طنز علی رغم داشتن ظاهر ملایم و آراسته، دارای باطنی برنده و انتقادی است و نوعی آگاهی بخشی و تنبیه خفیف نیز در دل آن نهفته است. ولی این تنبیه و برنده بودن منافاتی با اخلاق و هنجار های جامعه ندارد و اساساً طنز تأثیر گذار با اخلاقیات در جامعه همسو و در یک راستا میباشد. طنزپرداز با بزرگنماییعیوب یك ساختار نامناسب در جامعه، در صدد آگاهی دادن به جامعه و در درجه اول به برنامه ریزان این ساختار معیوب میباشد تا علاوه بر ایجاد هوشیاری در جامعه، تلنگری به دست اندکاران این ساختار در جهت رفع عیوب موجود زده باشد. موضوعاتی نظیر انتخابات، خصوصی سازی، بی مهری به محیط زیست، بوروكراسی اداری، پوشش نامناسب بانوان، ریخت و پاش های میلیاردی در ورزش، ضعف در مدیریت بحران، اجحاف در حقوق شهرستانیها، گرانی و تورم، نقیصه های موجود در آموزش كشور، ضعف در مدیریت بحران، بیكاری، اخلاق شهروندی، اخلاق ورزشی، مظاهر شهرنشینی، ترافیک و حملونقل شهری، آلودگی هوا، آلودگی صوتی و تصویری، اخلاق آپارتمان نشینی، جغرافیای فرهنگی شهر، شایعه پردازی و شایعه پذیری، اخلاق رانندگی، تعارفات افراطی، منازعات خیابانی، اعتیاد، جراحی زیبایی، بالا رفتن سن ازدواج، قاچاق کالا و بسیاری موارد دیگر از جمله موضوعاتی هستند كه در سال های اخیر از طریق مقوله طنز به آنها پرداخته شده و نواقص و معضلات به گوش دست اندرکاران رسانده شده است. نگاه طنز پرداز باید نگاهی عمیق و ریز بینانه باشد و موضوعات را زود تر از سایرین و از زاویه جدید به بحث و چالش بکشد؛ شاید به دلیل وجود همین نگاه ریز بینانه، منتقدانه و زودتر از موعد طنز پرداز است كه بسیاری آن را بر نمیتابند و طنز را با هجو و تمسخر دیگران برابر میدانند. در صورتی كه هدف از نگارش طنز انتقاد و هدف از نگارش هجو انتقام است. طنز نویس در صدد حل مشكلات است و هجو نویس در صدد ایجاد مشكل است. علی ای حال با وجود تلاش های گستردهای كه از سوی طنز نویسان بزرگ كشور در سال های اخیر به منظور اعتبار بخشیدن به جایگاه و رسالت طنز، صورت گرفته است، طنز هنوز به موقعیت حقیقی خود در جامعه - علی الخصوص در بین نشریات - نرسیده است و هنوز به صورت یک ژانر مستقل جایگاه خود را تثبیت نکرده است. جایگاه طنز در مطبوعات سراسری کشور جایگاه پررنگ و ثابتی نیست و تعداد نشریاتی که ستون طنز ثابت روزانه دارند، از تعداد انگشتان دو دست فراتر نمیرود. مطبوعات استانی هم کم و بیش به مقوله طنز میپردازند و نوع نگاه به طنز در استانهای مختلف، متفاوت است و هر از گاهی به صورت تک مضراب به مقوله طنز میپردازند. جالب اینکه با وجود جذاب بودن و پرخواننده بودن طنز در نشریات، اکثر نشریات استانی تمایلی به چاپ مطالب طنز آمیز ندارند و حتی برخی از آنها با وجود داشتن پیشنهاد از سوی طنز نویسان، بعد از چاپ اولین مطلب طنز، از چاپ مطالب بعدی در هفته های بعد منصرف میشوند! هر چند دلایل عدم تمایل به چاپ مطالب طنز در نشریات استانی مشخص نیست و مدیران مسئول حتماً دلایل خاص خود را دارند، ولی ذکر این مطلب ضروری است که زبان طنز مودبانه ترین و ملایم ترین زبان برای انتقاد است و علاوه بر این به جرات میتوان طنز را تنها بخشی از یک نشریه دانست که بیشترین مخاطب را دارد و اکثر خوانندگان نشریات خواندن ستون طنز را از دست نمیدهند. از سوی دیگر طنز را میتوان زبان شیوا و گویا در یک نقد منصفانه نامید که اگر ادب و نزاکت در آن رعایت شود، بهترین راه انتقاد منطقی و سازنده از عملکرد نامناسب برخی نهادها و ادارات و آشکار ساختن ساختار های معیوب در جامعه است و اگر مسئولی نتواند زبان طنز و انتقادات وارده از این مجرا را تحمل کند، بی شک میتوان او را در زمره افرادی قرار داد که از نقد منصفانه و منطقی روی برگردان است. امید است سیاستگذاران فرهنگی و مدیران مسئول جراید نگاه جدی تری به مقوله طنز مکتوب و مطبوعاتی داشته باشند و با استفاده از این ابزار ظریف ولی تأثیر گذار علاوه بر جذب مخاطب و فرهنگ سازی در بالابردن میزان خوانندگان نشریات استان، راه نیز را برای نقد سازنده و مودبانه هموار سازند. برگزاری جشنواره مطبوعات استانی و یا مسابقات فرهنگی با محوریت طنز، کاریکاتور، داستان طنز، کمیک استریپ و ... نیز میتوانند در احیای طنز در نشریات کشوری و استانی موثر باشد.