کد خبر : 685743 تاریخ : ۱۴۰۳/۹/۲۴ - 02:49
پونه ندایی - ناشر و سردبیر مجله شوکران نامه به رییس‌جمهور پزشکیان من جوانی‌ام را صرف نشر مجله و کتاب و روزنامه‌نگاری کردم.

آقای رئیس‌جمهور
سلاملار و سایقیلار
من و همکارانم در حوزه فرهنگ و مطبوعات جوانی‌مان را صرف کردیم تا به عهد بزرگان برای حفظ فرهنگ و آنچه در حوزه بزرگ فرهنگ جا می‌گیرد وفادار باشیم. اکنون که صاحب نظران و اثرگذاران فرهنگی در بیش از دو دهه گذشته به حاشیه رانده شده‌اند و به خاطر بی‌مهری‌ها سکوت اختیار کرده‌اند یا حداقلِ فعالیت را دارند، من برای شما حرف می‌زنم. قصه من نمونه قصه بسیاری از بزرگان و همکاران مطبوعاتی و اهل فرهنگ است.
من جوانی‌ام را صرف نشر مجله و کتاب و روزنامه‌نگاری کردم و تا امروز سه دهه است به این کار مشغولم. گرچه نفس‌هایم در کار به شماره افتاده، اما هنوز به فرهنگ پروری و روشنگری وفادار مانده‌ام.
سال‌ها برای جبران ضرر و زیان مالی حاصل از فعالیت فرهنگی، یا در جاهای غیرمرتبط کار کردم یا خرده دارایی‌ام را فروختم تا به زعم خودم چراغ‌ فرهنگ را روشن نگه دارم.
در رفت و آمد دولت‌ها و تلاطم سیاسی و اجتماعی سال‌ها و رویارویی با ناملایمت‌ها هرگز کشورم را ترک نکردم، چون گفتم نمی‌روم تا برای حفظ و اعتلای فرهنگ کشور کوشش کنم.
ایران با وجود من و شما و همان‌ها که دیگری را قبول ندارند ایران است.

آقای رئیس‌جمهور
این اولین بار است که خطاب به رئیس‌جمهوری مطلب می‌نویسم. اول به خاطر اینکه شما این حس آزادی را به ما داده‌اید و دیگر اینکه هیچ‌گاه وضعیت کشور و منطقه اینقدر پر پیچ و تاب نبوده است‌.

حرکت در مه را به حرکت در تاریکی ترجیح می‌دهم
در جریان انتخابات ریاست جمهوری من ویدیویی ضبط و پخش کردم. وقتی سرنوشت کشورم را در خطر ‌دیدم، از قالب خودم که صرفاً کار فرهنگی بود بیرون آمدم و گفتم در شرایطی که ۶۰ درصد واجدین شرایط رأی نداده‌اند من رأی می‌دهم چون همچنان بهبود اوضاع را از صندوق رأی جست و جو می‌کنم. حتی گفتم همین آقای پزشکیان که همزبان مادری من است و برای مردم گردن گرو گذاشته ممکن است روزی اشک ما را دربیاورد، اما من حرکت در مه را به حرکت در تاریکی ترجیح می‌دهم.

آقای رئیس‌جمهور
اکنون من از شما گله دارم. شما بیش از صد روز است سکان دولت را در دست دارید، اما هنوز گرفتار ایجاد وفاق در سطح حکمرانی هستید و آثاری از وفاق عملی با مردم را نمی‌بینیم.
انتصاب بانوان در دولت حتی بعضاً با روسری، انتصاب افرادی از اقوام ایرانی و برکناری فوری مسئولانی که به مردم و خبرنگاران توهین می‌کنند زیباست، اما مردم همچنان گرفتار گرانی، هوای آلوده و فیلترشکن‌ها هستند.

آقای پزشکیان
شما نیت پاک و درستی برای مردم دارید، اما موقع سخنرانی‌هایتان انگار باور ندارید خیلی چیزها را آب برده است و ارجاع می‌دهید به اصول کلی و اولیه اخلاقی و انسانی که اکنون در ایرانِ ۱۴۰۳ مابه ازای عملی ندارد. انگار شما از وضعیت ذهنی مردم و آنچه زیر پوست جامعه خبر ندارید.

آقای رئیس‌جمهور
شما طوری از ناترازی سخن می‌گویید، انگار مردم در این زمینه کم کاری کرده‌اند. چون در سخنان شما رد پایی از ریشه‌یابی ناترازی و خشکاندن آن ریشه‌ها نیست.

آقای رئیس‌جمهور
ما هر روز از میان هوای آلوده و ناسالم عبور می‌کنیم تا به سر کار برسیم. ضعیف‌ترها یک پایشان بیمارستان است، قوی‌ترها نگرانند اگر مازوت نفس آن‌ها را هم بند بیاورد تکلیف خانواده‌شان که در خانه منتظر نان هستند چه می‌شود!
آقای رئیس‌جمهور
حتماً از غرور شکسته ایرانی‌هایی که سر در سطل زباله خم می‌کنند خبر دارید و از خشونت، سوء استفاده و تبعیض علیه زنان در برخی محیط‌های کاری خبر دارید. فکر می‌کنم این بخش از زنان آنقدر گرفتار نان درآوردن هستند که اولویتشان موضوع حجاب و قانون یک طرفه آن نباشد.
ما هر چه می‌دویم از تورم عقب می‌مانیم در حالی که ریه‌هایمان در آلودگی هوا می‌سوزد.

آقای رئیس‌جمهور
قشر متوسط صاحب اندیشه که علاقه‌مند به خرید کتاب و بهره بردن از فعالیت‌های فرهنگی و هنری است، اکنون بین خرید نان و کتاب و فیلم به ناچار ابتدا باید بهای نان و زندگی روزانه را بپردازد. در چنین شرایطی است که زنجیره تولید فکر و فرهنگ دچار اشکال می‌شود و در این زمینه در دست انداز افتاده‌ایم.

آقای پزشکیان
اساساً اهالی فرهنگ و هنر نباید به عرصه‌های غیرمرتبط با حرفه‌شان وارد شوند و درگیر موضوعات غیرتخصصی شوند، اما چه کنیم که فضای کار فرهنگی از دست رفته است و ما یا باید از خانه برویم یا اگر می‌خواهیم بمانیم، باید درباره چیزهایی که نمی‌دانیم و نمی‌توانیم اصلاح کنیم حداقل گلایه کنیم.
گرچه من بعد از انتشار این نامه در زمانه‌ای که نمی‌توانم چندان در حرفه خودم اثرگذار باشم، چاره‌ای ندارم جز این که به دنیای شعر خودم پناه ببرم.