ستاره صبح- اعظم طاهری: محمد رضوانی فر، معاون وزیر اقتصاد و رئیس کل گمرک ایران در آخرین اظهار نظر خود اعلام کرد، میزان صادرات نفت ایران در ۶ ماهه سال جاری ۲۳.۲ میلیارد دلار بوده است. قابل توجه بودن رقم صادرات نفت ایران این سؤال را ایجاد میکند که چرا این تجارت کلان در اقتصاد، بازار و معیشت نمود مثبتی ندارد؟! آیا ارز حاصل از صادرات نفت وارد کشور میشود یا خیر؟! ستاره صبح در جست و جوی پاسخ این پرسشها با احسان حسینی، کارشناس نفت و انرژی گفتوگو داشت که در ادامه میخوانید:
ارقام قابل توجهی درباره میزان صادرات نفت ایران و درآمد حاصل از فروش نفت منتشر میشود. چرا آثار این ارقام در اقتصاد کشور و زندگی مردم دیده نمیشود؟ آیا ارز حاصل از صادرات نفت به آسانی وارد کشور میشود یا خیر؟ طبق آخرین آماری که مؤسسه ردیابی نفت کشها (کپلر) اعلام کرده است، میانگین فروش نفت ایران به چین در 7 تا 8 ماه گذشته 1.5 میلیون بشکه در روز بود و رکورد 1.7 میلیون بشکه را رد کرده است. این درحالی است که ایران در سال 2020 تنها 300 تا 400 هزار بشکه در روز نفت صادر میکرد. پس فروش بالاست و شکی در بالا بودن میزان صادرات نفت ایران وجود ندارد. البته قبل از تحریم سال 97 ایران روزانه 2.2 میلیون بشکه نفت و میعانات نفتی صادر میکرد. امروز اگر چه به این رقم نرسیده، ولی به آن نزدیک شده است. خبر صادرات بیش از 23 میلیارد دلار نفت در شش ماه نخست امسال ما محاسبه نفت بشکهای 70 دلاری ما را به فروش 1.7 میلیون بشکه میرساند. اصل خبر درست است، ولی چرایی دیده نشدن این ارقام در اقتصاد را باید از چند وجه تحلیل کرد. در خصوص تورم و معیشت مردم تنها المان فروش نفت نیست و موضوعات دیگری در این رابطه اثر گذار هستند که با بدتر شدن وضعیت آنها فروش نفت به چشم نمیآید. یک نمونه آن موضوع ناترازی انرژی است. سال 2020 که میزان فروش نفت ایران 300 تا 400 هزار بشکه در روز بود، سالی 3 میلیارد دلار بنزین صادر میکردیم و تراز بنزین در کشور مثبت بود. ولی امسال واردات انجام میدهیم و تراز بنزین ما 6 میلیارد دلار منفی شده است. سال 2020 ایران حدود 7 تا 8 میلیارد دلار صادرات نفت داشت امروز با فرض تکرار میزان صادرات شش ماهه اول در شش ماهه دوم نزدیک به 40 میلیارد دلار فروش بیشتری نسبت به سال 2020 داریم. ولی در مورد بنزین حدود 9 میلیارد دلار از دست دادهایم چون در تراز تجاری بنزین از مثبت 3 به منفی 6 رسیده ایم. یک چهارم افزایش صادرات نفت ایران از حوزه بنزین از کف رفته است. نیمی از همین مقدار در حوزه گازوئیل میرود چون در این بخش هم تراز تجاری منفی شده و ایران که در 2020 صادر کننده گازوئیل بود امروز وارد کننده است. در مورد دیگر حامل های انرژی هم همین گرفتاری وجود دارد به طور مثال برآورد میشود امسال ناترازی در صنعت برق 5 میلیارد دلار آسیب به صنایع وارد کند. مجموع گازوئیل و مازوتی که سالانه در نیروگاهها میسوزانیم 10 میلیارد دلار برای کشور هزینه دارد. اگرچه ارقام در حوزه فروش و صادرات مثبت است اما همین اعداد در حوزه مصرف وحشتناک است. جبران تمام این ناترازیها و آسیبها ارز بر است. مصرف کشور در حوزه انرژی چنان صعودی است که تمام منافع صادرات نفت را میبلعد و کشور را به مرحله واردات فراورده های نفتی و انرژی رسانده است. ما اشتباهاتی داشتیم که وضعیت را بدتر کرده است. ناترازی انرژی پاشنه آشیل صنعت نفت است و اتفاقات مثبت در مورد فروش نفت را خنثی میکند. مشکل اصلی این است که نفت فروختهایم و درآمد ارزیمان بیشتر شده ولی این ارز در جاهای دیگری از بین رفته است.
چگونگی بازگشت ارز صادراتی به داخل کشور به سؤال تبدیل شده، آیا ایران میتواند معادل ارزی فروش نفت را وارد کشور کند یا خیر؟ پول حاصل از فروش نفت چگونه به بودجه کشور برمی گردد؟ ایران به چین نفت میفروشد و منابع بلوکه شدهای در این کشور ندارد. پول فروش نفت به شکل یوآن بر میگردد. یوآن به درهم امارات تبدیل میشود و بعد به یورو و سپس از کانالهای تعریف شده آمریکا صرف وارد کردن کالاهای اساسی و مورد نیاز کشور میشود. تبدیل پول فروش نفت فارغ از روند تحریمها نیست و تحت نظارت آمریکا است. ما زیر معافیت آمریکا کار میکنیم و واشنگتن میتواند هر زمان اراده کند جلوی ورود هر کالایی را بگیرد و در بازار های داخلی التهاب ایجاد کند. شبکهای از تجار شکل گرفته که این شبکه از این کانال میتواند کالاهای اساسی را وارد کشور کند. ایران در بازگرداندن ارز حاصل از فروش نفت مشکل دارد و دسترسی کشور به منابع صادراتیاش آسان نیست. ارز نفتی، ارزی دولتی است. رانتی داده میشود تا کالاهای اساسی با قیمتی ارزان تر وارد کشور شود و تورم کاهش پیدا کند. مشخص نیست این مسیر رانتی چقدر ارز را هدر میدهد یا چقدر موثر است؟! در این مسیر ابهامات زیادی وجود دارد چون در نتیجه این روند میبینیم کالاهای اساسی به قیمت مناسب در اختیار مردم قرار نگرفته است. رانت ارز دولتی موجب هدر رفت منابع ارزی کشور شده و باعث میشود افزایش فروش نفت نمود مثبتی در اقتصاد و معیشت نداشته باشد.
تخفیف در صادرات نفت، در ارزآوری عواملی با اثر منفی نیست؟ آیا صادرات نفت از این عامل متاثر شده است یا خیر؟ در مورد رقم تخفیفات نفتی نباید بزرگ نمایی کرد ولی به همان میزان هم نمیتوان اصل ماجرا را کتمان کرد به هر حال صادرات نفت ایران میرفت که زیر سایه تحریمها به صفر برسد. کشور باید نفت بفروشد، ایران چارهای جز اعمال تخفیف نداشت. ولی ماجرا انطور که بزرگنمایی شده نیست مثلا گفته شده نصف پول فروش نفت تخفیف داده میشود که مطلقا صحیح نیست. هر حرفی از حراج نفت، فروش رایگان نفت یا چنین محتواهایی نادرست است. شاید تحت شرایط خاصی یک محموله به طور مثال 20 دلار تخفیف خورده باشد ولی این ماجرا در کل روند صادرات تکرار نمیشود. میانگین تخفیف در حد 5 دلار در بشکه و نهایتا 10 درصد از ارزش فروش کل است. تخفیف فروش نفت، هزینه تحریم است. وقتی نفت تحریم است، تجارت نفت ریسک دارد. این ریسک باید پوشش داده شود تا تجار بخش خصوصی چین برای ریسک کردن با جذابیتی روبهرو شوند. رویترز که همیشه ارقام تخفیف نفتی را حداکثری محاسبه میکند گفته از ابتدای سال جاری میلادی تخفیف نفت ایران 4.5 الی 5.5 دلار به ازای هر بشکه بوده است. پذیرش این تخفیف در مقابل حذف کل پروسه صادرات نفت انتخابی معقول است.