کد خبر : 696668 تاریخ : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ - 16:07
علی صالح آبادی در گفتگو با پایگاه خبری آژنگ نیوز تشریح کرد: روزنامه نگاری، عشق، انگیزه و خلاقیت نیاز دارد تا کارکرد روزنامه درجهت بهبود زندگی مردم باشد هدف من از انتشارروزنامه ستاره صبح ، بهبود معیشت و آگاه سازی مردم است. علی صالح آبادی در گفت گوی خود این نکته را به عنوان هدف اصلی از فعالیت در حوزه رسانه عنوان کرد.

«آژنگ نیوز»: هدف من از انتشار روزنامه ستاره صبح، بهبود معیشت و آگاه سازی مردم است. علی صالح آبادی در گفت گوی خود این نکته را به عنوان هدف اصلی از فعالیت در حوزه رسانه عنوان کرد. صالح‌آبادی متولد ۱۳۳۳ در سبزوار، فعالیت سیاسی خود را از ۱۵ سالگی و در دوره دبیرستان آغاز کرد. وی به دلیل فعالیت‌های سیاسی در سال ۱۳۵۶هنگامی که دانشجو بود، توسط ساواک در میدان اعدام تهران دستگیر و در دادگاه نظامی به ۳ سال حبس محکوم شد و پس از تحمل یکسال زندان، در آستانه پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد.او سپس نماینده مردم مشهد در مجلس سوم و عضو کمیسیون سیاست خارجی بود. سابقه مطبوعاتی وی به عنوان مدیر مسئول روزنامه همبستگی از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶آغاز شد. فعالیت مستقل مطبوعاتی او از سال۱۳۸۸ با هفته نامه سیاسی اجتماعی ستاره صبح آغاز و در روزنامه ستاره صبح تاکنون ادامه دارد. صالح آبادی هم چنین نویسنده کتاب‌های «تبعید روزها» و «بازگشت به نقطه صفر»نیز هست.

آقای صالح آبادی ضمن تشکر از شما برای حضور در این گفت‌وگو در مورد شروع فعالیت مطبوعاتی خود توضیح می فرمایید؟

ورود من به مطبوعات در اثر یک اتفاق بود. خدا را شاکرم که وارد عرصه مطبوعات شدم.چون مسئولیتهای کلیدی داشتم و فقط وزیر نشدم . یک دوره هم نماینده مشهد بودم.

احساس می‌کنم که کار روزنامه نگاری به دلیل نرم افزار بودن از دیگر کارها سخت تر و مهم‌ تر است. چون یک کار نرم افزاری است.همچنین دردرجه اول برای خود من مفید است، زیرا فردی که روزنامه نگار می‌شود؛این کار برایش سازندگی دارد . چون او مجبور است مطالعه کند .مجبور است اخبار را ببیند . سوژه‌ها را انتخاب کند.مجبور است اخباری که می‌آید را ارزش گذاری کند که کدام خبر، کدام موضوع، ارزش خبری دارد .من الان ۲۲ سال است در عرصه مطبوعات هستم. قبلا روزنامه همبستگی را منتشر میکردم. یک سال هم سردبیر روزنامه همدلی بودم.۱۶ سال است که هفته نامه و روزنامه ستاره صبح را منتشر میکنم.

آن اتفاق که شما روزنامه نگار شدید چه بود؟

من استعداد نوشتن داشتم.یادم می آید سال ۱۳59 که دانشگاه تعطیل شد، من به نخست‌وزیری رفتم، اول دفتر سیاسی بودم، بعد مدیر روابط عمومی ستاد بسیج اقتصادی کشور در زمان جنگ و بعد دبیر ستاد بسیج اقتصادی کل کشور شدم. آن زمان بولتن ستاد بسیج را منتشر می‌کردم. یعنی آغاز نوشتن من از تهیه تدوین و تنظیم این بولتن بود. این بولتن هفتگی منتشر می‌شد.

تا اینکه در سال ۸۱ روزنامه همبستگی که یک روزنامه حزبی بود با مشکلات مالی مواجه شد و۲۰۰ میلیون تومان بدهی داشت. مرحوم آقای راه چمنی که بنیان‌گذارحزب و روزنامه «همبستگی» بود؛ و چند تن از نمایندگان مجلس دوره پنجم از من خواستند که مسئولیت مدیرمسئولی روزنامه «همبستگی» را بپذیرم و آن را از بحران خارج کنم، کنگره هم داشت من عضو حزب نبودم؛ اما درآن کنگره شرکت داشتم موقع برگزاری کنگره رأی گیری کردند و با اکثریت آرای اعضای کنگره، من به عنوان عضو شورای مرکزی و بعد مدیر مسئول روزنامه انتخاب شدم. اولین کسانی که به همکاری دعوت کردم آقای محمد آقازاده بود.او از روزنامه نگاران پیش کسوت بود و قائم مقام مدیر روزنامه شد؛ اما مدتی بعد از روزنامه رفت.

روزنامه همبستگی منتشر می‌شد، تا اینکه دولت آقای احمدی نژاد و وزارت ارشاد آقای صفار هرندی فرا رسید، هیئت نظارت من از مدیر مسئولی روزنامه کنار گذاشت.

بعد از آن نشریه ستاره صبح را منتشر کردید؟

من آخر دولت آقای خاتمی در سال ۸4 درخواست یک روزنامه کرده بودم که مجوز داده نشد. (با این بهانه که نوبت شما نرسیده است و). اما بعد من در دولت احمدی نژاد پیگیری کردم و به جای روزنامه به من مجوز هفته نامه ستاره صبح را دادند.

انتشار هفته نامه هم با وقایع سال ۸۸ مصادف شد. اولین شماره هفته نامه ۱۶ آبان ۱۳۸۸ با لگوی سبزمنتشر شد و از آن استقبال خوبی شد.انتشار هفته نامه تداوم داشت تا اینکه درسال ۹۴ ترتیب انتشار آن روزنامه شد، دو یا سه بار هم هفته نامه و روزنامه توقیف شد ولی مانع برداشته شد و انتشار آن تاکنون تداوم داشته است.

کسانی که با فرهنگ مکتوب آشنایی دارند ستاره صبح را روزنامه جدی ارزیابی میکنند.الان هم حدود 22 سال است که شنبه‌ها ستون ثابت دارم و یادداشت می‌نویسم، که کمتر مدیر مسئولی است که این کار را مستمرا انجام دهد.

من به دلیل علاقه‌ام و دفاع از فرودستان هم روزنامه نگار شدم، هم مطلب تصحیح می‌کنم، هم مطلب تایپ می‌کنم، تیتر و سوتیتر انتخاب می‌کنم و سردبیر هم خودم هستم.

برای من این نکته به عنوان یک سؤال مطرح است که انگیزه شما از انتشار این روزنامه چه بود و چه نیازی را می‌خواستید پاسخ دهید؟

برای توضیح دقیق درمورد نام نشریه یعنی «ستاره صبح» باید اشاره کنم که انتخاب نام ستاره به عنوان نماد برجستگی عظمت، درخشش، شادابی است. عنوان صبح آن نیز به عنوان نماد خوشی، امید و سرزندگی است. چون مردم صبح هنگام با انرژی و امید از خانه بیرون می‌آیند.

من از دوران نوجوانی روی مقوله فرودستان و محرومان وکسانی که افراد و یا حاکمیت دست در جیبشان می‌کرد و زندگیشان را بدتر می‌کرد حساس بودم. آزادی برایم در مرحله بعد قرار داشت. در رژیم گذشته وقتی دانشجو بودم،روی حاشیه نشینی بیشتر از آزادی حساس بودم . به همین خاطر من در سال ۱۳۵۶ دستگیر شدم و یکسال زندان بودم در آن زمان متوجه شدم که زیر پوست جامعه چه می‌گذرد چون تجربه زندانی سیاسی داشتم از از همان روز اول ۲3 بهمن ۵۷ در مدرسه رفاه، علوی و... حضور داشتم من به این جمع بندی رسیدم که مشکل مردم ایران در گذشته و حال مسئولانشان نیستند. بلکه مشکل خودشان هستند. سرانه مطالعه اشان نسبت به کشورهای دیگر حتی لبنان و تاجیکستان برخی کشورهای خاورمیانه پایین است.

مردمی که تاریخ را نشناسند و به حقوق اساسی خودنیز آشنا نباشند، دچار خطا، سردرگمی و دشواری در زندگی می‌شوند. به این نتیجه رسیدم که توسعه و رفاه که از نوجوانی دنبال آن بودیم، معیشت فرو دستان است این مهم زمانی محقق می‌شود که مردم آگاه شوند. به بیان بهتر ذهن مردم توسعه گرا بشود. ذهن مردم با حقوق اساسی خود و دیگران و حقوق بین‌الملل آشنا شود.در نتیجه متوجه شدم وقتی به حرفه روزنامه نگاری وارد می‌شوم،وسط بازی کنم. یعنی آنجایی که دولت و حاکمیت کارهای خوبی انجام می‌دهد آنها را تبلیغ کرده و در معرض دید مردم قرار دهیم. تجزیه و تحلیل کنیم جاهایی که کار اشتباه است آنها را نقد می‌کنیم.

من به این نتیجه رسیده ام که اکنون مردم ایران به «نان»، «آب» و «هوا» نیاز دارند، این موضوع مبتنی بر نظریه«آبراهام مازلو» است. او به نیازهای فیزیولوژیکی اهمیت می‌داد؛ البته نان به مفهوم اقتصاد و آب موتور اقتصاد و زندگی و هوا هم اگر نباشد زنده نمی‌مانیم با این انگیزه به عرصه مطبوعات آمدم.

باید دانست که روزنامه نگار باید دارای علاقه ،عشق ،انگیزه و خلاقیت باشد. اگر کسی این ویژگی‌ها را نداشته باشد روزنامه‌ای منتشر می‌کند کاغذ سیاه می‌کند چون بی انگیزگی در روزنامه نگاری آفت است، به صرفا یارانه گرفتن ،آگهی گرفتن نمی‌شود روزنامه خوب منتشرکرد. عشق، علاقه، انگیزه و خلاقیت موجب می‌شود روزنامه خوب منتشر شود. سوژه یابی مناسب مهم است تا روزنامه پر محتوایی شود. من شعارم این است که روزنامه‌ای را که منتشر می‌کنم بتوانم به اهل فن نشان بدهم.

امروز بعد از گذشت سالها ارزیابی شما از روند روزنامه و اجرایی شدن اهدافتان چیست و فکر میکنید چقدر موفق شده اید؟

البته موفق بودن و نبودنمان بستگی به اظهار نظر دیگران دارد و اینکه چقدر این روزنامه در داخل و در خارج دیده می‌شود. برداشت من این است که روزنامه ستاره صبح هم در داخل و هم در خارج دیده می‌شود. همچنین ما یک پایگاه خبری مستقل از روزنامه هم داریم، ستاره صبح آنلاین داریم که هویت مستقل دارد. البته خود روزنامه هم سایت دارد. ما به دو دلیل خودمان را موفق میدانیم اولا که ما یک روزنامه‌ای هستیم که در رتبه بندی پنجگانه روزنامه‌ها در گروه دوم هستیم. نکته بعدی آن است که روزنامه باید بتواند از نظر مالی باقی بماند. حوزه فرهنگ مکتوب ،نشر روزنامه وکتاب و خلاصه کل این حوزه‌ها سود آنچنانی ندارد، بلکه ضرر هم دارد اگر دخل و خرج روزنامه درآید موفق است.این نشریه مستقل ۱۶ سال است که منتشر می‌شود.پس روزنامه مخاطب دارد ،جایگاه دارد و موقعیتش تثبیت شده است.

نکته دیگر این است که به علت رونق شبکه مجازی؛ دیگر درج اخبار و اطلاعات صرف، در روزنامه جایگاهی ندارد. ما سعی می‌کنیم گزارشهای تحلیلی و تفسیری تهیه و درج کنیم و هر روز حداقل دو مصاحبه باشیم، یک سرمقاله، یک یادداشت و تفسیر روز داریم.

من به خاطر اینکه روزنامه خوب منتشر شود، هرگونه فعالیت دیگر را کنار گذاشته و صرفا روی انتشار محتوایی روزنامه متمرکز شده ام و دنبال کسب مجوز چند نشریه هم نرفته ام.