کد خبر : 698024 تاریخ : 1404/2/9 - 01:28
محمود جامساز- اقتصاددان تصمیم دشوار در دور چهارم مذاکرات سومین دور مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط، شنبه گذشته بعلت فاصله زیاد بین مواضع دو‌طرف توافقی حاصل نشد و ادامه بحث ‌به دور چهارم مذاکرات کشیده شد.

گرچه محتوای مذاکرات اعلام نشده؛ اما بنظر می‌رسد در مواردی نظیر دامنه رفع تحریم‌ها، شیوه و عوامل راستی آزمایی، محدودیت های فنی و هسته‌ای، موضوعات فرابرجامی از جمله تسلیحات موشکی و نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران در منطقه و تقدم ‌و تأخر زمان اجرای تعهدات طرفین، از موضوعات مورد اختلاف بوده است. این در حالی است که وضعیت داخلی آسیب‌پذیرتر از دوران قبل شده است.

بحران اقتصادی، فرسایش مقبولیت، از دست رفتن سرمایه اجتماعی، شکاف در حاکمیت، و افزایش نارضایتی، همگی باعث شده‌اند تا نظام از نظر داخلی در موقعیت ضعف ‌باشد. طرفه آنکه جمهوری اسلامی به‌دلیل تجربه‌ی بد قبلی، از خروج آمریکا از برجام، این بار بدنبال تضمین قوی‌ برای رفع تحریم‌های مؤثر است. آمریکا هم به‌دنبال گرفتن امتیازاتی فراتر از برجام است، بخصوص درباره‌ی برنامه‌ی موشکی، فعالیت‌های منطقه‌ای و نیروهای مورد حمایت منطقه با هدف تصویر سازی موفقیت آمیز و کسب اعتبار در حل معضل ایران در انظار مردم آمریکا و عرصه بین‌المللی . استمرار تهدیدهای ترامپ از طرفی ضرب الاجل ترامپ در حال اتمام است و جمهوری اسلامی ناگزیر از تصمیم گیری است .

این در حالی است که حتی در حین مذاکرات هم تهدیدات نظامی ترامپ ( ادامه تجهیز تسلیحاتی پایگاه دیه گو گارسیا، ، دستور اعزام نیروی بیشتر بمنطقه، و تهدیدات شفاهی نظیر «ما با دیپلماسی، جان هزاران تن را نجات می‌دهیم، یا اگر توافق شود میلیارد‌ها دلار بنفع ایران است» كه در مفهوم مخالف، تهدید را در بطن خود دارد از یكسو و فضائی كه در آن جمهوری إسلامی مذاكره می‌كند - یعنی بحران درونی، بحران منطقه‌ای، نظم جدیدی كه اسرائیل از آن دم میزند، از دست دادن نیروهای حامی خود در منطقه، انفجار مهیب بندر رجایی كه بگفته كارشناسان ناشئ از اشتعال سوخت جامد موشكی بوده که بی تردید بر فضای مذاكرات آینده سایه خواهد افكند- از دیگر سو، من حیث المجموع فشارهای مضاعفی بر جمهوری إسلامی در راستای تصمیم گیری وارد می‌کند، اگر ترامپ بر ضرب الأجل خود پایبند باشد، خریدن زمان و مدیریت بحران توسط ایران بلا وجه خواهد بود.

گزینه های تهران در پیچ تاریخی سختی قرار گرفته كه باید تصمیم اتخاذ كند. بی تردید در صورت توافق، باید از بخشی از اصول ایدئولوژیک خود کوتاه بیاید که خطر شکاف و ریزش نیروهای درونی (به‌ویژه در بدنه‌ی حامیان سنتی) را در بر دارد؛ اما با پذیرش امتیازات محدود، به توافقی موقت با آمریکا دست می‌یابد تا از فشارهای فوری اقتصادی و نظامی بکاهد.

این توافق ممکن است شامل کاهش برخی تحریم‌ها در ازای توقف موقت فعالیت‌های خاص هسته‌ای یا منطقه‌ای باشد. اما توافق موقت كه از سوی آقای عراقچی هم عنوان شده رافع مشکلات ریشه‌ای ساختاری نیست و در صورت عدم پایبندی كامل، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه و بازگشت تحریم‌ها وجود دارد که اگر توافق نکند و شرایط به سوی درگیری نظامی یا تشدید تحریم‌ها برود، این جنگ بالقوه، برخلاف جنگ عراق، احتمالا زمینه‌ی بسیج ملی را نخواهد داشت و لذا با تبعات جنگ ویرانگر همراه با افزایش تنش داخلی روبه‌رو میشود و بیم آن میرود که در هر دو حالت، فرو کاستی قدرت نظامی و اقتصادی در تقابل با تخاصم و کاهش توان امنیتی در رویارویی با بحران های داخلی و فروپاشی اقتصادی امكان پذیر شود. توافق همه این تهدیدها را خنثی می‌کند.