کد خبر : 718632 تاریخ : 1404/3/19 - 04:27
علی بیگدلی، استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی در گفت و گو با ستاره صبح: گره توافق با کوتاه آمدن از خط قرمزها باز می شود/ فشار چهار ضلعی آمریکا، اروپایی، آژانس و اسرائیل به ایران رافائل گروسی می تواند قطعنامه صادر شده علیه ایران را نگه دارد و ضمن تصویب قطعنامه آن را به شورای امنیت نفرستد. در این صورت این قطعنامه گروگان برای چانه زنی با ایران است. صدور قطعنامه در شورای امنیت خواسته اسرائیل است و وضعیت ایران را خطرناک می کند وگرنه این شرایط برای آمریکا و اروپا دستاوردی جز تحریم بیشتر ایران نخواهد داشت.

ستاره صبح، فائزه صدر: دو دهه مناقشه هسته‌ای ایران و غرب به نقطه بی بازگشتی رسیده است. پرونده هسته‌ای به طور هم زمان توسط ایالات متحده، اتحادیه اروپا و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بررسی می‌شود. ایران در محاصره خواسته‌هایی قرارگرفته که با خطوط قرمز اش هم خوانی ندارد. درحالیکه خطر فعال شدن مکانیسم ماشه و تهدید اسرائیل وجود دارد. مذاکره و حل مسئله از طریق دیپلماسی تنها راه حل به نظر می‌رسد.

ستاره صبح در گفت‌وگو با علی بیگدلی، استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی به بررسی شرایط پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیت های هسته‌ای جمهوری اسلامی را تأیید نکرده و راه را برای تصویب قطع‌نامه باز گذاشته است. در این سو نیز خبری از جلسه ششم مذاکرات نیست. آیا این نشانه‌ها به معنی پایان دیپلماسی ایران و غرب است یا هنوز امیدی به نتایج گفت‌وگو‌ها وجود دارد؟
موج چند ضلعی به ایران فشار وارد می‌کنند. آمریکا، سه کشور اروپایی، آژانس و اسرائیل اضلاع آن هستند. موجی علیه ایران تشکیل شده و به کشور فشار می‌آورند. ایران در وضعیت سخت و ناگواری قرار گرفته است و فضا به نفع جمهوری اسلامی جریان ندارد.
اگرچه ما مشغول دیپلماسی محرمانه‌ای با آمریکا هستیم، ولی ادامه آن با اروپایی‌ها نیز ممکن است، اما کارمان همچنان پر گره است. تنها روزنه امید این است که دو طرف راهی جز توافق از طریق دیپلماسی ندارند.
ترامپ حاضر نیست جنگی در منطقه به راه بیاندازد زیرا نظامی گری خلاف وعده‌ای است که به رأی دهندگانش داده است. ضمن اینکه آمریکا در جنگ‌ها منابع زیادی از دست می‌دهد که خواست ترامپ نیست.
آمریکا بعد از قراردادهایی که با سه کشور عربی امضا کرد به حفظ امنیتا خاورمیانه متعهد شده است. محمد بن سلمان 300 میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد کرد و ترامپ نمی‌تواند با یک جنگ ناخواسته که وی را به هیچ کدام از اهدافش نمی‌رساند از این منفعت اقتصادی چشم پوشی کند.
آمریکا با کاهش سطح اشتغال، گرانی معیشت و نارضایتی شهروندان آمریکایی روبه‌رو است و ترامپ تا اینجا نتوانسته به هیچ یک از وعده‌هایی که به آمریکایی‌ها داده عمل کند. در اوکراین و غزه نیز موفقیتی نداشت از این رو به نتیجه رسیدن توافق با ایران برای ترامپ اهمیت زیادی دارد.
آمریکا باید از خواسته هایش در جریان مذاکرات کوتاه بیاید و حداقلی از غنی سازی در خاک ایران را که زیر نظر کارشناسان آژانس انجام می‌شود بپذیرد. ایران هم اگر چه نمی‌تواند دست از خواسته اش بر غنی سازی بردارد ولی باید رقم غنی سازی را کاهش دهد.
کار برای ایران و آمریکا سخت شده و دو طرف می‌خواهند از کنار چالش‌ها عبور کنند بدون اینکه تنش بالا بگیرد و درگیری پیش آید. وارد خیابان بن بستی شدیم و راه برگشت نداریم باید پلی بزنیم و عبور کنیم.
بن بست مذاکرات با انعطاف آمریکا و ایران باز خواهد شد. من به جنگ فکر نمی‌کنم چون به نفع هیچ کدام از طرفین نیست. تحریکات سیاسی و نظامی نتانیاهو می‌تواند آتشی به پا کند، ولی ایران و آمریکا خواهان جنگ نیستند. منطقه نیز از شعله ور شدن آتش جنگ هراس دارد.
به نظر من پیشنهاد کنسرسیوم چندان موفق نخواهد بود. آمریکایی‌ها می‌گویند غنی سازی باید در خاک عربی صورت بگیرد و ایران با این پیشنهاد موافق نیست. هر چه جلوتر می‌آییم پیچیدگی‌ها بیشتر نمایان می‌شوند اما هنوز تمام پنجره‌ها بسته نشده است.

هم زمان شدن گفت‌وگو های ایران و اروپا با مذاکرات ایران و ایالات متحده چه چالشی برای ما ایجاد کرده است؟ آیا ایران در محاصره مخالفان غنی سازی می‌تواند از خطوط قرمز خود دفاع کند یا باید قطع‌نامه جدید را پایانی بر فعالیت هسته‌ای بدانیم؟
رافائل گروسی می‌تواند قطع‌نامه صادر شده علیه ایران را نگه دارد و ضمن تصویب قطع‌نامه آن را به شورای امنیت نفرستد. در این صورت این قطع‌نامه گروگان برای چانه زنی با ایران است. صدور قطع‌نامه در شورای امنیت خواسته اسرائیل است و وضعیت ایران را خطرناک می‌کند وگرنه این شرایط برای آمریکا و اروپا دستاوردی جز تحریم بیشتر ایران نخواهد داشت و اصل مشکل آنها با جمهوری اسلامی سر جای خود باقی خواهد بود. فشار اروپا و آژانس با گفت‌وگوهای اییران و آمریکا موازی است و در یک مسیر و برای یک هدف حرکت می‌کنند. آمریکا درمیانه بازی قرار دارد و می‌تواند متعادل کننده باشد. ایران برای فناوری انرژی هسته‌ای هزینه فراوان کرده است و هزینه ساخت سایت های هسته‌ای، هزینه آشکار مادی این پروژه است. امروز معیشت مردم به دلیل دهه‌ها تحریم با مشکلات روبه‌رو است. ولی جمهوری اسلامی نمی‌تواند به یکباره دست از غنی سازی بردارد.

آیا اتحاد میان آمریکا، اروپا و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای فشار بر ایران یک اتحاد سیاسی با اهداف یکسان است یا هر کدام از طرفین منافع خود را جست و جو می‌کنند؟ آیا تمام قدرت های غربی در مورد ایران یکسان می‌اندیشند و عمل می‌کنند؟
پس از مذاکره ترامپ و زلنسکی در کاخ سفید و انتشار آن دیدار مفتضحانه کدورتی بین آمریکا و اروپا شکل گرفت. اروپاییان در آن مذاکرات دخالت داده نشده بودند.
البته اختلافات اروپا با ترامپ مسئله جدیدی نیست چون ترامپ اتحادیه اروپا و مناسبت هایش را قبول ندارد. اما امروز ترامپ به حل مسئله ایران نیاز دارد تا از این برگ برنده برای حفظ پایگاه رأی اش استفاده کند. او باید این برگ برنده را در برابر حزب و حتی مخالفانش روی میز بگذارد. از این رو آمریکا بخاطر به نتیجه رسیدن مذاکرات با اروپا همراه خواهد شد.
همراهی با آمریکا در هر موردی به نفع اروپا است. فرانسه رهبری اتحادیه اروپا و رهبری سه کشور مهم اروپایی در جریان مقابله اروپا با ایران را بر عهده دارد از این رو دیدار‌ها و مکالمات دولتمردان فرانسوی با آمریکایی‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است. اخیرا شاهد فعال شدن دیدار‌ها و تماس های این دو گروه هستیم و به نظر می‌رسد اروپا و آمریکا حداقل در مورد ایران به هم نزدیک شده هم نظر هستند و اهداف یکسانی را دنبال می‌کنند.