۸۳درصد از مشارکتکنندگان در این پژوهش را خانمها تشکیل میدهند و ۵۶درصد از مشارکتکنندگان ساکن پایتخت هستند. بهعلاوه، ۳۱درصد مشارکتکنندگان در این پژوهش بیش از ۱۵ سال سابقه در زمینه رسانه دارند. دادههای این گزارش نشان میدهد، دستهبندی رسانههای «خبرگزاری و سایتهای خبری» با ۱۷درصد بیشترین میزان رسانه را در خود جای داده است.
۳۴درصد از «صاحبان امتیاز»، «مدیران مسئول» و «مسئولان بازرگانی» اعلام کردهاند که رسانه محل فعالیتشان «بین سال ۱۳۹۵ و ۱۴۰۰» تأسیس شده است.
۴۴درصد از مشارکتکنندگان در پژوهش تریبون اعلام کردهاند که تحریریه رسانهای که در آن فعالیت میکنند بین ۲ تا ۵ عضو دارد و ۱۳درصد از آنان در رسانههای با تحریریه بالای ۲۰ نفر فعالیت میکنند.
۵۶درصد از مشارکتکنندگان خود را «صاحب امتیاز» رسانه معرفی کردهاند. ۹۲درصد از «صاحبان امتیاز» رسانهها آقا و ۸درصد از آنان خانم هستند. بیشترین میزان حضور خانمها در حوزه رسانه متعلق به نقش «خبرنگاری» با ۴۱درصد است.
۱۳درصد از فعالان رسانهای اعلام کردهاند که در سال ۱۴۰۲ اقدامی برای مهاجرت انجام دادهاند. براساس پژوهشهای تریبون برای بررسی وضعیت متخصصان سئو، روابط عمومی و فعالان رسانه، کمترین میزان اقدام به مهاجرت در سال ۱۴۰۲ متعلق به فعالان رسانهای بوده است.
«مشکلات اقتصادی و مالی»، «فیلترینگ و اختلالات اینترنت» و «تغییرات الگوریتمهای گوگل» بهترتیب سه چالش بزرگ رسانهها در سال ۱۴۰۲ بوده است.
۸۱درصد از فعالان رسانهای اعلام کردهاند که فیلترینگ و اختلالات اینترنت باعث «کاهش سرعت و دسترسیپذیری سایت» رسانهها شده است. «محدودیت در استفاده از سرویسهای بینالمللی مورد نیاز»، «ایجاد مشکل در پوشش اخبار بینالمللی» و «کاهش امنیت سایبری» به ترتیب در جایگاههای بعدی در زمینه آسیبهای فیلترینگ و اختلالات اینترنت قرار گرفته است.
۹۰درصد از «خبرنگاران»، «دبیران سرویس» و «سردبیران» که تنها در یک رسانه یا در دو رسانه فعالیت میکنند اعلام کردهاند حقوقشان آنها را از اشتغال به مشاغل دیگر بینیاز نمیکند. همچنین ۸۴دصد از آنان که در بیش از ۳ رسانه فعالیت میکنند نیز حقوق خود را کافی نمیدانند.
۶۳درصد از «خبرنگاران»، «دبیران سرویس» و «سردبیران» که در یک رسانه فعالیت میکنند، شغلی خارج از حوزه رسانه دارند. شغل دوم ۴۷درصد از «خبرنگاران»، «دبیران سرویس» و «سردبیران» که تنها در یک رسانه فعالیت میکنند «تولید محتوا» است.
۴۵درصد از خبرنگاران، دبیران سرویس و سردبیران بهشکل «حقالتحریر» با رسانهها همکاری میکنند. میزان همکاری بهشکل «ثابت» در افرادی که تنها در یک رسانه فعالیت میکنند ۶۳درصد و از بقیه بیشتر است.
براساس دادههای اولین گزارش رسانه تریبون، ۵۴درصد از «خبرنگاران»، «دبیران سرویس» و «سردبیران» تحت پوشش بیمه قرار ندارند.
۲۴درصد از خبرنگاران، دبیران سرویس و سردبیران اعلام کردهاند بالای ۸۰درصد از محتوای رسانهشان تولیدی است. همچنین ۲۵درصد از آنان میزان محتوای تولیدی رسانه محل فعالیت خود را زیر ۲۰درصد اعلام کردهاند.
۳۸درصد از مدیران رسانهای اعلام کردهاند که در فکر تأسیس رسانه جدیدی نیستند. «سود ده نبودن رسانه» و «نداشتن سرمایه کافی» دلایل عمده تمایل نداشتن آنان به تأسیس رسانه جدید اعلام شده است. ۹۲درصد از افرادی که «نداشتن سرمایه کافی» را دلیلی برای تأسیسنکردن رسانه جدید میدانستند، اعلام کردهاند در صورت وجود سرمایهگذار، رسانه جدید تأسیس خواهند کرد.
در همین راستا، ۹۰درصد از «صاحبان امتیاز»، «مدیران مسئول» و «مدیران بازرگانی» سرمایهگذاری بخش خصوصی را در بهبود وضعیت اقتصادی رسانهها موثر میدانند. همچنین ۶۱درصد از «صاحبان امتیاز» و «مدیران مسئول» اعلام کردهاند که مایل به جذب سرمایه هستند.
در بخشی از پژوهش اولین گزارش رسانه تریبون، «صاحبان رسانه»، «مدیران مسئول» و «مدیران بازرگانی»، شریانهای اصلی درآمد رسانهها را اولویتبندی کردهاند. براساس اولویتبندی آنان، بهترتیب «انتشار رپورتاژ آگهی»، «انتشار بک لینک»، «فروش جایگاههای بنری»، «تبلیغات کلیکی»، «فروش بستههای روابط عمومی» و «همکاری در فروش (Affiliate Marketing)»، شریانهای اصلی درآمد رسانهها را تشکیل میدهد.
همچنین، درآمد بیش از نیمی از رسانهها در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ رشد نداشته است. ۳۰درصد از رسانهها در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ با کاهش درآمد روبهرو بودهاند.
۶۴درصد از «صاحبان رسانه»، «مدیران مسئول» و «مدیران بازرگانی»، پلتفرمهای تبلیغاتی و ارتباط با رسانه مانند یکتانت و تریبون را در بهبود وضعیت مالی رسانهها موثر دانستهاند.
«تولید محتوا»، «زیرساخت فنی»، «سئو (SEO)»، «مکان فیزیکی دفتر رسانه» و «بازرگانی»، بهترتیب بزرگترین هزینههای رسانهها هستند.
۸۳درصد از رسانهها اعلام کردهاند در سال ۱۴۰۲ ناچار به اتخاذ سیاستهایی برای کاهش هزینههای خود شدهاند. براساس اعلام «صاحبان رسانه»، «مدیران مسئول» و «مدیران بازرگانی»، رسانهها در سال ۱۴۰۲ برای کاهش هزینههای خود بهترتیب سیاستهایی مانند «متوقفکردن توسعه رسانه»، «کمکردن محتوای تولیدی»، «تعدیل نیرو»، «دورکاری» و «حذف سرویس تخصصی» را پیش گرفتهاند.
بهعلاوه آنان «سرمایهگذاری نکردن بخش خصوصی در حوزه رسانه و مطبوعات»، «کمشدن مخاطبان سطح وب و اقبال مردم به شبکههای اجتماعی»، «حمایتنکردن دولت» و «سانسور و محدودیتها» را عامل بدشدن وضعیت اقتصادی رسانهها دانستهاند.
۹درصد از رسانههای تأسیسشده «پیش از سال ۱۳۸۰» و ۳۰درصد از رسانههایی که «بین سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۵» تأسیس شدهاند، زیانده هستند.
پاسخهای «صاحبان امتیاز» و «مدیران مسئول» در رابطه با زمان و سرمایه مورد نیاز برای رسیدن یک رسانه به نقطه سربهسر مالی نشان میدهد از سال ۱۳۸۰ تاکنون، سرمایه و زمان مورد نیاز برای برابرشدن میزان هزینههای رسانهها با درآمدشان همواره با کاهش روبهرو بوده است.
میانگین زمان مورد نیاز برای رسیدن به نقطه سربهسر پیش از سال ۱۳۸۰ برابر «۳سال و ۴ماه» بوده و با کاهش ۳۲درصدی به «۲سال و ۳ماه» در بین سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ رسیده است.
همچنین میانگین سرمایه مورد نیاز برای رسیدن رسانهها به نقطه سربهسر که پیش سال ۱۳۸۰ برابر با ۱میلیارد و ۲۵میلیون تومان بوده با ۵۱درصد کاهش به ۴۹۸میلیون تومان در بین سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ رسیده است.