روانشناسان ترس از طرد شدن و شکست را متهمان ردیف اول افکار غیرمنطقی و عصبانیت افراد معرفی کردهاند. فرد تندخو در جستوجوی خطر است و با پنداری موهوم در باتلاق ترس های غیرمنطقی که دیگران آن را خطرناک نمیدانند و از پس تحملش برمیآیند گرفتار میشوند. «آدلر» روانشناس مشهور فردگرا با تأکید بر تفاوتهای فردی افراد، رسیدن به اهداف در زندگی را باعلاقه و تلاش اجتماعی فرد بهعنوان جزی از کل جامعه مرتبط میداند. افراد آرام با ساختن ذهنیت درست و منطقی، بهداشت روانی را تأمین کرده و مسئولیت خود و دیگران را بهخوبی بر عهده میگیرند. همکاری با دیگران و کنار آمدن با خصوصیات مثبت و منفی افراد، توانایی است که افراد تندخو از آن کمبهره بردهاند.
عقده حقارت «دریکروس» روانشناس اتریشی، علت اصلی عدم کنترل خشم را داشتن «عقده حقارت» میداند. ساختن ذهنیت واقعگرایانه در افراد آرام در کنترل خشم مؤثر است. افراد نوعی تمایل ذاتی برای حس کمتر بودن از دیگران دارند، اگر فرد به این احساس غلبه نکند دچار «عقده حقارت» شده و اگر این حس را تغییر ندهد جزی از شخصیت و ذهنیت فرد میشود. غلبه بر عقده حقارت فرد را دچار «عقده برتری» میکند. ذهن بیمار که دچار عقده است، افسار احساسات فرد را در دست میگیرد. احساس خشم، اولین انتخاب فرد در مواجهه با بحران و سختی زندگی است. اکثر افراد بیمار که نمیتوانند خشم خود را کنترل کنند از درک ریشه احساس خود عاجزند.
راهکار «آدلر» شجاعت مواجهه با تکالیف زندگی را راهکار مؤثر در کاهش خشم میداند. آمادگی خطر کردن و توجه به عواقب احتمالی خطر باعث خشمگینی در فرد شده درنتیجه مانع از ایجاد ترس غیرمنطقی میشود. دکتر آلبرت آلیس روشهایی را برای روبهرو شدن با ترس پیشنهاد داده است: 1-فرد برای غلبه بر ترس هایش میتواند بهصورت آگاهانه خود را وادار به تجربه موقعیت ترس کند. مثل ترس از ارتفاع: فرد میتواند در مکانهای مرتفع مثل کوهستان، برجهای بلند و ... قرار گیرد و با ترسش مواجه شود. 2- تشویق فرد بلافاصله بعد از مواجه سازی. فرد برای مواجه به ترس خود، جایزه در نظر گیرد. 3- فرد میتواند با کاهش احساس وابستگی و تلاش جهت مستقل شدن بر ترس هایش پیروز شود. حس نازپروردگی، قدرت انجام کارها را از فرد میگیرد. فرد میخواهد دیگران کارهای او را انجام دهند. فرد به دنبال حمایت بیشازحد اطرافیان است که باعث وابستگی بیمارگونه فرد میشود. این شرایط باعث میشود تا فرد از پذیرش مسئولیت فرار کند. فرد بیمار در مواجهه با سختیها خشمگین شده و بهمرورزمان تبدیل به فردی عصبی میشود. قله عصبانیت با دستکم نگرفتن تواناییهای فرد، ممکن است فتح شود.