رضا رمضانی خورشیددوست - پژوهشگر
این اظهارات از «تفکر دوتایی» (binary) برخاسته است. تفکر دوتایی نوعی از تفکر است که در طول تاریخ پیشینهی طولانی دارد: خیر یا شر، جبر یا اختیار، دوست یا دشمن، مرگ یا زندگی، درست یا نادرست، بد یا خوب، پیروزی یا شکست، گران یا ارزان، و از آن جمله است تسلیم یا جنگ. تفکر دوتایی نه فقط در اظهارات کلی و غیر دقیق رواج داشته است، بلکه در فرضیهها، نظریهها و مدلهای علوم معاصر، ریاضیات و فلسفه هم دیده میشود. پرولتاریا و ناپرولتاریای مارکس، نژاد برتر و نژاد پستتر هیتلری، تروریست و ناتروریست خواندن گزینشی مخالفان توسط حاکمان کنونی امریکایی از تفکرات دوتایی در جوامع است. در علوم و فلسفه، تز و آنتی تز هگل، دعوای قدیم موجی یا ذرهای بودن نور در فیزیک، دعوای کلاننگری نسبیت انیشتینی در برابر جزیینگری کوانتومیستها، ویتگنشتاین ۲ یا ویتگنشتاین یک و منطق ریاضی راسل، پستمدرنیسم یا مدرنیسم، نمونههای از تفکر دوتایی در علوم و معارف است. برنامه ریزی ریاضی گسسته و بهینه سازی ریاضی اعم از پیوسته یا گسسته، بر اساس شدنی یا نشدنی، بهینه یا نابهینه نبودن، «این هدف» یا «آن هدف» برای بهینگی، شکل گرفت. در ادبیات هم تفکر دو تایی رواج دارد، وصال یا مرگ در لیلی و مجنون نظامی، شاه و گدا، دیو و فرشته، نمونههایی از آن است. این همه را گفتم تا مخاطبان، تفکر دوتایی خود را در بحث ببینند و تصور نکنند که فقط آن عضو خبرگان به این تفکر مبتلاست. این یک آفت ذهنی فراگیر است که از عوام تا خواص، کم یا بیش به آن دچارند.
آفت تفکر دوتایی تفکر دوتایی بر مبنای «این» یا «آن» است و این سادهترین شکل تفکر است و مثال بارزش تفکر آغازین بشر و نیز داوری نخستین کودکان به صورت دوتایی است. میتوان نشان داد که رواج تفکر دوتایی آفات بزرگی در طول تاریخ داشت که در این خلاصه نمیگنجد. از جمله آفات تفکر دوتایی، آغازگری یا تداوم جنگها، جواز کشتار و نابودی دیگران به مثابه دشمن، رکود علمی بر اثر جزمیت دوتایی است.
تفکر سیستمی با بلوغ بشر در فکر و عمل، تفکر دوتایی کمرنگ شد و به جای آن انواع تفکرات پدیدار شد، از آن جمله است: تفکر سیستمی، تفکر پیوسته، تفکر جانبی، تفکر نقاد، تفکر خلاق، تفکر نوآور. با این پیشرفت در میدان تفکر، میتوان گفت که اصرار بر تفکر دوتایی، گونهای آشکار از عقب ماندگی اجتماعی، سیاسی، علمی و معرفتی است. امروز در زمینههای گوناگون تفکرهای جایگزین رواج یافته است. فهرست نمونهها بلند است. برای روشنگری، چارهای جز این نیست که انواع تفکرات رایج جهانی به عنوان جایگزین تفکر دوتایی معرفی و آموزش داده شود. این رشته سر دراز دارد، به همین بسنده میشود.
آرمان گرایی تفکر دوتایی آن آقا (میرباقری) منجر به تسلیم یا جنگ (یا جنگ تقابلی با عنوان مقاومت) میشود. تفکر جایگزین برای آن چه میتواند باشد. از اظهارات ایشان برمی آید که انگار به دنبال آرمان حاکمیت خدا بر زمین است، اگر حتی یک آرمانگرا باشد، میتوان با منطق استوار ریاضی نشان داد که آرمانها نشدنی است مگر در حالات شاذ و ندر.
سازش اصول یک پرسش: یک آرمانگرا با واقعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بیرونی-یعنی داخلی و جهانی- چه میتواند بکند. باز هم با منطق استوار ریاضی میتوان نشان داد که جز از طریق «نزدیکی به آرمان» جایگزینهای نیست. همچنین میتوان نشان داد که «تنها جایگزینه»، «سازش اصولی» است. یعنی «اولویتبندی بین معیارهای آرمان بر حسب تنگناهای بیرونی». (این اصطلاحات تخصصی است و چارهای برای ذکر آنها برای اختصار ندارم) جالب این است که سازش اصولی، نه جنگ است، نه تسلیم و نه نابودی بر اثر نتوانستن در برابر زورمند، نه زدودن خیال آرمانی پیروزی بر زورمند، بلکه دیدن همزمان «آرمان»، «دشمنان»، «دوستان» و «امکانات». در اینجا لازم است از دانشمند فقید، میلان زلهنی (Milan Zeleny) یاد کنم که عمری را برای روشنگری ریاضی-منطقی برای فهم آرمان و سازش سپری کرد؛ آثار گرانقدر استوار (robust) ریاضی-منطقی برای این مفاهیم پروراند. این بحثها برگرفته از مباحث و قضایای ریاضی-منطقی وی است. امیدوارم در فرصتی به مبانی اولیه سازش اصولی بپردازم.