ستاره صبح، فائزه صدر: سطح تهدیدات ایران و اسرائیل آنچنان بالا گرفته که به نظر میرسد تنش اسرائیل و فلسطین در آستانه تبدیل شدن به جنگ میان تهران و تل آویو است. درگیری نظامی در حالی است که اسرائیل حمایت غرب و برخی کشورهای عربی را دارد و ایران از پشتیبانی جبهه مقاومت برخوردار است، جنگ گستردهای در خاورمیانه چشم انداز صلح و امنیت منطقه را تیره و تار کند. ستاره صبح در گفتوگو با قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین به بررسی سطح تنش منطقه و احتمالات موجود پرداخته که در ادامه میخوانید:
حمله اسرائیل به ایران پنجم آبان اعلام شد بیشتر حملات دفع شده و خسارت ناچیز بوده است از این رو پاسخگویی ایران به اسرائیل متصور نبود. اما در روزهای گذشته شاهد تهدیداتی از سوی دو طرف بودیم که احتمال وقوع درگیری را بالا میبرد. ریشه افزایش تنش چیست و چرا ایران خود را ملزم به پاسخگویی میداند؟ ما از پشت پرده حوادث و تصمیمات مطلع نیستیم و نمیتوان به طور صددرصدی گفت که چرا مواضع ایران یکی دو روز بعد از حملع شدیدتر شد؟! به نظر من عملیاتی که اسرائیل با هماهنگی آمریکا انجام داد بر اساس این تصور طراحی شده بود که تنش میان ایران و اسرائیل کنترل شده و به جنگ کشیده نشود. ظواهر امر نشان میدهد سطح حمله طوری بود که ایران مجبور به پاسخگویی نشود و حداقل در کوتاه مدت شاهد تبادل آتش میان تهران و تل آویو نباشیم. به عقیده من ایران احساس کرد اسرائیل میخواهد عملیات را ادامه بدهد، نتانیاهو ایران را در حمله به منزل شخصیاش متهم کرد. اسرائیل از هر تحریکی که منجر به پاسخگویی ایران و ورود تهران به جنگ شود، استقبال میکند تا آمریکا را وارد جنگ کند. اگر این بار احساس شد اسرائیل در حمله به ایران به دنبال خسارات بالا نبود، نتیجه تلاش دموکراتهای آمریکا را میبینیم که سعی کردند تنش را کنترل کنند ولی اسرائیل به پیروز شدن ترامپ در انتخابات تمایل بیشتری دارد به همین دلیل از جنگ استقبال میکند. انتظار دموکراتها این بود که اسرائیل تا انتخابات کاری نکند ولی نتانیاهو حمله به ایران را کلید زد. آتش بس در غزه و لبنان که آمریکا خواهان اش بود نیز اتفاق نیفتاد. این خدمتی بود که نتانیاهو به ترامپ کرد، ولی برای راضی نگه داشتن دموکراتها سطح حمله اسرائیل به ایران مدیریت شده بود.
به انتخابات آمریکا اشاره کردید، دو روز دیگر نتایج قطعی منتشر میشود. پیروزی هر کدام از نامزدها چه تأثیری بر تنش خاورمیانه خواهد داشت؟ در مورد دفاع و حمایت از اسرائیل تفاوت چشمگیری میان ترامپ و هریس نیست. جنجال ترامپ و تیم او بیشتر است و در اجرای سیاستهای آمریکا مسیرهای پر سر و صدایی را انتخاب میکنند. جمهوری خواهان سرمایهداران و صاحبان صنایع تسلیحاتی آمریکا هستند و از جنگ سود میبرند. خانواده ترامپ با اسرائیل و نتانیاهو نزدیک هستند. در دور اول ریاست جمهوری ترامپ اولین سفر منطقهای او به عربستان سعودی بود که منافع آمریکا و اسرائیل را دنبال کرد. ترامپ در چهار سال حضورش در کاخ سفید بیشترین فشار را بر اعراب وارد کرد تا با اسرائیل صلح کنند. پذیرش بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، کاری نبود که دیگر روسای جمهور آمریکا تمایلی به انجامش داشته باشند، ولی ترامپ در این صحنه حاضر شد. ترامپ سفارت آمریکا را به شهری منتقل کرد که سازمان ملل آن را اشغال شده میشناسد. ترامپ در حالی جولان را به عنوان خاک اسرائیل به رسمیت شناخت، که اعراب خاموش و تماشاگر بودند. مجموعه آنچه در دوران ریاست جمهوری ترامپ دیدیم به ما نشان میدهد او رئیسجمهوری متفاوت از روسای جمهور دموکرات و حتی متفاوت از هم حزبیهای خود است که پیش از وی در کاخ سفید بودند. من به ترامپ به صورت یک تهدید جهانی نگاه میکنم. او سیاست یک جانبه گرایی را دنبال میکند و اعلام کرده از کنوانسیونهای محیط زیستی خارج خواهد شد. حضور چنین شخصیتی در رأس دولت آمریکا برای جهان و منطقه پر هزینه خواهد بود.
آیا میتوان تبادل آتش و وقوع جنگهای نامنظم میان ایران و اسرائیل را پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پیش بینی کرد یا خیر؟ توجه به تجربه لبنان در یک سال اخیر اهمیت دارد. لبنان فکرمی کرد تنش با اسرائیل برایش در حد زد و خوردی محدود باقی خواهد ماند ولی وضعیت به سمت جنگی ویرانگر متمایل شد. در مورد ایران هم نباید انتظار داشت که کنش و واکنش همواره در همین سطح و به همین صورت ادامه پیدا خواهد کرد. باید گفت در صورت ادامه داشتن درگیری نظامی در هر سطحی، باید آمادگی ورود به جنگی تمام عیار را داشته باشیم. به ویژه که در جنگ میان ایران و اسرائیل، طرف مقابل تهران واشنگتن است. جنگ ایران و آمریکا در منطقه گسترده و ویرانگر خواهد بود.