ستاره صبح - فائزه صدر: چهار روز از حمله اسرائیل به ایران می‌گذرد، نقاط بسیاری از کشور مورد هدف قرار گرفته و تعداد زیادی از هموطنانمان به شهادت رسیده‌اند. از حملات دقیق اسرائیل به مواضع نظامی و محل زندگی فرماندهان، می‌توان به کم اهمیت انگاشته شدن جریان نفوذ پی برد. نفوذی‌ها از یک سو عامل انتشار گزارش های غلط و مسبب تصمیم گیری‌های نادرست هستند و از سوی دیگر منبع مخابره اطلاعات به‌روز و لحظه‌ای به دشمن بودند. دلسوزان کشور و ملت، بارها و بارها درباره نفوذیهایی که در قالب انقلابی‌های دو آتشه در ارکان نظام و سطوح مختلف حاکمیت خوش کرده و بر تصمیم گیری‌ها تأثیر می‌گذاشتند، تذکر داده بودند، اما این اخطارها جدی گرفته نشد.

ستاره صبح در گفت‌وگو با غلامعلی رجایی، مشاور رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

غلامعلی رجایی با اشاره به از دست رفتن فرصت مذاکره گفت: امروز این سؤال برای من پیش آمده که اگر نامه‌ای که شینزو آبه حامل آن بود را تحویل می‌گرفتیم، وضعیت کشورمان امروز چگونه بود؟ آن نامه هرگز باز نشد.
وی افزود: پیام رسان های بعدی نعلین به پاهای قطری بودند و امروز این سؤال برای من مطرح است که کدام نامه و کدام میانجی می‌توانست تأمین کننده منافع ملی باشد؟! آنچه مشخص است این است که ما فرصت های طلایی زیادی را در پایان دوره ریاست جمهوری حسن روحانی و ابتدای دوره ابراهیم رئیسی از دست دادیم.
مشاور رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به نوع حملات و ترور های اسرائیل در روز های گذشته گفت: مسائل و مشکلات اخیر معادل برخورد با صخره تند واقعیت است. ما قبلا به هیچ کدام از اتفاقات چهار روز گذشته فکر نکرده بودیم. اگر یک هفته پیش به ما می‌گفتند اسرائیل می‌خواهد فرماندهان سپاه را در رخت خوابشان ترور کند، هیچ کدام باور نمی‌کردیم.
وی تاکید کرد: اسرائیل در شرایطی که ما برایش آماده نبودیم، فرماندهی مثل غلامعلی رشید را ترور کرد. اگر تربیت نیرویی را در بهترین شرایط از امروز شروع کنیم، حتی چهل یا پنجاه سال دیگر هم نمی‌توان کسی مثل رشید تحویل داد.
رجایی با اشاره به شخصیت برجسته فرمانده شهید غلامعلی رشید یادآور شد: شهید غلامعلی رشید محصول مبارزاتی گسترده و بی توقف از دوران شاه، سپس انقلاب و جنگ تا به امروز بود. رشید کسی نبود که بتوان برایش جایگزینی پیدا کرد. من با کسی تعارف ندارم، ما غافلگیر شدیم درحالیکه آماده چنین یورشی نبودیم.
این کارشناس سیاسی در ادامه افزود: آیا ایران امروز همان کشوری است که روزی برای دنیا خط و نشان می‌کشید و تعیین می‌کرد کارتر باید برود یا چه کسی باید بماند؟ زیاد دور نشده آن زمانی که قدرت های بین‌المللی از ایران حساب می‌بردند، ولی ما امروز در تنگنای حفظ و حراست از خودمان درگیریم!
وی اضافه کرد: ایران با واقعیت های موجود نسبت درستی برقرار نکرده بود. معادلات جهانی فرق کرده و مصلحت کشور امروز متفاوت از مصلحت دو سه دهه پیش است.
مشاور رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به جریان نفوذ گفت: رهبری اعلام کرده بودند که نه جنگ می‌شود و نه مذاکره ولی متأسفانه هم مذاکره و هم جنگ را تجربه کردیم. این وضعیت یک نگرانی مهم برای من ایجاد کرده که آیا گزارشهایی که به رهبری داده می‌شود درست هستند؟
وی خاطرنشان کرد: پس از سقوط بشار اسد گزارشهایی منتشر شد که در یک مورد نشان می‌داد سرویس اطلاعاتی سوریه در زمان بشار اسد به اسرائیل گرا داده و تعداد بالایی از ایرانیان ساعتی بعد از ورود به دمشق به شهادت رسیده اند! این موارد نشان می‌دهد اسد در آن دوره نه تنها با ما نبود بلکه در حال همکاری با اسرائیل بود.
رجایی در این رابطه اظهار داشت: گزارش دیگری نشان می‌داد اسد زمان حضور آقای رئیسی در سوریه هیچ کمکی به استقبال از رئیس‌جمهور ایران نکرد و ایرانی‌ها مجبور شدند با هزینه خودشان پرچم و بنر تهیه کنند و با نیروهای خودی مسیر استقبال را پر کنند!
این تحلیلگر سیاسی اضافه کرد: سؤال من این است که در این سال‌ها چنین حقایقی چقدر در اختیار رهبری قرار گرفته است؟ به عقیده من باید تأملی در مورد دستگاه ارتباطی و اطلاعاتی بیت رهبری داشته باشند تا تصمیماتی که به نام ایشان تمام می‌شود منشا اطلاعاتی درستی داشته باشد.
رجایی ضمن پیش بینی پایان سریع حملات ایران و اسرائیل بیان کرد: ایران ماجراهای سختتری داشت، اگر چه شهدای روز های اخیر انسان های بزرگی بودند، ولی ما ماجرای انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفت تیر را از سر گذرانده‌ایم که فقط یکی از شهدای بزرگ این حادثه مرحوم شهید بهشتی بود. در آن حادثه بدنه دولت و مجلس آسیب دید.
وی گفت: در 8 شهریور ما هم زمان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر را از دست دادیم. ایران چطور از آن روزهای سخت عبور کرد؟ این بار هم از این تلخی و سختی می‌گذرد.
این کارشناس سیاسی در ادامه سخنانش متذکر شد: اما باید واقع بین باشیم و کمتر بر مدار شور و شعار حرکت کنیم. دیر نشده از همین امروز باید احتمال بدهیم که ماجرایی نظیر موضوع پیجرها می‌تواند در ایران پیش بیاید. موضوع دشمنی با اسرائیل از شعار به ماجرایی جدی تبدیل شده و اگر قبلا برایش فکری نشده امروز باید این دشمن جدی گرفته شود. رجایی در مورد مذاکرات مطرح کرد: در مورد مذاکره به نظر من نباید از فضای گفت‌وگو با غرب خارج شد و خود را در انزوا قرار داد. امام زمانی فرمودند اگر از صدام بگذریم از آل سعود نمی‌گذریم. ولی امام با شناخت خوبی که از موقعیت و مصلحت داشتند از آل سعود گذشت و گفت بروید حل کنید و رفتند و اختلافات را حل‌وفصل کردند.
وی گفت: نباید با اصل مذاکره برخورد احساسی داشت. مذاکره ما با کشور دیگری و بر سر موضوع دیگری است و بهتر است ادامه پیدا کند و به نتیجه برسد. به ویژه که رئیس‌جمهور آمریکا با نتانیاهو ارتباط دارد و پشت کردن ما به مذاکرات می‌تواند آمریکا را به سرعت در جبهه اسرائیل قرار دهد. باید به سرعت به میز مذاکره برگردیم.
غلامعلی رجایی در پایان سخنانش تاکید کرد: این جنگ نمی‌تواند طولانی و فرسایشی باشد، ایران با باریکه غزه فرق دارد. امید من این است که جنگ ایران و اسرائیل به جنگ ایران با آمریکا تبدیل نشود، زیرا صدمات و لطمات بیشتر می‌شود. اگر چه من این جنگ را دامنه دار نمی‌بینم، ولی در همین حد نیز ما را متضرر خواهد کرد و زمان و هزینه زیادی از کشور می‌برد تا به وضع سابق برگردیم.