گفتوگوی غیرمستقیم از نوآوریهایی است که برخی شیفته آن شدهاند که هم گفتوگو میکنند وهم گفتوگو نمیکنند. امریکاییها در اتاق یا هتلی مینشینند و طرف ایرانی نیز دراتاق یا هتل دیگر. واسطهها هم پیامهای این دو را به هم میرسانند. این روش نارسا ونادرست نه از فشار حداکثری امریکا کم میکند ونه سودی به حال مردم ما خواهدداشت. هم زمان زیادی از دست میرود وهم واسطههایی پرورانیده میشوند که منافع خودرا دراین آمد ورفتها جستوجو میکنند. انتقال نادرست پیامها نیز میتواند اسباب دردسر تازهتری شود. سالها این آمد وشدهای بی حاصل منابع کشوررا برباد داده است ولی گویا دل کندن از این راه نادرست کار سادهای نیست. اگر گفتوگو بد است که مستقیم وغیر مستقیم ندارد. اگر خوب است چرا غیر مستقیم؟! موضوعاتی مطرح میشود که پذیرفتنی نیست. پاسخ روشن به طرف مقابل داده شود بهتر است تا در پیامهای غیر مستقیم این موضع گیری بروز داده شود. همین روزها امریکا موافقت اوکراین را برای توقف سی روزه جنگ به دست آورد پوتین هم با همه اما واگرها آن را پذیرفت وبه گونهای آن را با مقوله انرژی وبازگشت به بازار گاز اروپا گره زد وشاید هم همکاریهای گستردهتر با امریکا در زمینه انرژی و…. پیشترهم پوتین از امکان سرمایهگذاری امریکا درمعادن روسیه سخن گفته بود. این یعنی بهره گرفتن مناسب از موقعیتها وفرصتهایی که پیش میآید. جسارت گرفتن چنین تصمیمهای راهبردی مشابه متحد خود یعنی روسیه را دارند یا خیر؟ درسی است مرغ یک پا دارد درکار نیست منفعت ملی پایه تصمیم گیریهاست. گفتوگو پایهای برای بهره گیری ازفرصت های بیشتر وکاستن از تهدیدها است. نقشه راه ایران چیست؟ عراقچی از گفتوگوی غیرمستقیم میگوید ولی گفتوگوی مستقیم را هم رد نمیکند ولی به زمان دیگری واگذار میکند. اینها واقعیتهایی است که همه را دچار سرگیجه میکند تا جایی که مقامات امریکایی هم میگویند موضع آشکار و پنهان ایران متفاوت است. مردم هم برداشتهای خودرا دارند. دلار هم با اعصاب وروان مردم بازی میکند. قیمتها بالا میرود، اینها واقعیتهایی را بیان میکنند که مسئولین به سادگی از کنار آنها میگذرند ولی زندگی مردم با همین نوسانات درهم میریزد. با هر کنش و واکنشی قدرت خرید یعنی امکان زندگی با دلهره کمتر از مردم گرفته میشود. کاش دریک گفتوگوی ملی راهی برای برون رفت از این شرایط فراهم میشد.