بیش از 90 سال از تأسیس دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاه در ایران میگذرد، البته قبل از آن نیز روشنفکران قصد تأسیس مراکز علمی کلاسیک داشتند ولی متأسفانه با مقاومت متحجرین مواجه بودند به طوریکه عوام را تحریک میکردند و آنها با بیل و کلنگ این مراکز را به عنوان مراکز وابسته به فرهنگ غربی تخریب میکردند تا بالاخره به همت مردان بزرگی مثل پرفسور اسماعیل سنگ و پرفسور عیسی صدیق دانشگاه تهران به عنوان اولین مرکز آموزش تحصیلات عالیه در سال ۱۳۱۳ تأسیس گردید. اولین صدای اعتراض علیه رضا خان دیکتاتور وقت در سال ۱۳۱۶ در این مکان به همت ۵۳ نفر از روشنفکران مشهور آن زمان مثل تقی ارانی، انور خامهای، بزرگ علوی و خلیل ملکی بلند شد و همه در زندان قصر محبوس شدند. ولی این صدا هرگز خاموش نشد و در سال ۱۳۲۸ جبهه ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق که زندانی دوره رضاخان بود، تشکیل گردید و با حضور فعال دانشگاهیان داخل و خارج کشور منجر به تشکیل دولت ملی مصدق گردید و از برکات مهم این دولت ملی کردن نفت بود. عصبانیت دولت استعمارگر انگلیس از این اقدام مهم موجب کودتای ۲۸ مرداد با همکاری دولت وقت آمریکا و سازمان سیا گردید. ولی فریاد دانشگاهیان خاموش نشد و در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ سه یار دبستانی به نام مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی و مهدی (آذر) شریعت رضوی (برادر خانم پوران شریعت رضوی همسر علی شریعتی) به جرم اعتراض به ورود ریچارد نیکسون معاون وقت ریس جمهور آمریکا که به میمنت پیروزی کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی مصدق به ایران آمده بود، در دانشکده فنی تهران به شهادت رساندند، یادشان گرامی باد که پایههای حراست از استقلال ایران و جلوگیری از غرب و شرق زدگی را در دانشگاهها بنیان نهادند. نهضت آزادی بعد از استقرار حکومت پهلوی دوم، فریاد سوم سازمان یافته بود که به همت بازرگان، یدالله سحابی و آیتالله طالقانی از دانشگاهها برخاست و در سال ۱۳۴۰ این شجره طیبه را بنیان نهادند، پایگاه این سازمان در دانشگاه تهران بویژه دانشکده فنی و مسجد هدایت بود و تاکنون این فریاد بلند است و دانشگاهها نخواهند گذاشت دیکتاتوری توسط این بچه دیکتاتورها در ایران حاکم شود. بدون شک همکاری و همیاری دانشگاهیان با نهضت پانزده خرداد ۱۳۴۲ امام خمینی قابل انکار نیست و شهادت جمعی از دانشگاهیان به همراه مردم اثبات این مدعاست. بهمین منظور جمعی از اعضای نهضت آزادی که شاهد شهادت مردم بی گناه در قیام پانزده خرداد بودند به منظور انتقام از رژیم پایه یک تشکیلات مسلحانه را طراحی کردند و صادقانه بر پیمان خود راسخ ماندند و به شهادت رسیدند. محمد حنیف نژاد، ناصرصادق، سعید محسن و علی اصغربدیع زادگان بنیانگذاران این سازمان بودند که همه آنهاتوسط ساواک در سال ۱۳۵۰ دستگیر و در سال ۱۳۵۱ اعدام شدند. هرچند اعضای رده دوم این سازمان بعد از شهادت بنیانگذاران از اعتقاد به اسلام منحرف و به تفکر مارکسیست اقبال کردند و به سازمان و انقلاب اسلامی ضربات مهلک زدند و نیروهای صادق سازمان مثل شریف واقفی و صدهای انسان بی گناه مردمی را به شهادت رساندند. نقش علی شریعتی به عنوان یک استاد دانشگاه با تألیف دهها جلد کتاب و سخنرانیهای مکرر در دانشگاهها و محافل دینی در تبدیل روش سنتی دینداری به ایدیولوژی در ایجاد زمینه انقلاب اسلامی قابل انکار نیست و به قول آیتالله شیخ مرتضی تهرانی در پاسخ به امام خمینی (ره) در نجف عرض کرده بود: «دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد (در سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۰) برای شما سرباز تربیت میکند» لذا در شروع انقلاب اسلامی دهها دانشگاهی انقلابی مثل رضاحاج بهرامی، بشر حق، رفیعی واستاد نجات الهی در تظاهرات شبانه روزی انقلاب به شهادت رسیدند. در بعد از انقلاب نیز در دفاع مقدس نیز دانشگاهیان خوش درخشدند و سرداران شجاع مثل برادران باکری در مقابل دشمن ایستادگی کردند تا به شهادت رسیدند. یادشان گرامی و راهشان پاینده باد. تقارن این روز با شهادت زهرای اطهر (س) ایجاب میکندازاین بانوی بزرگوار به عنوان اول مبارز علیه کودتای سقیفه یاد کرد، که در دامان او سرور شهیدان حسین ابن علی (ع) پرورش یافت تا فریاد او از دشت کربلا که فرمود: کیست مرا یاری کند؟! هنوز در کریدور تاریخ طنین انداز است و به قول شاعر گمنام: که اندر ره آزادگی از جان نبود بیم دیگر نهراسد ز ستمکار ستمکش مظلوم به ظالم نکند کرنش و تعظیم بیدادگران را اثری نیست در عالم زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق