داده که گفتوگو میتواند نتایجی به همراه داشته باشد. توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام)، نمونه آن است که چگونه دیپلماسی میتواند تنشها را کاهش داده و زمینه را برای همکاری باز کند. امروز، ایران بیش از آنکه به تقابل نیاز داشته باشد، به تعامل نیاز دارد. دیپلماسی سازنده باید تنها به پایاندادن خشونت محدود نباشد، بلکه باید امید را نیز بازگرداند. این امر شامل لغو تحریم، تشویق تبادلات فرهنگی و علمی، و بازسازی اعتماد میان ایران و جامعه جهانی است. صلح، انتخابی شجاعانه برای برتری دادن به جان انسانها بر قدرت، و به همکاری بر ویرانی است. آینده وابسته به ثبات و رفاه مردم آن است. برای تضمین آینده، بازیگران باید دیپلماسی را جایگزین جنگ کنند. صلح بهای تنها یک موضوع منطقهای نیست؛ بلکه مسئولیتی جهانی است. دستیابی به صلح از طریق تلاشهای دیپلماتیک، گفتوگوی فراگیر و تعهد به کرامت انسانی امکان پذیر است. صلح نهتنها ممکن، بلکه ضروری است. *توضیح: این مطلب به زبان انگلیسی در نشریه AsiaN منتشر شده و شما ترجمه آن را خواندید.