بعد از انقلاب به بهانه اشغال سفارت امریکا ،ولادت و شهادت این و آن ،کمبود برق،سرما ،گرما ،آلودگی هوا ،ترافیک و…مدارس نه یک روز بلکه هفتهها تعطیل . امروز در دانشگاهها افول سطح علمی دانشجویان بجای ارتقاء علمی مشهود است،داوطبانی ورودی دوره دکترا که در مصاحبه به قضاوت داوران مردود اعلام میشوند ،متأسفانه از طرف سازمان سنجش قبول ولی بعد از دو ترم مشروط شدن اخراج میشوند و هزینه دانشگاه و زحمت استادان را به هدر میدهند. آیا بهتر نبود بجای این هزینه های گزاف برگزاری مراسم های بی محتوا و عکس های گرانقیمت در بیلبورد های بزرگراهها و میادین برای سالگردها برای مردم هزینه میشد و در مخروبههایی که مار لانه میکند برای دانشآموزان مدرسه میساختند تا این کودکان عزیز کشور بجای رفتن به کلاس اول ابتدایی در سن پانزده سالگی ،در همان سن قانون هفت سالگی به کلاس اول بروند. نویسنده عضو خیرین مدرسه ساز است و بهمت خیرین تاکنون بیش از صد مدرسه در نقاط محروم کشور احداث کردهایم و منتظر کمک ۵۰ درصد هزینه ساخت مدارس در نقاط محروم از طرف دولت فخیمه هستیم تا الباقی آن توسط خیرین اهداءگردد ولی متأسفانه وزارت آموزش و پرورش همواره از بی پولی مینالد. آیا بهتر نبود نهاد های تبلیغاتی که هزاران میلیارد تومان در سال بودجه دولتی را برای مراسمها هزینه میکنند و در پایان آن به پرسنل خود کباب و... میدهند قدری بفکر آموزش در مدارس و دانشگاهها میبودندتا مسئولین مدارس دست گدایی جلوی مردم دراز نکنند و هنگام ثبت نام فرزندان خود ،علیرغم رایگان بودن تحصیل در قانون اساسی کشور پول زور نگیرند تا موجب انصاف والدین از تحصیل فرزندان خود در نقاط محروم کشور شوند. نویسنده به لحاظ کنجکاوی در دهه کرامت به جشن خیابانی از میدان هفت تیر تا میدان ولیعصر رفت و از صف های طولانی که برای یک قاچ هندوانه با خفت و خواری ایستاده بودند ،فیلم برداری کرد و پس چند قدم در این مراسم به لحاظ فشار روحی از ذلت افراد میدان را ترک کردم . آیا آن دو بزرگوار (امام رضا وحضرت معصومه)به خفیف کردن شیعیان خود راضی اند؟! بهتر نبود به جای آن «بریز و بپاش »چند مدرسه بنام آن دو بزرگوار میساختند! شعر زیبای مولانا گواه حال امروز ماست: دانی که چرا دار مکافات شدیم؟ ناکرده گنه،چنین مجازات شدیم؟ کشتیم خرد،دار زدیم دانش را در بند و اسیر صد خرافات شدیم