کد خبر : 696349 تاریخ : ۱۴۰۳/۱۰/۲۹ - 02:36
وحید حاج سعیدی- روزنامه نگار گنج فراموش شده آموزش سخن راندن در باب اهمیت مقوله «آموزش و پرورش در تربیت نسلی پویا و کارآمد» یکی از کاربردی ترین و پرمصرف ترین رویکرد ها در نظام سخنوری جامعه است و کمتر نویسنده، محقق، پژوهشگر، استاد، دانشمند و سخنرانی را می یابید که در این باب قلم نزده باشد یا تحقیق و سخنرانی نکرده باشد. چرا اساساً حرف زدن و سخن گفتن به مراتب ارزان، آسان و کم هزینه تر از عمل کردن و به کار بستن است.

در طول چهار دهه گذشته که شاهد رشد علمی در امور بودیم، کشورهایی که از نظر علمی، فرهنگی و اقتصادی در جایگاهی به مراتب پائین تر از ما بودند، حرکت در مسیر توسعه را جدی گرفتند و مقوله آموزش را آغاز کردند در عوض سخنوری در باب آموزش و پرورش، برگزاری بی شمار همایش و نشست و سمینار بی حاصل و تغییرات مداوم سیستم و کتب آموزشی، اقدام به اجرای سیاست های عملی مدونی کردند که ماحصل آن را ما در کنفرانس ها، نشست ها، سخنرانی‌ها و همایش هایمان آرزو می‌کنیم!
نگاه و دلسوزی تصنعی به مقوله آموزش و پرورش و اختصاص و واریز بودجه قطره چکانی به این سیستم بیمار و ایجاد تغییرات غیرضروری، فاقد ضمانت اجرایی، حال و روز این جایگاه مهم را به حضیض ترین موقعیتش رسانده است.
اصلاح امورات در این آموزش و پرورش ورشکسته و در حال احتضار که تا کنون وزرای زیادی به خود دیده به رویایی می‌ماند که با ادامه روند کنونی تعبیر نخواهد شد. چرا که هر چند این ساختار معیوب با انبوهی از گرفتاری های پیش بینی شده و نشده وزیر جدیدی دارد که تنها دغدغه اش باید پر کردن کلاس‌ها با معلمانی فرسوده و بازنشسته با حقوق کم باشد.
رسانه ملی از خبر ساخت یک مدرسه سه کلاسه توسط نیروی های مسلح در نقطه صفر مرزی به وجد می‌آید و در چند وعده خبری آن را با آب و تاب پخش و باز پخش می‌کند! در حالی که داشتن مدرسه خوب و استاندارد حق همه دانش‌آموزان ایرانی است.
حال و روز معلمان نیز در این سیستم نامناسب است. معلمانی که تنها جسمشان در کلاس است و روحشان در تاکسی، داروخانه و مغازه، زمین های کشاورزی و بنگاه های املاک و ... است در خوشبینانه ترین حالت در آموزشکده‌ها و دانشگاه‌ها کارایی لازم را ندارند.
دردمندانه این اضافه کاری‌ها و تلاش مضاعف برای داشتن یک زندگی حداقلی و گذراندن امورات روزمره یک زندگی ساده است! در حالی که سایر ادارات بدون جنجال حقوق و مزایای کارمندان شان را افزایش می‌دهند. در آموزش و پرورش برای افزایش حداقلی باید نظام رتبه بندی اجرا شود که با وجود اجرای این طرح باز هم فرهنگیان در رتبه آخر میزان پرداختی به کارمندان قرار دارند! البته از نظام آموزشی که سهمش از رسانه ملی تنها پخش تیزر های تبلیغاتی کلاس های کنکور و آموزشگاه های علمی است، انتخاب مدیران و معاونان مدارس سلیقه‌ای و رفاقتی است، معلم نمونه اش سهمی در تصمیم گیری های نظام آموزشی ندارد. یادمان نرود ماحصل چنین نگاه و سیستمی، تربیت نسلی است که نه تنها درس خواندن اولویت شان نیست، بلکه حرمت مدیر و معلم را نگه نمی‌دارند!
بی هیچ تردید زیر بنا و اساس توسعه هر کشور توجه جدی به همه ابعاد آموزش و پرورش است. اگر نوع نگاه و نگرش مسئولان نظام نسبت به آموزش و پرورش تغییر کند و از اجرای برنامه های کوتاه مدت، عاریه‌ای، سطحی و نخ نما نظیر استخدام معلم با قدرت شنوایی نجوا از فاصله شش متری، طرح کشدار و کم رنگ و لعاب رتبه بندی، پر کردن کلاس های درس تا 40 نفر، ضمن خدمت های کافی نتی، تدریس دروس تخصصی توسط معلمان غیر تخصصی، تدریس اجباری مدیران و معاونین در مدارس و سایر مواردی که دغدغه فرهنگیان است. برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدتی روی بیاورند که علاوه بر اختصاص بودجه دارای هدف و ساختار مشخص باشند، شاید در آینده ثمرات و تبعات این برنامه ریزی را ببینیم. البته به شرطی که متولیان امر در این بین، کمبود بودجه را بهانه نکنند و با دست و دلبازی و سخاوتمندی بخشی از درآمدهای هنگفت این کشور را به «ساماندهی آینده و آینده سازان کشور» اختصاص دهند! شاید فردا دیر باشد...