گروه سیاسی: شهرام دبیری اسکویی در دورههای سوم، چهارم و پنجم شورای شهر تبریز با کسب رأی بالایی وارد عمارت ساعت شد و در این سه دوره مجموعا ۹ سال بر صندلی ریاست شورای شهر تکیه زد. این پزشک نخبه اسکویی که منتقدانش او را شیفته قدرت و هوادارانش وی را علامه مدیریت میدانند برای اولین بار در انتخابات ششمین دوره شورای شهر تبریز رد صلاحیت شد، ولی یک روز مانده به انتشار فهرست نامزدها از طرف فرمانداری، موفق شد تأیید صلاحیت اش را از مرکز بگیرد. دبیری اولین نام در انتخابات شورای شهر تبریز بود، کسی که عدم رأی آوری اش میتوانست سؤال برانگیز باشد. اگر هزینه انتخاباتی نامزدهای شورای شهر تبریز منتشر میشد، قطعا شهرام دبیری در لیست ولخرجها نفر اول بود. این پزشک سرمایه دار برای چهارمین دوره حضورش در شورای شهر انرژی و منابع زیادی صرف کرد و این سؤال ایجاد شد که دریافت حقوقش از عضویت در شورای شهر چقدر خواهد بود که برای یک دوره چهار ساله اینچنین دست و دلبازانه خرج می کند؟ در ششمین دوره شورای شهر تبریز، دبیری در محاصره اصولگرایان و نئو تندروها قرار گرفت، هر یک شنبه در صحن علنی به دلایلی از جمله دعوت از علی دایی برای سالگرد افتتاح بیمارستانش و یا مواردی نظیر این مورد سؤال قرار میگرفت. انتقادات تند روحانی اصولگرای شورای شهر، رسول برگی متوجه اش بود و بر خلاف دوره های پیشین در سال اول شورای ششم، کرسی ریاست شورای شهر را به وی واگذار کرد.
دبیری، پدیده بود! هر چه از انقلاب فاصله گرفتیم، حافظه مردم تبریز، کمتر مدیرانی چون شهرام دبیری را به خاطر می آورد. در فرهنگ مدیریتی کشور، کسانی با این تیپ و شخصیت و با چنین سوابقی کمتر پشت میز مدیریت دولتی و در رأس نهادهای مهم قرار گرفتند. گویی قانونی نانوشته میگفت برای کسب مناصب و موقعیت های دولتی باید ته ریش داشت، جور دیگری لباس پوشید و به ساده زیستی تظاهر کرد. اما دبیری شیک تر از آن بود که در این چهارچوب جا بگیرد.
پزشک سرمایهدار از این منظر، حضور دبیری در شورای شهر تبریز را میتوان به معنای امکان حضور همه افراد و اقشار جامعه در نهادهای انتخابی دانست. اما آنچه محل نقد است فرصت سوزی او در این فرجه باارزش بود. این پزشک سرمایهدار هرگز نتوانست از موقعیت متفاوت خود به نفع دموکراسی و در مسیر تثبیت احترام به تفاوتهای موجود در جامعه استفاده کند. به زبان سادهتر، شهرام دبیری میتوانست با مدیریتی توانمند و درخشش در شورای شهر، الگویِ ورودِ نخبگانِ تمامی اقشار به پارلمان شهری باشد و مسیر اجرای واقعی مردمسالاری در انتخابات پیش رو را هموار کند. اما او در پیچ و خم ماجراهای شورا و شهرداری حل شد.
ورود دبیری به دولت مسعود شهرام دبیری و مسعود پزشکیان از بدنه بهداشت و درمان برخاسته و وارد عالم سیاست شده بودند. با اینکه دبیری پزشکی در بخش خصوصی بود و پزشکیان همواره در بخش دولتی بهداشت و درمان کار کرده بود اما رئیسجمهور به وی اعتماد داشت و او را با وجود نداشتن سوابق مرتبط به عنوان معاون خود انتخاب کرد.
اشتباه پزشکیان رئیسجمهور در انتخاب شهرام دبیری و محمدجعفر قائم پناه دچار اشتباه شد، علت این است روسای پیشین رئیسجمهور معاون پارلمانی خود را از بین کسانی انتخاب کردند که حداقل یک دوره سابقه نمایندگی مجلس داشتند.شهرام دبیری نه تهران را درست میشناخت و نه مجلس و نه مناسبات قدرت را، او یک پزشک سرمایهدار و دور از مسائل سیاسی بود.به گزارش خبرنگار ستاره صبح کارکنان و بازنشستگان ریاست جمهوری از عملکرد معاون اجرایی رئیسجمهور راضی نیستند، حال باید دید پزشکیان که تاکنون تن به برکناری ظریف در دولت داد و مجبود شد شهرام دبیری را از سمتش برکنار کند آیا در آینده دست به تغییرات دیگری هم خواهد زد یا خیر. پس از حضور دبیری در دولت، حواشی پیرامون او و عملکرد ضعیفی که در موقعیت جدیدش داشت اجازه داد برخی به شخصی سازی شعار وفاق بیاندیشد و با حذف اندک اصلاحطلبان دولت پروژه یکدست سازی را کلید بزند. رئیس مجهزترین بیمارستان خصوصی کشور در شمال غرب که این روزها ماجرای تزریق آب مقطر به جای داروی شیمی درمانی بر اعتبار مجموعه درمانی اش لطمه زده، نتوانست صلاحیت خود برای حضور در دولت را از منظر عملکرد به اثبات برساند.
سفر به قطب جنوب سفر به قطب جنوب با همسر برای سرمایهداری در قد و قواره شهرام دبیری کار عجیبی نیست. اما تکذیبیه سفری که انجام شده بود در روز 5 فروردین از سوی دفتر معاون پارلمانی رئیسجمهور منتشر شد که تیر خلاصی به عمر دبیری در دولت چهاردهم بود. در حکم پزشکیان برای برکناری شهرام دبیری به این نکته اشاره شده که سفر وی به قطب جنوب، انجام شده و واقعیت دارد. اگرچه این سفر با هزینه شخصی انجام شده بود، اما رئیسجمهور با برکناری سریع دبیری، دولت را از اتهاماتی نظیر تجمل گرایی و از هجمه تندروها نجات داد و به سرعت از شراکت در این ناراستی فاصله گرفت. ضمن اینکه متن منتشر شده توسط رئیسجمهور با اشاره به محدودیتهای دولتمردان تخریب دولت توسط تندروها را متوقف کرد. اما آنچه در این ماجرا از نظر دور مانده عدم توجه کافی به عملکرد مسئولان، انجام وظایف محوله و نتایج مأموریت های کاری ایشان است. آیا مسئولی که ساده زیست است، اما توانمندی کافی ندارد میتواند همچنان به کار خود ادامه دهد؟ آیا چنین اقداماتی تظاهر و ریاکاری میان دولتمردان را تشدید نخواهد کرد؟ اگر شهرام دبیری به جای سفر شخصی پرهزینه اش به قطب جنوب، با هزینه دولت به ونزوئلا میرفت، همچنان مورد هجمه قرار میگرفت؟