ستاره صبح، فائزه صدر: چالش خودساخته فیلترینگ، این بار با احتمال رفع این محدودیت خبر ساز شده است. رئیس جمهور اول آبان در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در رابطه با وعده برداشتن فیلترینگ، اطمینان داد که هنوز بر سر وعده انتخاباتی خود باقی است. پزشکیان گفت: "فیلترینگ به نفع ممکلت نیست و باید برگردانده شود و دولت درباره نحوه برگرداندن این وضعیت در حال تفاهم با سایر قوا است." جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات نیز دوم آبان تصویر نامه خود به وزیر کشور را در فضای مجازی منتشر کرد و نوشت: "مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی، حزب بنا دارد تجمعی برگزار کند و در راستای حمایت از وعده های رئیس جمهور و مطالبات اکثریت، خواستار رفع فیلترینگ شود." الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاع رسانی دولت نیز دوم آبان گفت: "دغدغه رفع فیلترینگ از روزهای انتخاب وزیر پررنگ بود و مسعود پزشکیان، پس از بازگشت از سفر وارد مسیر قانونی و اداری رفع مشکل فیلترینگ خواهد شد." ستار هاشمی، وزیر ارتباطات نیز روز چهارشنبه دوم آبان در حاشیه جلسه هیئت دولت در پاسخ به خبرنگارانی که پیگیر وعده رفع فیلترینگ بودند گفت: "ادامه وضعیت موجود به مصلحت نیســت." به دنبال انتشار این اخبار طیف های رادیكال طی فراخوانی گسترده در كانال های تلگرامی و سایر اپلیكیشن ها، تجمعی بدون مجوز را مقابل مرکز ملی فضای مجازی برگزار كردند كه علی رغم پیش بینیها با استقبال مواجه نشد و از جمعیت 14 میلیونی تهران حدود 150 نفر به موافقان فیلترینگ پیوستند. ستاره صبح برای بررسی نتایج تقابل میان موافقان و مخالفان فیلترینگ با محمد رضا اصنافی، مدرس و پژوهشگر ارتباطات اجتماعی و فضای مجازی گفتوگو داشت که در ادامه میخوانید:
این روزها عده محدودی از مخالفان رفع فیلترینگ تجمعی برگزار کردند و در گفتوگو با رسانهها به بیان مواضع خود پرداختند. آیا موثر بودن فیلترینگ در مقابله با فساد، فحشا و حتی رانت که در شعار های این طیف دیده میشد، ادعای قابل قبولی است؟ کسانی که موافق توسعه فیلترینگ هستند باید به این سؤال پاسخ بدهند که آیا اهدافی که فیلترینگ به خاطر آنها ایجاد شده بود، محقق شده است یا نه؟! کسانی که دغدغه فرهنگی دارند به ما بگویند با وجود اینکه حدود 70 درصد از کاربران از فیلترشکن استفاده و هزینه میدهند، آیا اهداف فرهنگی آنها از محدود سازی اینترنت محقق شده است؟! محدودیت فیلترینگ که 70 درصد از مردم آن را دور میزنند شکست خورده است. علاوه بر اینکه این تصمیم هزینههایی برای مردم و کشور ایجاد کرده است. در ساده ترین محاسبه هر کاربر ماهانه 100 تا 150 هزار تومان هزینه وی پی ان میدهد. از طرفی کاربران هم هزینه میدهند و هم امنیت آنها به شدت کاهش پیدا کرده است. اکثر فیلتر شکن های رایگان بدافزار هستند، اطلاعات میبرند و پهنای باند را بیش از میزان مورد نیاز مصرف میکنند. فیلترینگ نارضایتی عمومی و هزینه های سیاسی و اجتماعی ایجاد کرده است. آیا ایده فیلترینگ توانسته طبق اعتقاداتی که عدهای داشتند، انتظاراتشان را برآورده کند و مانع از دسترسی کاربران به محتوای غیراخلاقی شود؟ اگر هدف فیلترینگ حول محور مسائل فرهنگی، اعتقادی و اخلاقی بود، شکست خورده و نتوانسته مانع از دسترسی کاربران به محتوای غیر اخلاقی شود. به عقیده من فیلترینگ موجب تسهیل دسترسی نوجوانان به محتوای غیر اخلاقی شده است. زیرا نیاز به بازار فیلتر شکن افزایش پیدا کرده است و خانواده که باید عامل و مانع دسترسی نوجوان و جوان به محتوای غیر اخلاقی باشد، برای دور زدن فیلترینگ هزینه میکند تا خانواده بتواند از اینترنت استفاده کند. وقتی مسیر استفاده از پیام رسان های پر مخاطب مشروط به استفاده از فیلتر شکن است، دسترسی به محتوای غیر اخلاقی نیز تسهیل میشود. به همین دلیل من برخلاف مخالفان رفع فیلترینگ که برداشته شدن محدودیت را عامل گسترش فساد و فحشا میدانند، عقیده دارم فیلترینگ کاربران را در معرض استفاده از محتوای غیر اخلاقی قرار داده است و این جدا از هزینه های اجتماعی، سیاسی و امنیتی است که فیلترینگ به جامعه و کشور تحمیل کرده است.
اگر برای هر پدیدهای ظاهر و باطنی در نظر بگیرین، لایه های پنهان ماجرای فیلترینگ چیست؟ پشت تصمیم محدود سازی چه ارادهای وجود داشت و چه اهدافی دنبال میشد؟ در این مورد ذی نفعان متعددی وجود داشت. برخی از روی خیر خواهی و برخی از روی جهالت خواهان محدود سازی بودند، البته عدهای منافع مادی و غیر مادی خود را در توسعه فیلترینگ جست و جو میکردند. یک سری اهداف درست و حرف های قابل قبول وجود داشت که اجرای این سیاست نشان داد در تحقق آن اهداف شکست خوردیم. اعتراضهایی از تأثیر منفی برخی سایتها و شبکه های مجازی بر کودکان، نوجوانان و جوانان مطرح میشد که عملا دیدیم آنها با فیلترینگ هم مخاطب خود را از دست ندادند. گفته میشد در پلت فرم های خارجی جرایمی رخ میدهد که به وقت رسیدگی دست پلیس به هیچ جایی بند نیست و نمیتوانند کلاهبردار و یا افراد خاطی را ردیابی کنند. فیلترینگ صورت گرفت تا پلت فرم های داخلی جایگزین انواع خارجی شود ولی این سیاست عملا شکست خورد. بهتر این بود که ما با سرویس های خارجی که ارائه دهنده این خدمات بودند همکاری میکردیم. بخشی از ماجرا سیاسی بود و به انحصار رسانهای، انحصار اطلاع رسانی و انحصار سیاسی تعریف شده در کشور بر میگشت. حاکمیت میخواست مردم اطلاعات و اخبار مورد نیاز خود را از صدا و سیما و شبکه های خبری رسمی به دست بیاورند. این هدف هم با فیلترینگ محقق نشد. بخشی از فشارها برای فیلترینگ از سوی جریان های سیاسی وارد میشد که این بخش مغفول ماجرا است. جریانهایی حیات سیاسی خود را در انحصار رسانهای میدیدند. نان آنها در این است که حداقل هوادارانشان وارد جریان آزاد اطلاعات نشوند. به طور مشخص جبهه پایداری موافق فیلترینگ است. آنها زمانی میتوانند در فضای سیاسی کشور نفس بکشند که جریان آزاد اطلاعات وجود نداشته باشد، کسی روشنگری نکند و این گروه بتوانند ادعاها، تحلیلها و اخبار کذب خود را به خورد جامعه هدف بدهند. با من و شما هم کاری ندارند و درصدی را هوادار خود تعریف کردهاند و آن گروه را ناآگاه میخواهند. کسانی که چند روز پیش تجمع داشتند وابسته به جریان پایداری بودند. حیات این جریان سیاسی در جهل طرفدارانش است. روش سیاسی آنها همین است میخواهند مردم ناراضی باشند و در انتخابات شرکت نکنند تا با رأی اندک هوادارانشان همیشه پیروز حداقلی انتخاباتها باشند.
کشور در مورد تحریم تجربه مشابهی دارد، گروههایی که وظیفه داشتند محدودیت را دور بزنند به کاسبان تحریم مبدل شدند. آیا دولت چهاردهم در جدال با کاسبان فیلتر شکن موفق در عمل به وعده رفع فیلترینگ خواهد شد یا نه؟ بازار فیلتر شکن، بازار پر سودی است، اما این سود متغیر اصلی نیست. من به این نتیجه نرسیدهام که منافع اقتصادی فروش فیلتر شکن مانع رفع فیلتر است. این جریانات منافعی بزرگتر دارند و با بزرگ نشان دادن تهدیدات، تصمیم گیران را دچار خطای شناختی میکنند. در این مرحله متوجه میشویم که منافع سیاسی نقش مهمتری دارد.