به گزارش شفقنا؛ جنبش دانشجویی به معنای عمل جمعی، اختیاری، داوطلبانه و جهتدار دانشجویی برای ایجاد تغییر و تحول سیاسی – اجتماعی است، حتی جنبش دانشجویی به کوشش جمعی دانشجویان برای پیشبرد یا مقاومت در برابر دگرگونی اجتماعی در جامعهای که خود جزئی از آن هستند هم، اطلاق میشود. پس، هر عمل جمعی دانشجویی، جنبش دانشجویی نیست بلکه جنبش دانشجویی به یک حرکت جمعی گفته میشود که افراد آن به قصد ایجاد تغییر و تحول سیاسی – اجتماعی پا پیش میگذارند، البته ممکن است، گاهی بخواهند در مقابل برخی تغییرات و تحولات سیاسی – اجتماعی بایستند. این افراد، جمع خود برانگیختهای هستند که تغییر و تحول سیاسی – اجتماعی را جستوجو میکنند.
این تغییر و تحول، میتواند دامنه وسیعی داشته باشد که از تحول در فکر و اندیشه تا ایجاد تغییر در نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره را در برگیرد. به بیان دیگر جنبش دانشجویی یعنی از مجموعهای دانشجویان که در روند تغییر دادن و یا ندادن سیاسی – اجتماعی قرار میگیرند.
جنبش دانشجویی به آن دلیل که از جنبش اجتماعی ناشی میشود، میتوان آنرا به مؤلفههای تعریف جنبش اجتماعی گره زد. همچنین، دانشجویان جزو قشر روشنفکر و جنبش دانشجویی جزو جنبش روشنفکری محسوب میشود، لذا، دانشجویان و جنبش دانشجویی از عناصری که در تعریف جنبش روشنفکری به کار میرود، برخوردارند و چون دانشجویان از طبقه متوسط جامعه هم به شمار میروند، میتوان از قواعد، مباحث و مصادیق مربوط به طبقه متوسط هم در جنبش دانشجویی، سخن گفت.
تام هایدن از رهبران انجمن دانشجویان دموکراتیک (SDS) در تعریف جنبش دانشجویی میگوید: جنبش دانشجویی، جنبش مستقلی است که از خاستگاه طبقاتی مردم متوسط شهری یعنی از دل همان درست کاریها و صداقتها برمیخیزد، جنبشی مدرن که اهداف اصلیاش را مقابله با نهادها، افکار و بنیانهای سنتی موجود در جامعه قرار میدهد لذا جنبش دانشجویی را میتوان جنبش مقاومت نامید. اساساً جنبش دانشجویی، پدیدهای خاص، جدید و جهانی است، از اینرو هانا آرنت در کتاب خشونت خود در ارائه تعریفی از جنبش دانشجویی مینویسد: ” طغیان دانشجویان اولا پدیدهای جهانی است و تجلیات آن در کشورهای گوناگون و دانشگاههای مختلف، صورت متفاوتی داشته است. ثانیا دو ویژگی اساسی، جنبش دانشجویی را از دیگر جنبشهای اجتماعی عمومی و نظیر جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی خاص نظیر جنبش ضد بردهداری و جنبش حمایت از حقوق زنان و غیره تفکیک میکند.
همچنین صادق طباطبائی سخنگوی دولت موقت مرحوم بازرگان در خصوص تاریخچه شکل گیری جریان انجمن های اسلامی دانشجویان در داخل کشور میگوید: ریشه جریانات اسلامی دانشگاهها و جنبش های اسلامی دانشجویی به ماجراهای قبل از شهریور ۲۰ بر میگردد. در آن مقطع و در طول جنگ جهانی دوم تحت تأثیر اندیشه های مدرن مارکسیستی گروه های جدیدی شکل گرفتند که بیشترین فعالیتها را در حوزه اکادمیک داشتند.
آنان با ادعای علمی بودن مارکسیسم بر این اعتقاد بودند که مبارزه با امپریالیسم فقط از اندیشه های مارکسیستی برمی آید و مبانی اعتقادی غیر مارکسیستی را غیر واقع گرایانه؛ غیر رئالیستی و ایده آلیستی میدانستند.
*جنبش دانشجویی در ایران پیش از انقلاب را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد:
۱. از زمان تأسیس دانشگاه تهران تا پایان سلطنت رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰.
۲. از شهریور ۱۳۲۰ تا ۱۶ آذر ۱۳۳۲.
۳. از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۴۱.
۴. از ۱۳۴۱ش تا پیروزی انقلاب اسلامی.
در دوره اول به دلیل تازه تأسیس بودن دانشگاه تهران و تعداد کم دانشجویان، امکان شکلگیری حرکت های دانشجویی به صورت گسترده وجود نداشت؛ ضمن آن که در زمان حکومت رضاشاه اجازه فعالیت به احزاب و گروه های سیاسی مستقل از دولت داده نمیشد.
در آن زمان فعالترین گروه های سیاسی، کمونیستها بودند و به تدریج شماری از دانشجویان جذب این تفکر شدند. مهمترین گروهی که در دوره اول شکل گرفت، گروه تقی ارانی با گرایش های کمونیستی بود. هدف آنان مبارزه انقلابی با دیکتاتوری رضاشاه بود که پس از دستگیری آنان در ۱۳۱۶ به گروه ۵۳ نفر مشهور شدند. با از بین رفتن این گروه، جنبش دانشجویی در داخل ایران تا سقوط سلطنت رضاشاه، متوقف ماند.
دوره دوم جنبش دانشجویی پس از برکناری رضاشاه از سلطنت آغاز شد. به دنبال خروج رضا شاه از ایران و در فضای باز سیاسی دهه ۲۰ گفتمان چپ تبدیل به گفتمان غالب جامعه روشنفکری ایران و جامعه دانشجویی شد. در این زمان سه گرایش در میان دانشجویان وجود داشت؛ گرایش چپ که از سال ۱۳۲۰ شمسی به رهبری حزب توده ایران فعالیت میکرد و شعار آنان مبارزه با دیکتاتوری، استعمار غرب و فقر بود.
حزب توده با این شعارها بدون مطرح کردن وابستگی خود به کشور شوروی، در میان دانشجویان طرفداران بسیاری پیدا کرد، به شکلی که در دهه ۱۳۲۰ بیشتر دانشجویان دانشگاه تهران عضو حزب توه ایران بودند. اما با مشخص شدن وابستگی حزب توده به شوروی و مخالفت آنان با دولت دکتر محمد مصدق، عدهای از دانشجویان از حزب توده کناره گرفتند. فعالیت آنان بیشتر جنبه صنفی داشت که از آن جمله میتوان به مخالفت با دریافت شهریه از دانشجویان و اعتراض به افزایش خدمت سربازی دانشجویان اشاره کرد. با آغاز جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق و حمایت آیتالله کاشانی به تدریج احزاب و گروههایی با گرایش های ملی، طرفدارانی در میان دانشجویان پیدا کردند. این گروه از دانشجویان در حمایت از دولت دکتر مصدق به مقابله با اقدامات طرفداران حزب توده پرداختند.
آنان در مقابله با «سازمان دانشجویان دانشگاه تهران» که در اختیار اعضای حزب توده قرار داشت «سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران» را تشکیل دادند که مهمترین فعالیت آنان شرکت در تظاهرات ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و برکناری قوامالسلطنه و بازگشت دکتر مصدق به نخستوزیری بود. اما گرایش های اسلامی نیز در میان دانشجویان طرفدارانی داشت. عدهای از دانشجویان در واکنش به گسترش تفکرات گروه های چپ و کمونیست که با فرهنگ سنتی اسلامی مردم مخالفت داشت، انجمن های اسلامی دانشجویان را به سال۱۳۲۲ش در دانشگاه تهران تشکیل دادند.
در ابتدا فعالیت انجمن های اسلامی براساس تبلیغات مذهبی بود که در مناسبت های مختلف از سخنرانانی چون آیتالله سیدمحمود طالقانی، دکتر یدالله سحابی و حجتالاسلام محمدتقی فلسفی دعوت میکردند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دانشجویان مذهبی وارد فعالیت های سیاسی شدند و نقش مؤثری در گسترش جنبش دانشجویی ایفا کردند. به ویژه پس از تأسیس حسینیه ارشاد و شرکت در سخنرانی های دکتر علی شریعتی و استاد مرتضی مطهری، با تفکر انقلابی اسلام بیشتر آشنا شدند.
پس از کودتای امریکایی ـ انگلیسی ۲۸ مرداد علیه دولت مصدق، فعالیت احزاب و گروه های سیاسی به شدت سرکوب شد. در این زمان، تنها جنبش دانشجویی به فعالیت خود ادامه داد، که فعالیت آنان نیز در قالب برگزاری تظاهرات، پخش اعلامیه و تعطیلی کلاس های درس بود. اولین تظاهرات گسترده دانشجویی در ۱۶ مهر ۱۳۳۲ به ابتکار نهضت مقاومت ملی و در اعتراض به بازداشت دکتر مصدق شکل گرفت که بیش از دو هزار نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در آن شرکت داشتند و با دخالت نیروهای نظامی به زد و خورد و مجروح شدن عدهای از دانشجویان انجامید. در ۱۴ آذر نیز تظاهراتی علیه برقراری مجدد روابط ایران و انگلیس در داخل دانشگاه انجام شد، که فردای آن روز دانشجویان دامنه تظاهرات را به خارج از دانشگاه کشیدند و پس از درگیری با نیروهای پلیس، عدهای از دانشجویان مجروح و جمعی نیز بازداشت شدند. اما مهمترین برخورد در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. به مناسبت برقراری مجدد روابط سیاسی بین ایران و انگلیس دانشجویان دانشگاه تهران به عنوان اعتراض، با تعطیلی کلاس های درس در دانشکده فنی تجمع کردند.
دولت فضلالله زاهدی که پس از کودتای ۲۸ مرداد روی کار آمده بود، برای زهرچشم گرفتن از دانشجویان، عدهای از نیروهای کماندو ارتش را به دانشگاه تهران گسیل کرد و زمانی که دانشجویان قصد خروج از دانشکده فنی را داشتند، آنان را به گلوله بست که در نتیجه این تهاجم سه نفر از دانشجویان دانشکده فنی به شهادت رسیده شصت نفر مجروح و بازداشت شدند. خبر این واقعه به سرعت در سراسر جهان منتشر شد و بسیاری از دانشگاه های جهان این حرکت رژیم را محکوم کردند. پس از آن همه ساله دانشجویان در روز ۱۶ آذر ضمن انجام تظاهرات، مراسمی برای بزرگداشت شهدای دانشجو برگزار میکردند. با گذشت زمان روز ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو شناخته شد.
جنبش دانشجویی پس از واقعه ۱۶ آذر منسجمتر شد و موجب وحشت حکومت شاه از فعالیت سیاسی دانشجویان شدد، زیرا پس از آن دانشجویان نسبت به هر اقدام غیرمردمی یا ضد ملی حکومت واکنش نشان دادند. از آن جمله میتوان به تظاهرات ۲۹ مهر ۱۳۳۳ در اعتراض به قرار داد کنسرسیوم نفتی، اعتراض به تغییر قانون استقلال دانشگاه در ۱۷ دی ۱۳۳۳، تظاهرات در اعتراض به حمله اسرائیل به کشورهای مسلمان در سال های ۱۳۳۵ش و ۱۳۳۶ش، تظاهرات در اعتراض به تقلب در انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی در بهمن ۱۳۳۹ و چندین تظاهرات پراکنده دیگری که تمامی آنها منجر به درگیری با نیروهای انتظامی و مجروح و بازداشت شدن عدهای از دانشجویان میشد. اما شدیدترین برخورد در روز اول بهمن ۱۳۴۰ اتفاق افتاد.
زمانی که دانشجویان در اعتراض به اخراج پانزده دانشآموز و قطع کمکهزینه دانشجویان دانش سرای عالی، تظاهراتی برپا کردند. عدهای از نیروهای کماندو ارتش به دانشگاه تهران حملهور شدند که بر اثر آن، یک نفر کشته و دهها دانشجو مجروح شدند. مشابه چنین تهاجمی در بهمن سال بعد نیز تکرار شد.
حملات خشونتآمیز حکومت علیه دانشگاه تهران نه تنها از فعالیت سیاسی دانشجویان نکاست که موجب گسترش جنبش دانشجویی در سراسر ایران و خارج از کشور نیز شد. مجامع دانشجویی در اروپا و امریکا و دانشجویان شهرهای شیراز، تبریز و مشهد ضمن همدردی با دانشجویان دانشگاه تهران اقدامات مشابهی علیه حکومت شاه صورت دادند. با آغاز مبارزات امام خمینی در ۱۳۴۱ بخشی از دانشجویان با گرایش به این نهضت، جنبههای مذهبی جنبش دانشجویی را تقویت کردند. دانشجویان چند بار به دیدار امام رفتند و در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به پشتیبانی از امام خمینی شرکت کردند. اما پس از تبعید امام در اعتراض به تصویب قانون کاپیتولاسیون، ارتباط مستقیم دانشجویان با ایشان قطع شد و دانشجویان از طریق ارسال و دریافت پیام و اعزام نماینده، ارتباط خود را با امام خمینی حفظ میکردند.
امام خمینی(ره) تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ۱۲۸ پیام برای دانشجویان داخل و خارج از کشور صادر کرد. همین ارتباط گرایش جنبش دانشجویی را به امام خمینی بیش از پیش افزایش داد. ارتباط و همکاری با نهضت امام خمینی سبب نزدیکی دانشجویان به مردم شد. در طول دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ جنبش دانشجویی از حالت صنفی خارج شد و به بیرون از دانشگاه گسترش یافت و دانشجویان همگام با مردم و به مناسبت های مختلف، دست به تظاهرات گسترده علیه رژیم شاه میزدند. یکی از بزرگترین حرکت های سیاسی دانشجویان مسلمان در سال ۱۳۵۷ در تبریز به وقوع پیوست.
دانشجویان دانشگاه تبریز که هم گام با دانشجویان دانشگاه های تهران در مبارزه علیه حکومت پهلوی فعال بودند، در روز ۱۸ اردیبهشت ضمن برگزاری مراسم بزرگداشت چهلم شهدای یزد، تظاهراتی در محوطه دانشگاه به راه انداختند که به درگیری شدید دانشجویان با نیروهای گارد و پلیس انجامید و بر اثر تیراندازی پلیس، عدهای از دانشجویان مجروح و سه تن از آنان به شهادت رسیدند. این واقعه تأثیر بسزایی در گسترش انقلاب به ویژه در شهر تبریز داشت و موجب نزدیکی بیشتر دانشجویان با مردم شد.
در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ به دلیل تعطیلی دانشگاه ها، جنبش دانشجویی فعالیت منسجمی نداشت و دانشجویان با بازگشت به شهرهای خود در کنار سایر اقشار جامعه علیه حکومت پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲بهمن به فعالیت پرداختند. با انقلاب اسلامی و دگرگونی در حوزههای مختلف، جنبش دانشجویی نیز دچار تحولات اساسی شد.
دانشجویان فدایی خلق و مجاهدین خلق رو در روی مردم و آرمانهای انقلاب و ارزشهای اصیل اسلامی صف آرایی کردند و به دلیل ماهیت وابستهای که به بیگانه داشتند به روی مردم اسلحه کشیدند که موج انقلابی مردم آنها را از صحنه کنار زد. اما جنبش اصیل دانشجویی که پیکره اصلی آن را دانشجویان انقلابی تشکیل میدادند با تحلیل درست از زمینهها و پیدایش جنبش دانشجویی با انقلاب همراه شدند.
دفاع از انقلاب و نظام، پاسداری از دستاوردهای انقلاب، مبارزه با امپریالیست شرق و غرب به مثابه گفتمان مسلط دانشجویی در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی بود که با سازماندهی دانشجویان انقلابی که در قالب انجمنهای اسلامی فعالیت مینمودند اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان شکل گرفت. طی دهه شصت شاهد فعالیت گسترده این جنبش هستیم اما در دهه هفتاد این جنبش سالهای بی تحرکی و حتی سیاست گریزی را پشت سر گذاشت. در حالیکه دانشجویان جزو تأثیرگذارترین اقشار در پیروزی انقلاب محسوب میشدند، در طی چهاد دهه اخیر و خصوصا از دهه ۸۰ به این سو شاهد کاهش شدید تأثیر جنبشهای دانشجویی بر مناسبات سیاسی و اجتماعی کشور هستیم.
دانشگاه همواره و در هر شرایطی باید پویایی و مطالبهگری خود را حفظ کند، زیرا وقوع هر تحولی در هر سطحی، منوط به پیشرو بودن دانشجویان در تحولخواهی است.
نوائیان پژوهشگر تاریخ در خصوص نقش دانشجویان در پویایی و تحکیم جامعه میگوید: «به عنوان کسی که یک دانشجو قدیمی از دهه هفتاد هستم، متأسفانه نقدی به وضعیت جریانات دانشجویی در دانشگاههای کنونی وارد است که این انتقادات در دوران ما کمتر بود و اکنون بیشتر است. به اعتقاد او، جریانات دانشجویی به شدت سیاستزده و تحت تأثیر جریانات بیرونی شدهاند و استقلال آنها در حال کاهش است و خودشان فکر تولید نمیکنند و معمولا فکر را وارد میکنند. در دوران دانشجویی ما گروههای مطالعاتی تشکیل میشد که در خصوص مباحث عقیدتی، بنیانی، سیاست و کتابهای اندیشمندان انقلاب مثل دکتر شریعتی و مطهری بحث و گفتوگو میکردند و در این مباحثه به یک نتیجهای میرسیدند، اما امروزه این گونه نیست و دانشجویان بیشتر هیاهو دارند و کمتر به فضای مطالعاتی میروند و با عقبه مطالعاتی قوی وارد معرکه نمیشوند. برای همین است که وقتی وارد جریانی میشوند، مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و این از نظر آسیبشناسی جنبش دانشجویی بسیار حائز اهمیت است.»
این پژوهشگر تاریخ ایران خاطرنشان کرد: «من معتقدم اگر جنبش دانشجویی نتواند به دوران بالندگی خود برگردد، هیچ گاه قابلیت ایجاد نشاط سیاسی و عقیدتی در جامعه را نخواهیم داشت. ما نیازمند ایجاد کرسی آزاداندیشی در دانشگاه هستیم و تأسیس این کرسیها بدون دانشجویی که اهل مطالعه عمیق و از همه مهمتر داشتن فرهنگ و ادب مناظره باشد، میسر نخواهد بود. بنابراین به نظر میرسد در شرایط فعلی دانشجوها و جنبش دانشجویی اثر گذاری خود را در سطح کلی جامعه از دست دادهاند و در سال های اخیر به دلیل شرایط حاکم، رخوت و انفعالی که در اثر آن شرایط بر مجموعه جنبش دانشجوئی تحمیل شده است سبب شده تا دانشجویان نتوانند آن اثر گذاری لازم را داشته باشند.»
منابع:
مصاحبه جواد نوائیان پژوهشگر تاریخ با خبرگزاری ایسنا – ۱۶ آذر ۱۴۰۲ مصاحبه دکتر صادق طباطبائی، سخنگوی دولت موقت مرحوم بازرگان با سایت فرارو – ۲۵ آذر ۱۳۹۱ پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی غلامرضا نجاتی، مصدق: سال های مبارزه و مقاومت، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۷