کد خبر : 696355 تاریخ : ۱۴۰۳/۱۰/۲۹ - 03:01
علی صالح‌آبادی– مدیرمسئول کلاف سردرگم سیاست خارجی رابطه ایران و آمریکا که پس از گروگان‌گیری 52 دیپلمات آمریکایی توسط دانشجویان خط امام (13 آبان 58) قطع شد درگذر زمان از حالت تنش و خصومت به حالت شبه جنگ درآمده است.

رئیس‌جمهور در مصاحبه با شبکه تلویزیونیان سی بی اس اعلام کرد آماده مذاکره با دولت ترامپ است. پیش از او محمدجواد ظریف معاون راهبردی وی و علی عبدالعلی‌زاده دستیار ویژه رئیس‌جمهور نیز از ضرورت مذاکره با ترامپ سخن گفته بودند. این سخنان خشم روزنامه کیهان و همفکران آن را برانگیخت. مهم‌تر اینکه کیهان در پاسخ رئیس‌جمهور نوشت: «موضوع مذاکره خارج از اختیار است.»

مهدی فضائلی عضو دفتر نشر آثار رهبری نوشت: «مذاکره با آمریکا جنایت به‌کل جهان است و ارزنی ارزش ندارد.»

برخی از نمایندگان‌هم به پزشکیان درباره مذاکره تاختند. علم الهدی امام‌جمعه مشهد هم گفت: «هر کشوری که با آمریکا مذاکره کرده بدبخت شده است.»

1-از منظر علم سیاست نفس مذاکره ولو اینکه نتیجه نداشته باشد از سطح تنش، تخاصم و جنگ می‌کاهد و مذاکره نمی‌تواند خیانت و جنایت ارزیابی شود.

2-کشورهایی که با آمریکا رابطه و مذاکره کرده‌اند زیر تیغ تحریم نیستند و اقتصادشان شکوفا شده و مردمانش در رفاه هستند. مثل ترکیه، عراق، مالزی و...، اما ایران، روسیه، کره شمالی و... که زیر ضرب تحریم هستند در فشار و بحران قرار دارند.

3-روسیه و چین که متحد جمهوری اسلامی هستند همواره به دنبال مذاکره با آمریکا بوده و هستند. عراق هم پیشاپیش اعلام کرده قصد مذاکره با ترامپ دارد. دوستان ایران که به دنبال مذاکره هستند پس چرا ما چنین نکنیم؟ نویسنده هفته گذشته مخالفان مذاکره با آمریکا و 120 نماینده‌ای که مخالف پیوستن ایران به مقررات پالرمو و سی.اف.تی هستند را دعوت به مذاکره کرد که تاکنون آمادگی از سوی این افراد اعلام نشده است.

4-دونالد ترامپ دوشنبه وارد کاخ سفید می‌شود. سیاست او درباره اسرائیل حمایت تمام‌قد و درباره ایران برخورد تمام‌قد است. این خطرناک نیست؟ اگر این گزاره درست باشد انتهای تقابل جنگ است که آثارش ویرانگر و جبران‌ناپذیر است، پس باید به فکر چاره بود نه توپ و تشر.

دولت پزشکیان با درک این واقعیت راه مذاکره و مصالحه را برگزیده است. اگر مذاکره و مصالحه صورت نگیرد آینده بدتر از حال و گذشته خواهد بود. پس باید:

اول: جلوی تحریم بیشتر گرفته شود.

دوم: تحریم‌ها کاهش یابند یا برداشته شوند.

سوم: از درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل اجتناب شود.

اگر به بحران‌های فزاینده آرمانی و ایدئولوژیک محور نگاه شود روش تقابل و تعارض گذشته که باعث خسارت مالی فراوان به کشور شده ادامه می‌یابد. سیاست و نگاهی که ارزش دلار را از 7 هزار تومان به 80 هزار تومان رسانده، قدرت خرید مردم را کاهش داده از هر 3 ایرانی یک نفر فقیر شده است!

اگر در چهار سال آینده سیاست‌های قبلی ادامه پیدا کند شاهد قله‌های رفیع ثروت بیشتر در برابر حفره‌های عمیق فقر بیشتر خواهیم بود. نگاه واقع‌گرایانه این است که کشور در سال بیش از 70 میلیارد دلار نیاز به کالاهای اساسی، ضروری و واسطه‌ای دارد. اگر این مبلغ تأمین نشود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

آمریکا می‌تواند فروش نفت ایران را که در دوره بایدن حدود 5/1 میلیون بشکه در روز بوده به کمتر از یک‌میلیون بشکه در روز و حتی کمتر از آن‌هم برساند. اگر این اتفاق رخ دهد شاهد کسری بودجه، تورم، گرانی، خلق پول، سقوط ریال در برابر دلار و از همه بدتر کوچک‌تر شدن سفره‌های مردم خواهیم بود. چیزی که می‌تواند جلوی این پدیده ویرانگر را بگیرد مذاکره، مصالحه از موضع برابر و برداشتن تحریم‌ها و صدور نفت و برگردان آن است.16 میلیون ایرانی که به پزشکیان رأی داده‌اند مطالبه‌شان همین بوده است و بس.