کد خبر : 674971 تاریخ : ۱۴۰۳/۷/۳۰ - 03:37
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر سیاسی در گفت‌وگو با ستاره صبح: اسرائیل پایگاه غرب در دل خاورمیانه است اگر جنگ گسترش پیدا کند و درگیری ایران و اسرائیل شروع شود، غرب ناچار است به نفع اسرائیل ورود کند زیرا اسرائیل دنباله غرب در دل خاورمیانه است.

ستاره صبح، فائزه صدر: یک سال پیش در چنین روزهایی از ضعف دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، تبعات عملیات غافلگیرکننده طوفان الاقصی بر حیات سیاسی نتانیاهو و احتمال سقوط دولت تندرو اسرائیل صحبت می‌کردیم؛ ولی به فاصله کمتر از یک سال، موضوع برتری اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل و سناریوی گسترش جنگ در منطقه، رسانه‌ها را در نوردید. به‌ویژه پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران، عملیات انفجار پیجرهای اعضای حزب‌الله لبنان، شهادت سید حسن نصرالله و یحیی سنوار و ترور دیگر فرماندهان حماس و حزب‌الله؛ پیش فرضی که سال پیش مخاطب داشت، ساده انگارانه به نظر می‌رسد. شنیده‌ها حاکی از آن است که عملیات انفجار پیجرها، روندی چندساله را پشت سر داشت. ترورها، پیش‌زمینه‌ای طولانی دارد و برای هر نقشه‌ای مراحل اطلاعاتی و امنیتی ازجمله پروسه نفوذ طی شده است. هیچ‌یک از اقدامات اسرائیل تصمیمی یک‌شبه نبوده و برای هرکدام سال‌ها برنامه‌ریزی‌شده و تیم و تدارکاتی پشت سر دارد. با این توصیف چگونه می‌توان گفت اسرائیل در 7 اکتبر 2024 غافلگیر شده است؟ ستاره صبح در گفت‌وگو با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر سیاسی به جست‌وجوی پاسخ این پرسش برآمده که در ادامه می‌خوانید:

آیا دولت، سازمان‌های اطلاعاتی و ارتش اسرائیل از عملیات طوفان الاقصی بی‌خبر بودند یا در این رابطه می‌توان سناریوی تظاهر به بی‌اطلاعی را مطرح کرد؟
این نگاه گریز از مسئولیت است تا عواقب اقدامات ماجراجویانه بر دوش دیگری بار می‌شود. بزرگ‌ترین قدرت جهان را هم می‌توان غافلگیر کرد. طوفان الاقصی این ویژگی را داشت. برنامه‌ریزی جسورانه‌ای بود و اسرائیل را غافلگیر کرد.
حمله حماس به اسرائیل حساب‌شده بود، چون فکر می‌کردند جهان اسلام را در حمایت از فلسطین به جنگ با اسرائیل خواهد کشید. این تصور در میان فرماندهان حماس وجود داشت که در جنگی در برابر اسرائیل قرار می‌گیرند که پرچم رهبری جهان اسلام نه در دست بن سلمان یا دیگر رهبران کشورهای عربی و اسلامی، بلکه در دست رهبران حماس قرار دارد.
حفر تونل‌های عظیمی که جنگ در باریکه غزه را به یک سال کشانده، نشان‌دهنده برنامه‌ریزی حماس برای این نبرد بود. اسرائیل نظام اطلاعاتی دقیقی دارد، ولی بر تمام اعمال حماس به‌ویژه آنچه در تونل‌ها جریان داشت مشرف نبود. در عملیات 7 اکتبر برخی از این تونل‌ها در این‌سو سر باز کردند.
امروز نمی‌توان به دلیل موقعیت حماس در جنگ، حملات 7 اکتبر را به دوش اسرائیل انداخت. در مورد جنگ عراق و کویت گفته می‌شود صدام حسین از سفیر آمریکا می‌پرسد: "اگر من به کویت حمله کنم شما چه خواهید کرد؟" سفیر سکوت می‌کند و صدام این سکوت را دلیلی برای مجوز حمله می‌پندارد! ولی جهان صدام را در حمله به کویت محکوم می‌کند، نه سفیر آمریکا را. نمی‌توان برای یک جنایت بزرگ چنین دلایلی آورد.
امروز با صحبت کردن از آگاهی اسرائیل درباره حمله 7 اکتبر، از تئوری توطئه استفاده کرده‌ایم که در علوم سیاسی از آن به‌عنوان بهانه رفع مسئولیت یاد می‌شود. 28 مرداد 1332 نمونه دیگری از این ماجراها است، چندین اتفاق دست‌به‌دست هم داد دراین‌بین آمریکا و انگلیس نیز مایل بودند دکتر مصدق برکنار شود تا در شرایط جنگ سرد با ایران که می‌توانست عرضه‌کننده بخش بزرگی از انرژی غرب باشد به توافق برسند. آن زمان مسائل داخلی و خارجی و البته اشتباهات دکتر مصدق دست‌به‌دست هم داد و حرکتی داخلی در مقابل فرمان برکناری و دست بردن به قدرت دولت را سرنگون کرد اما ما 80 سال است که به دنبال مداخلات نظامی و اجرایی انگلیس و آمریکا هستیم تا بگوییم اگر زمین خوردیم از شعبان بی‌مخ‌ها نبود بلکه از آمریکا و انگلیس بود.
اگر اجازه داده شود تا اشتباهات هرکدام از طرف‌ها بیان و تحلیل شود، حقیقت آشکار خواهد شد. اگر یک‌طرف نزاع را قدسی، اسطوره وار و دور از دسترس در نظر بگیریم و اجازه تحلیل ندهیم و طرف مقابل را بدنام کنیم به نتیجه درست نمی‌رسیم. جنگ‌ها به وجود می‌آیند چون هر دو طرف اشتباهاتی دارند.
پس از فاجعه عظیم 11 سپتامبر 2001 گفته شد این جنایت‌کار آمریکا بود تا بهانه حمله به افغانستان را به دست بیاورد! در پاسخ به این نگاه باید گفت مگر افغانستان چه داشت؟ القاعده را آمریکا برای مبارزه با شوروی به وجود آورده بود و به‌خوبی می‌شناخت!

باوجود رد فرضیه تله گذاری در 7 اکتبر، همچنان می‌توان در مورد جنگ‌طلبی اسرائیل صحبت کرد. آیا اسرائیل از یک جنگ گسترده استقبال نمی‌کند؟
در 7 اکتبر حملات بزرگی علیه اسرائیل رخ داد. من نمی‌توانم بپذیرم که اسرائیل خودخواسته 1200 تا 1500 نفر از شهروندانش را قربانی کرد تا بهانه‌ای کسب کند و جنگی آغاز کند. اسرائیلی‌ها همواره آماده جنگیدن هستند و به چنین بهانه پرهزینه‌ای نیاز نداشتند.
در مورد تحلیل هر اقدامی چه در داخل و چه در خارج می‌توان از چنین نگاهی استفاده کرد. ولی تغییر دادن صورت‌مسئله، بار کردن مسئولیت بر دوش دیگری و آرزو اندیشی تنها دل ما را خنک می‌کند، ولی ما را به واقعیت نمی‌رساند.

با توجه به استراتژی حمله در دولت و ارتش اسرائیل، آیا می‌توان چشم‌انداز آتش‌بس را متصور بود یا خیر؟
امروز خسارت عظیمی به غزه واردشده است. حماس درهم‌شکسته و هزاران فلسطینی، کشته، زخمی یا آواره شده‌اند. این مردم حداقل یک سال پیش زندگی می‌کردند و کودکانشان به مدرسه می‌رفتند و آینده‌ای برایشان متصور بود. وضعیت امروز غزه بار سنگین مسئولیت را متوجه کسانی می‌کند که در جنگ و شرایط پیش‌آمده سهم دارند.
اگر جنگ گسترش پیدا کند و درگیری ایران و اسرائیل شروع شود، غرب ناچار است به نفع اسرائیل ورود کند زیرا اسرائیل دنباله غرب در دل خاورمیانه است. غرب دهه‌ها است که افکار عمومی جهان را آماده کرده تا در صورت حمایت از اسرائیل با مخالفت روبه‌رو نشود.
متأسفانه برخی از رفتارها ازجمله اگر جنگ گسترش پیدا کند و درگیری ایران و اسرائیل شروع شود، غرب ناچار است به نفع اسرائیل ورود کند زیرا اسرائیل دنباله غرب در دل خاورمیانه است. درحالی‌که از همراهی افکار عمومی جهان و حمایت غرب برخوردار است. در عین اینکه شرایط پرالتهاب است، اما فضای به پایان رسیدن تنش نیز فراهم است. باید پذیرفت که در جهان امروز و در شرایطی که اسرائیل یکی از کشو. رهای پذیرفته‌شده در سازمان ملل و دارای کرسی رسمی است مرام‌نامه حماس که روی نابودی اسرائیل تنظیم‌شده این بهانه را به اسرائیل می‌دهد تا هر اقدامی را علیه این گروه و حامیانش انجام دهد. فلسطین باید به عضویت سازمان ملل متحد درآید. اگر جنگ‌طلب نیستیم و اگر دغدغه مردم فلسطین و حقوق آن‌ها را داریم باید به استقلالشان کمک کنیم.