نزدیک به چهل دانشآموز 13 ساله مقابل چشم والدین گرفتار اما آرزومندشان ایستاده بودند، اما دانشآموزانی که قد و وزن استاندارد داشتند به تعداد انگشتان یک دست نمیرسید. تقریباً نیمی از نوجوانان آن صف در ظاهر به کودکان 7، 8 ساله میماندند و نیمی دیگر اضافه وزن قابل توجهی داشتند. صفی که نظاره گرش بودیم به شکل واضحی از گسترش مشکلات تغذیه در بین نوجوانان خبر میداد. دیدن 13 سالههای کوتاه قد، چاق یا بسیار لاغر بهانهای شد تا با محمد علی باقری، دکتری تغذیه به گفتوگو بنشینیم که در ادامه میخوانید:
در دهههای گذشته میزان سواد و آگاهی خانوادهها نسبت به گذشته بالا رفته و ابزار اطلاع رسانی از جمله رسانه حتی در دور افتادهترین مناطق کشور در دسترس است. چرا هنوز هم رفتار خانوادهها در مورد تغذیه نشان دهنده ناآگاهی است؟ استفاده صحیح از تمام گروههای غذایی، به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی از اولویتهای اساسی همه کشورها است زیرا آسیبی که تغذیه نامناسب در سنین پایین به فرد وارد میکند در بزرگسالی به هزینهای برای سیستم بهداشت و درمان و اقتصاد آن کشور تبدیل خواهد شد. نه تنها رشد جسمانی کودکان و نوجوانان ارتباط تنگاتنگی با تغذیه سالم و برنامه غذایی مناسب دارد، بلکه رشد ذهنی، مهارتهای روانی، قدرت یادگیری و کیفیت زندگی اجتماعی در کودکی و بزرگسالی با نوع تغذیه فرد ارتباط مستقیم دارد. اما تغذیه مناسب فقط به توانایی مالی و برخوردار بودن خانواده وابسته نیست و این مسئله ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ دارد. از این نظر نمیتوانیم بگوییم چون خانوادهای سواد بالا و توانمندی مالی دارد لزوماً اصول تغذیه مناسب در این خانواده رعایت میشود. نه، چنین نگاهی درست نیست. رشد فیزیکی نامناسب که نشان دهنده مشکلات تغذیه است در میان کودکان و نوجوانان خانوادههای برخوردار هم دیده میشود. آگاهی و توانایی اقتصادی از شروط لازم در امر تغذیه است، اما شرط کافی نیست. به ویژه که چاقی و لاغری هر دو بیماری و ناشی از مصرف نادرست مواد غذایی و نداشتن تغذیه مناسب است. حتی من میتوانم ادعا کنم رویه نادرست تغذیه با علائم چاقی در میان خانوادههای برخوردار بیشتر خود را نشان میدهد. اغلب خانوادهها به دلیل نا آگاهی فرزندان خود را از تغذیه سالم محروم میکنند. با وجود فشار های اقتصادی و کوچک شدن سبد خانوار، خوشبختانه هنوز میتوان نان، سیب زمینی، شیر، پنیر و تخم مرغ را تهیه و مصرف کرد. اگر خانوادهای توان تهیه این مواد غذایی را نداشته باشد حتماً باید کمک دریافت کند وگرنه سلامتی اعضای خانواده به خطر میافتد. مواد غذایی سالم باید در کودکی و نوجوانی جایگزین غذاهای فراوری شده و مواد غذایی تغییر شکل یافته شود. یکی از عوامل شایع در سوء تغذیه کودکان و نوجوانان، دریافت مواد غذایی نامناسب است که با ایجاد سیری، بدن فرد را از دریافت مغذیهای باز میدارد.
تجربه والدین در مورد تغذیه پر از اشتباهاتی است که از روی محبت انجام میشود. بهترین الگوی تغذیه دانشآموزان چیست؟ توجه به وعده صبحانه بسیار مهم است بسیاری از والدین فکر میکنند اگر کودک بیشتر بخوابد برایش مفیدتر است به همین دلیل با دیر بیدار کردن کودک و نوجوان، زمان کمی برای آماده شدن و به مدرسه رفتن بچهها در نظر میگیرند که برای صرف صبحانه کافی نیست. دیده و شنیدهایم که به جای صبحانه یک کیک و یک پاکت شیر در کیف بچه قرار میدهند، بچه هم آنها را دو ساعت بعد در زنگ تفریح میخورد. ولی در ابتدای روز این تغذیه نمیتواند جایگزین صبحانه کامل شود. نیم ساعت زودتر از خواب بیدار شدن و صبحانه خوردن برای کودک و نوجوان مفیدتر است. دیر بیدار شدن و ترس از تأخیر نباید مانع از خوردن صبحانه شود چون بدون صبحانه کامل و کافی یادگیری کودک و نوجوان کاهش پیدا خواهد کرد. تغذیه سبک زندگی، علم و اصولی است که باید از کودکی تمرین شود تا در بزرگسالی کارساز باشد، مصرف کافی میوه و سبزی تازه در برنامه غذایی روزانه خانواده اهمیت بالایی دارد. ذائقه افراد باید از کودکی به تغذیه سالم عادت داده شود.
وقتی به مشکل چاقی و اضافه وزن کودکان و نوجوانان میرسیم موضوع آپارتمان نشینی مطرح میشود، آیا کسانی که در فضای کوچکتری زندگی میکنند باید تغذیه متفاوتی داشته باشند؟ وقتی نمیتوانیم در مورد فضای فیزیکی خانهها کاری انجام بدهیم باید در مورد افزایش فعالیت ورزشی کودکان در محیطهای خارج از خانه و همچنین در مورد تغذیه آنها فکر کنیم. یک زنگ ورزش یکی دو ساعته در هفته برای کودکان و نوجوانان کافی نیست. خانواده باید توجه کند که هر چه سن کودک و نوجوان دارای اضافه وزن بیشتر شود، مسائل و منشکلات جسمی او بزرگتر خواهد شد. بچهها بالاتر میرود و مسائلشان بیشتر میشود این توجه به جای بیشتر شدن کمتر شده است. مدارس و خانوادهها باید ساعات برنامه ریزی شدهای برای فعالیت جسمی کودکان در نظر بگیرند. لازم نیست برای دستیابی به این فرصت از زمان درس و مشق بچه بزنیم، بلکه میتوانیم از زمانی که کودک و نوجوان برای تماشای تلوزیون، بازیهای کامپیوتری و استفاده از گوشی صرف میکند، کم کنیم و به پیاده روی، دوچرخه سواری یا ورزش در باشگاههای ورزشی و پارکها اضافه کنیم.